گشت ارشاد یا ارابه مرگ
از تجمع اعتراضی در مقابل بیمارستان کسری تا شعارهای اعتراضی در برخی نقاط دیگر تهران، از تیراندازی به شرکت کنندگان در مراسم تشییع پیکر مهسا امینی و زخمی شدن یک شهروند سقزی تا بازداشت برخی معترضان، همه در واکنش به مرگ مهسا امینی دختر ۲۲ ساله ای که در پی بازداشت از سوی گشت ارشاد به کما رفت و درگذشت.
مردم از این اتفاق به شدت خشمگین و عصبانی اند، خشمی که به هیچ عنوان از سوی دولت رئیسی تحمل نمی شود. شبکه های مجازی پر شده از تصاویر و هشتگ هایی در اعتراض به مرگ مهسا امینی. در کلاب هاوس هم چندین اتاق با موضوع این حادثه از روزهای گذشته برگزار شده است.
محسن برهانی عضو هیات علمی دانشکده حقوق دانشگاه تهران که شب پیش هم در یکی از اتاق های کلاب هاوس صحبت می کرد، صراحتا و با استناد به بندهای مختلف قانون، ماهیت و عملکرد گشت ارشاد را غیر قانونی دانست.
او که دانش آموخته حوزه علمیه هم هست در انتقاد به بیانیه پلیس که گفته بود:« خانمی برای توجیه و آموزش به یکی از بخش های پلیس تهران بزرگ هدایت شده بود که ناگهان در جمع سایر افراد هدایت شده به طور ناگهانی دچار عارضه قلبی شده» توئیتی هم منتشر کرده و نوشته است:« شما از نظر قانون حق توجیه و آموزش ندارید. احضار والدین وبرگزاری کلاس و تعویض لباس و.. در صلاحیت شما نیست.»
اصولگرایان از لاک خود بیرون آمدند
اصولگرایان و اکانت های ارزشی که تا پیش از انتشار فیلم دوربین های مداربسته بازداشتگاه وزرا، تقریبا سکوت پیشه کرده بودند، بعد از انتشار، آن را حجت تلقی کرده و مدعی شدند که هیچ قصور و گناهی متوجه ماموران گشت ارشاد نیست و آنها که این نهاد را آماج حملات خود قرار داده اند باید از کرده خود عذرخواهی کنند. مثلا زهره الهیان نماینده مجلس مدعی شد که در سوابق پزشکی مهسا امینی زمینه بیماری قلبی و صرع از کودکی وجود داشته است.
این درحالی است که دایی مهسا هرگونه بیماری قلبی و زمینه ای را تکذیب کرده بود. الهیان در ادامه بازهم مدعی شده بود که پزشکی قانونی اعلام کرده که هیچگونه آثار برخورد فیزیکی و ضرب و جرح وجود نداشته است.
این درحالی است که بازهم برادر مهسا از وجود علائم کبودی در بدن خواهر خود خبر داده بود. یک پزشک در توییتر نوشته بود که برای بررسی پزشکی علت فاجعه ای که برای مهسا امینی رخ داده باید از پزشکان غیر حکومتی کمک گرفت. شوخی بیماری زمینه ای و عارضه قلبی شوخی کثیفی است.
شوخی کثیف را سند کردند
این شوخی کثیف اما گویا در نهایت قرار است منجر به صدور به سند رسمی علت فوت مهسا امینی شود. خبرگزاری اصولگرای فارس به استناد منبع آگاه خود که نامش را فاش نکرده مدعی شده است که :«نتایج بررسی اولیه پزشکی قانونی درباره علت فوت مهسا امینی نشان می دهد که وی به علت سکته قلبی فوت کرده است.» رسانه اصولگرای همشهری هم که با آمدن دولت رئیسی به دست اصولگرایان افتاد و عبدالله گنجی، مدیرمسئول روزنامه جوان به آنجا کوچ کرده در مطلب دیگری همین ادعا را تکرار کرده است.
این رسانه نوشت:« یک منبع آگاه گفت: مهسا امینی به دنبال ایست قلبی توسط اورژانس به بیمارستان منتقل شد و پس از احیا در فاصله ۲ ساعت، ۲ مرتبه دیگر نیز ایست قلبی کرده که مجدداً احیا شده است. در سی تی اسکن مغزی علایمی مبنی بر هیدروسفال بودن (عارضه قبلی) گزارش شده است.
وی در پنج سالگی هم تومور مغزی عمل کرده و مبتلا به بیماری صرع و دیابت نوع یک بوده است.نامبرده مجدداً بعد از ظهر روز جمعه ایست قلبی میکند و نهایتاً پس از ۴۵ دقیقه عملیات احیای قلبی cpr، به علت ایست قلبی ریوی فوت میکند.»
تشکیک در فیلم دوربین مداربسته
استناد به فیلم دوربین مداربسته از سوی جریان های ارزشی در حالی است که یکی از کاربران توییتر با بررسی دقیق فیلم منتشر شده به اطلاعات و نکات جالبی درباره فیلم رسیده است. او متوجه شده فیلم کوتاهی که از سوی پلیس منتشر شده تقطیع شده است. مثلا هنگام ورود مهسا به ساختمان وزرا هنوز هوا روشن است اما هنگامی که درون سالن و صحبت با مامور زن است هوا تاریک شده است، همچنین در فریم بعدی افراد داخل سالن تغییر کرده اند و همان هایی نیستند که در فریم قبلی بودند و این یعنی زمان زیادی گذشته که در فیلم دیده نمی شود.
نکته دیگری که بسیاری به آن اشاره کرده اند حذف یا نبود تایمر روی فیلم برخلاف تمامی فیلم های دوربین های مداربسته است. پرسشی که برای بسیاری کاربران فضای مجازی ایجاد شده این است که ما نمی دانیم چه اتفاقی برای مهسا درون ون گشت ارشاد و پیش از ورود به بازداشتگاه وزرا اتفاق افتاده است؟
پاک شدن توئیت یک پزشک
مهدیار سعیدیان، پزشک و سردبیر مجله دانستنی های پزشکی که برای نخستین بار در توییتر بر اساس تصویر منتشر شده از مهسا در بیمارستان و رد علائم خونمردگی دور چشم و خون خشکیده روی گوش اعلام کرد که به طور قطع بحث سکته منتفی است و او دراثر عارضه ضربه به سر به کما رفته است.
بعد از چند ساعت توییت خود را پاک کرد و نوشت که:« چند دقیقه پیش استاد و همکار معتمدی که از جزییات پرونده پزشکی مهسا امینی آگاهی داشت تماس گرفت و جزییات را برایم گفت، هرچند هدف من از همان اول بررسی علمی و پزشکی این حادثه بود اما با جو ایجاد شده و سواستفاده برخی، تصمیم به پاک کردن توئیت گرفتم.
همچنان بر سوگند طبابتم پایبندم» کاربران زیر این توییت او تلویحا نوشته بودند که متوجه اند چرا و به چه علت او مجبور به پاک کردن توییت قبلی خود شده و ابراز امیدواری کرده بودند که مشکلی برایش رخ ندهد!
چرا کسی باور نمی کند؟
چرا کسی اعتبار ی برای اطلاعیه پلیس قائل نیست. نه گزارش های منابع آگاه پزشکی قانونی به نقل از رسانه های اصولگرا را باور می کنند و نه اصرار خود اصولگرایان مبنی بر سکته مغزی و قلبی مهسا و رد هرگونه ضرب و جرح را. ماجرا به یک پیشینه باز می گردد. در موارد مشابه که گفته شده بود افراد در بازداشت به مرگ طبیعی درگذشته اند مشخص شد که این گونه نبوده است.
مثلا در ماجرای مرگ علیاکبر سعیدی سیرجانی، گفته شد او به مرگ طبیعی از دنیا رفته، سالها بعد منابع نزدیک به محافل امنیتی در آن زمان، از شکنجه و قتل او توسط ماموران امنیتی خبر دادند.در جریان مرگ سعید امامی اول گفته شد او خودکشی کرده است. این روایت از همان زمان در نشریات رسمی داخل ایران، مورد تردید قرار گرفت. برخی مقامهای سیاسی – امنیتی جمهوری اسلامی هم روایت رسمی را رد میکنند.
دو هفته پس از مرگ زهرا کاظمی، مدیرکل مطبوعات و رسانههای خارجی وزارت ارشاد اعلام کرد او «به علت سکته مغزی دارفانی را وداع گفته است.» دو هفته بعد در گزارش ویژه هیات ریاست جمهوری به صراحت علت مرگ «اصابت جسم سخت به سر» اعلام شد.
مراجع رسمی دلیل مرگ زهرا بنییعقوب، پزشک جوان ایرانی را که توسط بسیج امر به معروف بازداشت شده بود «خودکشی» اعلام کردند. خانواده بنیيعقوب با توجه به آثار ضرب و شتم خواستار تحقیقات مستقل بودند، اما این درخواست با مخالفت نهادهای قضایی و امنیتی روبهرو شد.
ابراهیم لطفاللهی، دانشجوی حقوق اواسط اردیبهشت توسط اطلاعات سنندج بازداشت میشود. ۱۱ روز بعد، به خانواده خبر میدهند او خودکشی کرده و جسد را مخفیانه و بدون حضور خانواده دفن شده است.
پلیس فتا ستار بهشتی را بازداشت میکند. ۵ روز بعد او کشته میشود. اول گفته میشود او به طور طبیعی از دنیا رفته و آثار ضرب و شتم در بدن او دیده نشده، اما دست آخر اعلام میشود محتملترین علت مرگ «شوک» در اثر «ضربه یا ضربات به نقاط حساس بدن یا فشارهای شدید روانی» است. به جز اینها موارد دیگری هم وجود دارد.
این مطلب پیرو کشته شدن ژینا امینی (مهسا امینی) توسط پلیس امنیت منتشر گردیده است. گزارش و تحلیلهای دیگری هم در این مورد از ایران گیت به اشتراک گذاشته شده است: