آینده اعتراضات به کدام سو می رود ؟ ایران ونزوئلایی می شود ؟
آینده اعتراضات به کدام سو می رود ؟ ایران ونزوئلایی می شود ؟. ینده اعتراضات در ایران به کدام سو خواهد رفت؟ آیا متوقف یا کمرنگ خواهد شد؟ آیا وضعیت به قبل از آنچه این روزها از آن تحت عنوان «لحظه مهسایی» یاد می شود، باز خواهد گشت؟ آیا جمعیت بیشتری به اعتراضات خواهد پیوست؟ یا این که این موج اعتراضی هم مانند دی ۹۶ و آبان ۹۸ فروکش خواهد کرد تا زمان برآمدن موجی دیگر؟ یا شاید هم قدرت با دست زدن به یکسری اصلاحات ساختاری راه را بر پیشروی اعتراضات ببندد؟
پیشتر، نتایج یک تحقیق دانشگاهی درباره اعتراضات ۹۶ تا ۱۴۰۰ حاکی از این بود که در صورت عدم پاسخگویی به مطالبات مردم و نادیدهگرفتن زمینههای اصلی اعتراضات، مشخص نیست که امواج بعدی اعتراضات در سطوح قبلی باقی بمانند یا شعلهور شوند. پیش بینی شده بود که دوباره یک جرقه کافیاست تا همه معترضان با نگرش ها و اهداف متعدد و متنوع به خیابان ها بریزند!
جرقه ای که این بار با مرگ «مهساامینی» رقم خورد و برخی از آن به «لحظه مهسایی» یاد می کنند. لحظه ای که بسیاری از تحلیلگران معتقدند جامعه ایران بعد از آن دیگر به وضعیت قبل از خود باز نخواهد گشت. بخش عمده ای از جامعه ناراضی و معترض، زمانی به اصلاحات چنگ زدند و کم کم از آن هم ناامید شدند حالا کارشناسان معتقدند این جامعه این روزها از وضعیتی عبور کرده که بازگشت به قبل از آن دیگر ممکن نخواهد بود.
نیروهای واسط
دکتر ابوالفضل دلاوری استاد علوم سیاسی در نشستی که اخیرا تحت عنوان «بررسی، تحلیل و آینده پژوهی اعتراضات۱۴۰۱» از سوی انجمن علوم سیاسی ایران برگزار شده با بیان این که این اعتراضات برخی سویه های انقلابی دارد اما ساختار آن هنوز به گونه ای نیست که بتوان آن را یک جنبش انقلابی نامید که ایران را وارد وضعیت انقلابی کند گفته بود که دلیل آن فقدان ایدئولوژی مشخص، سازمان و رهبری متمرکز است. او برخلاف برخی دیگر، معتقد است که بنا براین این وضعیت هنوز قابل برگشت است .
به اعتقاد او«آنچه شرایط امروز ایران را پیچیده کرده است، همزمانی این دو نقطه است. یک سوی میدان جنبشی در جریان است که از بسیاری از مفروضات نسلهای پیشین خود عبور کرده و چشماندازی از یک فردای دگر تولید میکند و سوی دیگر نظامی استقرار دارد که فرض نابودنش را نمیتوان به سادگی پذیرفت. در چنین شرایطی است که وضعیت موجود نگران کننده است اگر شاهد افزایش تنش میان این دو نقطه باشیم و امید بخش است اگر نظام مستقر تن به یک سازوکار سیاسی برای عبور از این شرایط خطرناک بدهد.»
دکتر رضا نجف زاده استاد علوم سیاسی با اشاره به این که ما به مرور شاهد تبدیل شدنِ پیشروی آرامِ جنبش های اجتماعی به پیشرویِ خشونت آمیزِ این جنبش ها هستیم گفته است که امروز با یک دوگانه مواجهیم: در یک سو خطر جنگ داخلی، و در سوی دیگر تعدیل و اصلاح ساختارهای حکمرانی برای باز کردنِ فضای دو طرفه بین قدرت و جامعه.
به اعتقاد او باز کردنِ راه های تعامل، به دور از پروپاگاندا و پُرگویی های رسانه ای، مستلزمِ فروتنی قدرت در برابر جامعه است. توازنِ یأس ممکن است راه خشونت را هموارتر سازد اما تنهاییِ قدرت و افسردگیِ جمعیت، راه را بر گفتگو می بندد. او اعتقاد دارد که مشخصاً می بایست همچنان به کشف راه های مذاکره با اصحاب نهادهای قدرت پرداخت:«ما هنوز و همچنان به «نیروهای واسط» نیازمندیم. اهمیت دارد گروه هایی که از نظر نهادهای قدرت مُوجّه هستند و از مرجعیت اجتماعی، علمی و فرهنگی برخوردارند، همچون اساتید دانشگاه ها، برای گفتگو با مقاماتِ موثر پیش قدم شوند.
وضعیت پات
با این حال برخی چندان امیدی به رخ دادن گفت وگو میان حاکمیت و مردم و شروع یکسری اقدامات اصلاحی ندارند. بیژن اشتری تحلیلگر مسائل سیاسی چندی قبل در نوشته ای که از آن تحت عنوان «وضعیت پات» یاد کرده بود سعی کرده بود به این سوال پاسخ دهد که آینده اعتراضات به کدام سمت و سو می رود. در بازی شطرنج پات بیشتر در اخر بازی اتفاق می افتد، جایی که یا تمامی مهره ها از بازی خارج شده اند و فقط شاه وجود دارد یا اگر وجود دارند نمی توانند حرکت قانونی انجانم دهند و فقط شاه می تواند حرکت کند اما اگر حرکت کند کیش می شود.
اشتری نوشته بود:«واقعیت قضیه این است که کشورمان در چنان وضع غامضی گیر کرده که به سختی می توان آینده را پیش بینی کرد.از طرفی با حکومتی طرفیم که در برخورد با بحران فعلی هیچ راهکاری برای ارائه ندارد.نه تنها هیچ راهکاری ندارد بلکه حتی قدرت مانور خود را هم از دست داده است.»
به نوشته او با این حال شدت و گستره اعتراض ها هم هنوز به آن مرحله ای نرسیده که توازن جاری را بر هم بزند:«به رغم تظاهرات مدنی و مسالمت آمیز سقز، که از حیث گستردگی بی نظیر بود، و به رغم تظاهرات مدنی گسترده دانشجویان،هنوز اقشار وسیعی از مردم به صحنه اعتراضات مدنی نیامده اند.اما این احتمال هست که اتفاق مذکور رخ دهد و اگر چنین شود قطار تحول خواهی تا رسیدن به مقصد نهایی از حرکت باز نخواهد ایستاد.اما فعلا حکومت چندان دست و پا بسته نیست.»
اشتری با اشاره به اینکه همچنان بخش هایی از جمعیت حامی حکومت هستند و به رغم همه ریزش ها هنوز بدنه نیروی نظامی و انتظامی در خدمت حاکمان است و حکومت نفت می فروشد و وضع مالی اش هنوز شکننده نشده نوشته بود که «پیش بینی شخصی من این است که ما وارد یک مرحله خواهیم شد ؛مرحله ای که دو طرف دارای نیروی مساوی اند.به این معنا که نه حکومت آن قدر قدرتمند است که مخالفان را نابود کند و نه مخالفان آن قدر قدرتمندند که حکومت را ساقط کنند.»
وضعیت ونزوئلایی شدن
سالهاست کارشناسان اقتصادی هشدار می دهند که ایران در معرض ونزوئلایی شدن است. این هشدارها البته کمتر سمت و سوی سیاسی داشته یا حداقل علت العلل آن بیشتر اقتصادی بوده و تبعاتش سیاسی. همزمان با بحرانی شدن شرایط عمومی ایران، نشانههای ونزوئلایی شدن اقتصاد نیز آشکارتر از همیشه شده است. متوسط رشد صفر درصدی اقتصاد، تورم بالای ۴۰ درصدی، عقبگرد درآمد سرانه، نقدینگی بیش از ۵۵۰۰ هزار میلیارد تومانی، افت مشارکت اقتصادی در بازار کار، منفی بودن تشکیل سرمایه ثابت ناخالص و عدمبهرهوری تنها گوشهای از چالشهای چند سال اخیر اقتصاد ایران است.
نکته ای که اشتری در ادامه همان مطلب ماندن در«وضعیت پات» به آن اشاره کرده و معتقد است از منظر سیاسی ایران به مرحله ونزوئلایی شدن سوق پیدا می کند:«به نظرم ما وارد مرحله ای خواهیم شد که جامعه به دو قسمت مخالف(اکثریت جامعه) و موافق(اقلیت حاکم و طرفدارانش) تبدیل می شود.
خدمات رفاهی صرفا معطوف طرفداران حکومت می شود، آنهایی که طرفدار حکومت نیستند تحت فشار بیشتری قرار می گیرند و شیوه و منش حامی پروری از سوی حکومت به شدیدترین شکل ممکن دنبال می شود.تحت چنین شرایطی حکومت پابرجا می ماند اما مخالفان هم در صحنه حاضرند و هر از گاه در قالب قیام های مقطعی، که سرکوب می شود و دوباره شعله ور می شود،خودنمایی می کنند. این وضعی است که من آن را ونزوئلایی شدن ایران می نامم.
مطالب توصیه شده که به صورت اختصاصی در ایران گیت تهیه گردیده است: