چرا جنبش مهسا منجر به براندازی نشد؟ /قسمت دوم

6 دقیقه

چرا جنبش مهسا منجر به براندازی نشد؟

چرا جنبش مهسا منجر به براندازی نشد؟. به گزارش ایران گیت، به باور اغلب صاحبنظران اختلافات گسترده ای که بین جریان های مختلف اپوزیسیون وجود دارد باعث شد تا معترضان داخل کشور از موفقیت جنبش مهسا دلسرد شده و خیابان را ترک کنند.

شهروندان ایرانی اخیرا نخستین سالگرد درگذشت مهسا امینی در بازداشت پلیس امنیت اخلاقی تهران بزرگ را پشت سر گذاشتند. علیرغم انتظاراتی که وجود داشت تجمعاتی جدی علیه جمهوری اسلامی شکل نگرفت و بجز اعتراضات پراکنده و محدود اتفاق خاص و قابل توجهی رخ نداد. بسیاری اعتقاد دارند عملکرد معترضان خارج از کشور و ناتوانی آنها در ایجاد جبهه ای فراگیر و متحد باعث شد تا معترضان داخلی هم دچار دلسردی عمیق و سنگینی شوند. البته عده ای نیز معتقدند سرکوب سنگین معترضان از سوی جمهوری اسلامی عامل اصلی فروکش کردن اعتراضات در اولین سالگرد کشته شدن مهسا امینی در بازداشت پلیس امنیت اخلاقی تهران است.

ایران گیت در پرونده ای به دلایل عدم موفقیت جنبش مهسا در جهت براندازی را بررسی کرده است. این پرونده دو قسمتی در نخستین بخش به جریان شناسی و همچنین ریشه یابی ارتباط معترضان داخل و خارج از کشور پرداخته شد. گزارش حاضر مهمترین دلایل عدم توفیق براندازان در به سرانجام رساندن پروسه براندازی جمهوری اسلامی مورد بررسی قرار گرفته است.

انقلاب بدون رهبر!

پس از شکست خوردن جنبش سبز در سالهای پایانی دهه ۸۰ بسیاری از مخالفان جمهوری اسلامی بر لزوم عدم اتکای اعتراضات به یک رهبری مشخص و واحد تاکید کردند. چرا که حصر خانگی میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی نقطه آغازی برای فروکش کردن حضور جنبش سبزی ها در خیابان های تهران و کلانشهرهای دیگر کشور شود. بنابراین تحلیلگران و تئوریسین های جریان برانداز از لزوم به راه انداختن اعتراضات بدون رهبر در سالهای بعد تاکید داشتند.

از جمله این نوع اعتراضات می توان به دی ماه ۱۳۹۶، تابستان ۱۳۹۷، آبان ۱۳۹۸، بهار ۱۴۰۰، بهار ۱۴۰۱ و پاییز و زمستان ۱۴۰۱ اشاره کرد که بدون داشتن رهبری مشخص در داخل کشور شکل گرفته بود. اما مهمترین و بزرگترین این جریان های اعتراضی در پاییز و زمستان ۱۴۰۱ رقم خورد که تحت عنوان «جنبش مهسا» شناخته می شود. همانطور که گفته شد این جنبش نیز بدون رهبری در داخل کشور به راهش ادامه داد تا اینکه در زمستان ۱۴۰۱ به مرور فروکش کرد.

بسیاری از تحلیلگران اعتقاد دارند اتفاقا نقطه ضعف این جنبش، عدم حضور رهبری کاریزماتیک و پرنفوذ است. این عده برای تصدیق نظر خود به پراکندگی بالایی که تجمعات در سراسر کشور داشته اشاره می کنند که باعث سردرگمی معترضان داخل کشور شده می شود. از طرفی هم برخی ادعا می کردند که رضا پهلوی می توانست به عنوان رهبر جنبش مهسا شناخته شود. اما با توجه به عدم واکنش مثبت معترضان به فراخوان های وی نشانگر این واقعیت است که فرزند آخرین پادشاه ایران از جایگاه خاص و ویژه ای که تصور می شد در بین معترضان ایرانی برخوردار نیست.

تجزیه طلبان هم هستند؟

به باور بسیاری از متخصصان یکی دیگر از عوامل بازدارنده جهت ادامه یافتن تجمعات اعتراضی علیه جمهوری اسلامی حضور پررنگ احزاب و چهره های شاخص جریان تجزیه طلبی در ائتلاف های براندازان در خارج از کشور بود. ظهور و بروز این دست جریان ها که تا پیش از این رسمیت نداشتند باعث شد تا این جریان ها و احزاب تجزیه طلب خود را دارای مشروعیت جلوه دهند.

نشست دانشگاه جورج تاون، تجمع اعتراضی در شهرهایی مانند تورنتو، کلن، لندن و فرانکفورت از جمله مواردی است که حضور تجزیه طلبان در آنها بسیار پررنگ بود. حتی بسیاری از معترضان داخلی که عمدتا جوان و نوجوان بودند و با این دست جریانها آشنایی نداشتند ناگهان با نمادهای عجیب احزاب تجزیه طلب مواجه شدند که به نام آنها در خارج از کشور در حال مانور تبلیغاتی بودند.

همین نکته باعث شد تا صداوسیمای جمهوری اسلامی نیز مانور گسترده ای روی حضور پررنگ تجزیه طلبان در بین معترضان خارجی داشته باشد. از طرفی هم شعارهای ملی گرایانه ای از جمله «از کردستان تا سیستان، جانم فدای ایران» در واکنش به این اتفاقات شایع می شود. اما با ادامه جنبش کماکان تجزیه طلبان در بین چهره ها و ائتلاف های مختلف به فعالیت خود ادامه دادند. البته این جریان در اقدامی تاکتیکی در جلد فدرالیسم رفته و سعی کرد از خوردن انگ تجزیه طلب بر پیشانی خود جلوگیری کند.

اما اتفاقاتی نظیر بیانیه «ائتلاف مهسا» متشکل از رضا پهلوی، عبدالله مهتدی، حامد اسماعیلیون، مصی علینژاد و نازنین بنیادی باعث شد تا معترضان داخل کشور نسبت به مواضع این ائتلاف دچار تردیدهایی جدی شوند. خصوصا استفاده از ترکیب هایی مانند «یکپارچگی سرزمینی» به جای «تمامیت ارضی»، «مردم ایران» به جای «ملت ایران» و همچنین «اتنیک های ایران» به جای «اقوام ایرانی» باعث شد تا معترضان نسبت به این ائتلاف دلسرد شوند.

حتی در برخی مقاطع شاهد واکنش شدید معترضان به شکل گیری چنین ائتلاف هایی بودیم که حاکی از اهمیت تمامیت ارضی برای معترضان جوان و نوجوان داخل کشور بود. این گزاره در حالی برای تحلیلگران آشکار شد که بسیاری اعتقاد داشتند «نسل زد» کوچکترین حساسیتی نسبت به مفاهیمی مانند «ملت» و «تمامیت ارضی» ندارد.

در قسمت سوم از این پرونده به تاثیرات فروپاشی ائتلاف مهسا بر ایجاد دلسردی بین معترضان داخل کشور پرداخته شده است.

چرا جنبش مهسا منجر به براندازی نشد؟/قسمت اول

English

View this article in English

اشتراک گذاری این مطلب
خروج از نسخه موبایل