ارازل و اوباش چه گونه وارد دانشگاه ها و مدارس شدند ؟
ارازل و اوباش چه گونه وارد دانشگاه ها و مدارس شدند ؟. “اینها بسیجی نیستند، بسیجی ها این طرفند، اینها لات و لختی ها هستند.” این بخشی از جملات یک دانشجوی هراسناک دانشگاه اصفهان است که حتما همه شما فیلم آن را دیده اید. تصاویر و فیلم های دیگری هم هستند از دانشگاههای دیگر. کم هم نیستند. نمونه مشهورش آن فردی که در دانشگاه آزاد واحد تهران شمال کلتش را درآورده و شلیک می کند..
می گویند تا پیش از اتفاقات اخیر از «حمله به کوی دانشگاه» به عنوان فجیع ترین برخورد و حمله لباس شخصی ها به حریم آموزش و دانش آموز و دانشجو در تاریخ ایران نام برده می شد اما حالا در هفته های اخیر دهها «کوی دانشگاه» اتفاق افتاده است و دهها دانشجو با همکاری حراست دانشگاه و همراهی روسای دانشگاهها بازداشت و از دانشگاه و خوابگاه اخراج شده اند. این اتفاق در برخی از مدارس هم افتاده است اگرچه اخبار و مستندات کمتری از آن به نسبت دانشگاهها منتشر شده است.
لباس شخصی یا ارازل؟
حضور لباس شخصی ها در تجمعات اعتراضی به قصد برهم زدن آنها اگرچه تاریخچه طولانی ای دارد و در شمایی کلی از آنها با عنوان گروه فشار نام برده می شد. گروه فشار بیشتر تحت عنوان انصار حزب الله یا حتی بسیج هم شناخته می شدند اما به نظر می رسد که این عنوان از سال ۸۸ به این سو هویت و ابعاد تازه ای پیدا کرده است. از زمانی که به جز نیروهای ایدئولوژیک و اعتقادی، افراد دیگری هم به این جماعت اضافه شدند. ارازل و اوباش.
همان ها که مهندس میرحسین موسوی هم در آخرین بیانیه خود به آنها اشاره کرده است. او گفته بود:«سزای آن سردار بیافتخاری که به این جنایت اعتراف و مباهات کرد چه بود، جز آنکه جانش در غربت به قربانی مستبدی دیگر تلف شود.
» احمد زیدآبادی در سوالی از جریان اصولگرایی با اشاره به همین بیانیه میرحسین پرسیده بود:«داستان سازماندهی و به کارگیری اراذل و اوباش علیه اعتراضهای پس از انتخابات سال ۸۸ دقیقاً چه بوده و طبق چه مجوز و قانونی انجام گرفته است؟»حسین همدانی در مصاحبه معروف خود که بارها به آن استناد شده رسما به استفاده از ارازل و اوباش برای برخورد با اعتراضات مردمی اشاره کرده است.
او گفته بود:«۵ هزار نفر از کسانی که در آشوبها حضور داشتند ولی در احزاب و جریانات سیاسی حضور نداشتند بلکه از اشرار و اراذل بودند را شناسایی و در منزلشان کنترل میکردیم. روزی که فراخوان میزدند اینها کنترل میشدند و اجازه نداشتند از خانه بیرون بیایند. بعد اینها را عضو گردان کردم. بعداً این سه گردان نشان دادند که اگر بخواهیم مجاهد تربیت کنیم باید چنین افرادی که با تیغ و قمه سر و کار دارند را پای کار بیاوریم.»
رئیس دانشگاه یا کارگزار امنیتی؟
ورود ماموران امنیتی یا لباس شخصی ها یا همان ارازل و اوباش به مراکز آموزشی اعم از مدارس و دانشگاه قطعا به جز با همراهی و چراغ سبز مدیریت دانشگاهها و مدارس ممکن و میسر نبوده و نمی شده است.کاش روسای دانشگاهها و مدیران مدارس در این روزها و شرایط اگر نمی توانند یا نمی خواهند مانند خانم عقاب نشین مدیر هنرستان دخترانه ای درکرج از حریم دانش آموز و دانشجو حفاظت کنند، حداقل استعفا می دادند.
حتما صحبت های برخی از مدیران مدارس و روسای دانشگاهها را در این روزها دیده اید که رسما دانشجو و دانش آموز را تهدید می کنند. نمونه مشهور آن مدیر مدرسه ای در بندرعباس بود که رسما دانش آموزان راتهدید به معرفی به نهادهای امنیتی و کشیدن ناخن می کرد!
بیانیه های دانشجویان رسما از نقش مدیریت دانشگاهها در تهدید و تحدید حریم دانشگاه خبر می دهد.دانشجویان دانشگاه تهران در بیانیه اخیر خود اعلام کردهاند که مسئولان دانشگاه دانشجویان را تهدید کردهاند که اگر مطالبهگری خود را ادامه دهند فیلم دوربینهای دانشگاه را در اختیار نهادهای امنیتی قرار میدهند.
در بیانیه دانشجویان دانشگاه مازندران هم آمده بود:«جمعی از دانشجویان دانشگاه مازندران اقدام رذیلانه نیروهای سرکوب که با همکاری رئیس حراست دانشگاه در سه روز متوالی ۲۵، ۲۶ و ۲۷ مهرماه موجب دستگیری و شکنجه دانشجویان آزادیخواه در دانشگاه مازندران انجام شد را محکوم میکنند.»
در بیانیه جمعی از دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز هم آمده است:« مأموران اطلاعاتی که با همدستی مسئولان بر دانشگاه چنبره زدهاند، بهواسطهٔ بازداشتها و تعهدهای کورشان، فضایی امنیتی و ارعابآور در دانشگاه حاکم کردهاند..دانشجویانی خارج از محیط دانشگاه، توسط اراذل نقابداری که خود را اطلاعاتی معرفی میکنند، با گرز و قمه و الخ، تعقیب و بازداشت شدهاند!»
بیانیه اعتراضی روانشناسان
جمعی از متخصصان حوزه سلامت روان و روانشناسان اخیرا در بیانیه ای نسبت به ورود غیرقانونی نیروهای انتظامی و حمله مهاجمان ناشناس به مدارس، نقض حریم کودکان و نوجوانان در مدرسه، ضرب و شتم و بازداشت دانشآموزان، استفاده از کودکان و نوجوانان به عنوان نیروی نظامی جهت سرکوب اعتراضات ، فشار غیرقانونی به کارکنان مدارس جهت ارائه اطلاعات و معرفی دانشآموزان به نیروهای امنیتی و اجبار غیرقانونی دانشآموزان به شرکت در برنامههای فرهنگی دستوری با استناد به اخبار و گزارشات معتبر منتشر شده در رسانه ها اعتراض کرده اند.
در این بیانیه آمده است که:« اخبار متعددی از مدیران و مسئولان برخی مدارس منتشر شده که با لحن تند و خطرناک با دانشآموزان صحبت میکنند و در برخی موارد حتی فعالانه دانشآموزان را در اختیار نیروهای امنیتی قرار می دهند.
مورد مدیر مدرسهی بندرعباس یکی از این نمونهها است و موارد متعدد دیگری که ذکر تمام موارد آن در این مقال نمیگنجد. بنابراین، انتظار میرود نسبت به بهکارگیری مدیران، ناظمان و معلمانی در مدارس که در ایجاد فضای رعب و وحشت برای دانشآموزان همکاری داشته و اعمال و گفتار هتاکانه و تهدیدآمیز نسبت به آنان داشتهاند تجدیدنظر جدی صورت گیرد.»
جای نوجوان معترض نه بازداشتگاه است نه کانون اصلاح و تربیت
در ادامه این بیانیه آمده است:« جای نوجوان معترض نه بازداشتگاه است نه کانون اصلاح و تربیت. ضمن اینکه استفاده از برچسبهایی مانند «ضداجتماعی» که از سوی وزیر آموزش و پرورش مطرح شد نیاز به بررسی تخصصی از سوی روانشناسان و روانپزشکانی دارد که از جایگاه و صلاحیت تشخیصگذاری و درمان روانشناختی برخوردارند. این نوع استفادهها نه تنها نادرست و غیرعلمی است بلکه جامعه را ملتهب و پُرتنش می کند و ترس و بیاعتمادی کودکان و نوجوانان و خانوادهها را از نظام آموزشی دو چندان میسازد. تنبیه، فشار، رعب و وحشت و برچسب زدن در تضاد با تعلیم و تربیت است.
رویکرد آموزش و پرورش در قبال دانشآموزان و نوجوانان در این ایام سخت، جدا نگران کننده است. انتظار میرود نظام آموزش و پرورش با احترام به اصل ۲۷ قانون اساسی از حق اعتراض دانش آموزان حمایت کند و بستری را برای شنیدن اعتراضات و مطالبات آنان فراهم نماید.
همچنین، با استناد به مواد ۱۲، ۱۴، ۱۵، ۳۲، ۳۷، ۳۸ و ۴۰ کنوانسیون جهانی حقوق کودک، قانون حقوق کودک مصوب سال ۱۳۹۹ و نیز قانون فضاهای آموزشی مصوب سال ۱۴۰۰ و قانون مدنی درباره شرایط دستگیری افراد زیر سن قانونی، هر نوع قانون شکنی و اعمال خشونت نسبت به کودکان و نوجوانان در مدارس و فضاهای آموزشی نامناسب و خسارتبار است.
دانش آموزان بازداشتی را فوری آزاد کنید
آنها در این بیانیه درخواست آزاد شدن فوری دانشآموزان بازداشتی و بازگشت آنان به آغوش امن خانوادههایشان، ارائهی آمار و اطلاعات دقیق از تمام کودکان و نوجوانان بازداشتشده و آنهایی که به کانون اصلاح و تربیت ارجاع شدند به صورت عمومی و توضیح در مورد وضعیت کنونی آنان و ارائه گزارش شفاف در مورد تعداد دانشآموزان جانباخته در جریان اعتراضات و حمله نیروهای انتظامی رسمی و مهاجمان ناشناس شده اند.
امضا کنندگان این بیانیه همچنین خواستار اقدام جدی در جهت رسیدگی قضایی به ورود غیرقانونی نیروی انتظامی و مهاجمان ناشناس به مدارس و بازداشت دانشآموزان، تعهد به حفظ امنیت دانشآموزان و ممانعت جدی از ورود نیروی های انتظامی و امنیتی به مدارس و یا حتی اطراف مدارس در تمام شرایط و فراهم آوردن فضایی امن و قابل اعتماد برای رابطه دانشآموزان و معلمان بدون ترس و وحشت از پیگیریهای سیاسی و به رسمیت شناختن نیاز دانشآموزان به آزادی بیان و حق اعتراض و ایجاد بستر مناسب جهت گفتگوی آزادانه شده اند.
ایران گیت از اولین لحظات کشته شدن مهسا امینی به گزارش و تحلیل این اتفاق پرداخته است. شما میتوانید از طریق جستجو این کلید واژه مطالب مرتبط با جستجو نمایید.
English
View this article in English