پلیس نماها را دستگیر کنید
پلیس نماها را دستگیر کنید. انتشار فیلم برخورد وحشیانه با یک شهروند در نازی آباد، ماجرای آنچه از آن تحت عنوان «پلیس نما» یاد می شود را وارد فاز تازه ای کرده است. اگرچه بسیاری اعتقاد دارند لباس شخصی ها یا پلیس نماها پدیده ای نبوده و نیستند که جدا یا خارج از چارچوب قدرت اقدام به برخورد با مردم کنند. تا جایی که یک کاربر توییتر نوشته است: از نیروهای خودسر الله کرم رسیدیم به پلیس نما ! تفاوتی ندارند،هردو مردم را می زنند !
حمله و هتاکی و شاخ و شانه کشیدن لباس شخصی ها یا به قول خودشان پلیس نماها ( آن دسته از آنها که لباس و کلاه بر سردارند) با انتشار فیلم هایی از شهرک اکباتان و چیتگر و دانشگاه در حالی که سلاح هم حمل می کنند این سوال را پیش روی مردم قرار داده است که آنها کیستند و به پشتوانه کدام نهاد قدرت به مردم حمله می کنند؟ سوالی که تا به حال پاسخی به آن داده نشده و هیچ کس مسوولیت آنها را گردن نگرفته است.
با این حال پلیس بیانیه داده و از پی گیری و برخورد با خاطیان خبر داده و از مردم خواسته تصاویر خود را از عملکرد ماموران در اختیار فرماندهی انتظامی کشور قرار دهند. اگرچه نگفته از چه راه و مسیری ! و اینکه امنیت شهروندی که اقدام به چنین کاری میکند چگونه تضمین خواهد شد؟ اگر شهروندی اقدام به تهیه فیلم از تخلف یک مامور انتظامی کند و بعد مورد برخورد همان مامور قرار بگیرد، سرنوشتش چه میشود و چگونه میتواند از خود دفاع کند ؟ مشابه رخدادی که برای شیرین علیزاده در حین فیلمبرداری افتاد!
همشهری و بازی پلیس نما
ماجرا وقتی جدی تر شد که روزنامه همشهری با انتشار گزارش و تصویر دو نفر از نیروهای سرکوب که فیلمشان هم منتشر شده، تحت عنوان « ماجرای پلیس نماها در شهر» شروع به متر و اندازه گیری و مقایسه آنها با نیروی انتظامی کرده بود و به این نتیجه رسیده بود که آنها عضو نیروی انتظامی نیستند و بعد هم لقب پلیس نما به آنها داده بود اما نگفته بود که پس نیروی انتظامی کجاست که با آنها مقابله نمی کند! روزنامه همشهری البته به تصور خودش قصد مبرا کردن یگان ویژه و نیروی انتظامی را داشته اما با این تفکیک، مساله و مسائل جدیدتری را مطرح کرده است. این که پس مسوولیت این پلیس نماها با کیست؟
ناباوری مردم به ادعایی تحت عنوان «پلیس نما» ها تا جایی است که یک کاربر توییتر پرسیده بود که لباس و باتوم و کلاه و اسلحه این پلیس نماها را کجا می فروشند تا ما هم بخریم! کاربر دیگری هم به کنایه نوشته است که پلیس نماها از کجا حقوق و پاداش می گیرند؟ کاربر دیگری هم نوشته که ساختار قدرت به وقتش حتی نیروهای سرکوب خودش راهم قربانی می کند و از پذیرش مسوولیت آنها شانه خالی می کند!
پلیس نما یا استاندارد دوگانه!
حالا سوال های بسیار بیشتری هم مطرح شده است. این که چه طور معترضان کف خیابان به راحتی دستگیر می شوند اما حمله کنندگان به مردم که می گویند وابسته به پلیس نیستند نه! برخی حتی این مساله را مطرح کرده اند که در این صورت حق دفاع مشروط برای مردم کف خیابان محفوظ است که در برخورد با این افراد اقدام تلافی جویانه انجام دهند. یک کاربر توییتر نوشته که با بیانیه پلیس یعنی مردم عزیز هرجا یک پلیس نما دیدند وظیفه دارند دمار از روزگارش دربیاورند تا دامن پلیس های واقعی از ننگ آنها پاک شود!
کاربر دیگری نوشته که «میگویند پلیس قبلا گفته بوده که اراذل پلیس نما به میدان می آیند و خلاصه مراقب باشید چون خشونتشان حد ندارد برای تخریب و کشته سازی! چه کسی باید مراقب باشد ؟ منِ مردم ؟ چیزی که حد ندارد وقاحت است» کاربر دیگری نوشته که وقتی پلیس مردم را می زند و می کشد می گویند پلیس نما اما وقتی مردم از پلیس نماها انتقام می گیرند آنها یکباره می شوند پلیس!
یک کاربر توییتر نوشته بود چه طور دوربین های معابر که تار موی دخترکی را داخل خودرو گزارش می کنند در دیدن پلیس نماهابا سه متر و نیم قد و ششصد کیلو وزن کور مادرزادند! یا این که چرا وقتی یگان پلیس ویژه می تواند تقلبی باشد تروریست شاهچراغ نمی تواند بدلی باشد؟ چرا لباس شخصی بی رحم می تواند نفوذی باشد اما معترض فحاش نه! یا خبرنگار می تواند جاسوس باشد اما آخوند نمی تواند ابزار تفرقه و تهدید علیه امنیت ملی باشد؟
روایت از خودی ها
به نظر می رسد که ماجرای لباس شخصی ها و پلیس نماها با روایت هایی که اخیرا از سوی برخی چهره های نزدیک یا درون قدرت جریان اصولگرایی منتشر شده وارد فاز تازه ای شود. نخستین روایت از آن جواد موگویی مستندساز اصولگرا بود که برای اینکه بفهمد در کف خیابان چه می گذرد به میان مردم رفته بود و با سری باتوم خورده و شکسته بازگشت و روایت خودش را هم منتشر کرد.
روایت دوم که اخیرا منتشر شده و بازخورد زیادی داشته از آن شهرام گیل آبادی رئیس سابق روابط عمومی شهرداری تهران و از نزدیکان و یاران قالیباف است که با فحاش و هتاکی و ضرب و شتم لباس شخصی ها در میدان انقلاب روبه رو شده است. آن بخش از روایت او قابل تامل است که می گوید به پلیس ۱۱۰ زنگ زده و حتی به مامور نیروی انتظامی که در خیابان ناظر و شاهد بوده شکایت کرده اما نه تنها با واکنش حمایتی روبه رو نشده بلکه به او گفته شده کاری از ما ساخته نیست!
و سخن آخر این که در فیلم های منتشر شده، خوشبختانه چهره افراد ملبس به یونیفرم یگان امداد کاملاً مشخص است. حال که اعلام شده این افراد با پوشیدن لباس پلیس مرتکب اقدامات مجرمانه شده و به گفته سازمان قضایی نیروهای مسلح «صحنه سازی» کرده اند، انتطار می رود سریعاً دستگیر و محاکمه شوند. همچنین انتظار می رود کسانی که در یک فیلم دلخراش جدید، شهروندی را به شدت مورد ضرب و جرح قرار داده اند، شناسایی و مجازات شوند و مهمتر از آن این که بساط لباس شخصی ها و پلیس نماها از سطح کشور جمع شود.آیا چنین اتفاقی خواهد افتاد؟
English
View this article in English