در جستجوی الگوی تغییرات در دولت رئیسی
رئیسی شهامت عزل وزرای خود را ندارد؟
در جستجوی الگوی تغییرات در دولت رئیسی. به گزارش ایران گیت، طرح استیضاح سیدرضا فاطمی امین، وزیر صمت دولت رئیسی بار دیگر در مجلس یازدهم باعث داغ شدن بحث تغییرات کابینه سیزدهم شده است. این در حالیست که هیچ یک از طرح های استیضاح وزرای دولت رئیسی در مجلس یازدهم به نتیجه نرسیده و یا رای نیاورده یا اینکه در مرحله آخر رای لازم را کسب نکرده است.
اعلام خبر به جریان افتادن استیضاح وزیر صمت به سرعت در رسانه ها انتشار یافته بود که ناگهان خبر دیگری منتشر شد که عنوان قبلی را زیر سایه خود کشید. طبق خبری که در رسانه های نزدیک به دولت نیز انتشار یافته بود تعدادی از نمایندگانی که طرح استیضاح فاطمی امین را امضا کرده بودند از موضع خود عقب نشینی کرده و امضای خود را پس گرفته اند.
اخیرا هم یکی از نمایندگان از تشکیل جلسه فوری در مجلس پیرامون بحث استیضاح فاطمی امین خبر داده است. این در حالیست که تشکیل چنین نشستی با هیچ یک از پروتکل های استیضاح وزرا همخوانی ندارد. حالا به نظر می رسد این جلسه در قالب تلاش برای به نتیجه نرسیدن استیضاح وزیر صمت در مجلس تعریف می شود.
از عبدالملکی تا فاطمی امین
حجت الله عبدالملکی اولین عضوی از کابینه رئیسی بود که پس از هفت ماه از قطار دولت سیزدهم به بیرون هدایت شد. البته عبدالملکی اصطلاحا از در بیرون رفت اما از پنجره دوباره به دایره دولت بازگشت و منصب بسیار حساس ریاست مناطق آزاد را تصاحب کرد. اما نکته اینجاست که حجت الله عبدالملکی فارغ از اینکه کارنامه بسیار ضعیفی داشته، اولین وزیری است که قربانی الگوی حذف اعضای دولت توسط رئیسی شده است.
پس از عبدالملکی، مسعود میرکاظمی، رستم قاسمی، محمدهادی زاهدی وفا، علی صالح آبادی و… نیز در قالب الگوی «استعفا به جای استیضاح و عزل» کار خود را در دولت ابراهیم رئیسی از دست دادند. البته هریک با بهانه های متفاوتی نامه استعفای خود را به رئیس دولت سیزدهم تسلیم کردند اما واکنش های پسینی این افراد حاکی از اجباری بودن استعفای آنها از مناصب تحت تصرفشان بوده است. از عبدالملکی گرفته تا مسعود میرکاظمی همگی پس از استعفا مواضعی را اتخاذ کردند که نشان دهنده نارضایتی شدید رئیسی از عملکرد آنها است.
اما به نظر می رسد ابراهیم رئیسی به اندازه ای که باید و شاید از نفوذ و قاطعیت لازم جهت هدایت کابینه برخوردار نیست. چرا که عزل و نصب مدیران اهرمی است که می تواند روسای بالادستی را در مواجهه با بحران های مدیریتی یاری کند. اما رئیس دولت سیزدهم تصمیم گرفته این ابزار را نادیده گرفته و با حفظ ظاهر مدیران را مجبور به استعفا کند.
تکلیف مجلس روشن است!
با توجه به مسایلی که مطرح شد این پرسش ایجاد می شود که دلیل طرح استیضاح وزرا و همچنین کشاندن اعضای کابینه به صحن مجلس چیست؟ اگر قرار نیست که دولت در این زمینه عزل و نصبی را انجام دهد پس مجلس چرا در راستای استیضاح وزرا تلاش می کند؟
پاسخ بسیار ساده و واضح است؛ دلیل این رفتار نمایندگان مجلس یازدهم «سهم خواهی» از دولت انقلابی ابراهیم رئیسی است. مجلسی که بیشترین ورود به دولت را بین تمامی ادوار مجلس شورای اسلامی به دولت داشته حالا می کوشد از طریق طرح مساله استیضاح دولت را تحت فشار بگذارد و سهم خود را از رئیسجمهوری بگیرد.
البته نباید فراموش کرد که عده ای از همین نمایندگان اقدام به ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم کرده و بلافاصله با اعلام موضع از ابراهیم رئیسی حمایت کردند. نمونه هایی مانند علیرضا زاکانی، احسان خاندوزی، امیرحسین قاضی زاده هاشمی، سیدجواد ساداتی نژاد و… از جمله افرادی هستند که با تبعیت از همین الگو سهم خود را از دولت گرفته اند.
حالا تتمه نمایندگانی که احساس می کنند از قطار دولت جوان و انقلابی جامانده اند تلاش دارند تا از طریق اهرم های فشاری چون استیضاح وزرا، طرح تحقیق و تفحص، نطق های تند و تیز و… هر یک به فراخور برش خود سهمی را از رئیس دولت سیزدهم بستانند.
رئیسی با وزرا تعارف دارد؟
همانطور که گفته شد ابراهیم رئیسی تصمیم گرفته هیچ یک از اعضای کابینه را ولو اینکه کارنامه فوق العاده ضعیفی داشته باشند هم از مناصبشان عزل نکند! حتی برخی از مقامات ارشد دولت نیز گفته اند که این نوع استعفا بیشتر به دلیل حفظ شان وزرایی است که از عملکردشان رضایت وجود ندارد.
اما این نوع رفتار رئیسی این نکته را به ذهن متبادر می کند که وی احتمالا با اعضای دولت رودروایسی دارد. دلیل این امر نیز می تواند وامدار بودن رئیسی به مدیرانی باشد که تا پیش از انتخابات از وی حمایت بی چون و چرایی کرده اند و یا اینکه اساسا ابراهیم رئیسی شهامت و صلاحیت هدایت قوه مجریه را ندارد.
هرچند شواهد نشان می دهد که رئیس دولت انقلابی سیزدهم در یک دوراهی تنگ و تاریک گیر کرده است. از یک طرف قاطعیت و اتوریته لازم جهت برکناری مدیران را ندارد و از طرفی هم خود را به آنها مدیون می بیند و ترس از اینکه مدافعان دیروز تبدیل به منتقدان فردا شوند سعی دارد به قول خودش وزرای خود را با استعفای اجباری بدرقه کند. البته بلافاصله پس از یکی دو ماه از خجالت بدرقه شدگان درآمده و ایشان را روانه تصاحب مناصب دیگری می کند.
رستم قاسمی رفت ، سردار دیگری می آید
English
View this article in English