چرا جنبش مهسا منجر به براندازی نشد؟/قسمت اول

7 دقیقه

چرا جنبش مهسا منجر به براندازی نشد؟

چرا جنبش مهسا منجر به براندازی نشد. به گزارش ایران گیت، بسیاری از تحلیلگران سیاسی معتقدند جنبش مهسا فرصتی طلایی را در اختیار براندازان قرار داد تا فعالیت تاثیرگذار و منتج به نتیجه ای را انجام دهند. اما پس از گذشت یکسال می توان گفت این فعالیت نتوانست موفقیتی را نصیب براندازان کند و حتی بسیاری از معترضان را از دل بستن به جریان های برانداز ناامید کرد.

یکسال از شروع جنبش مهسا در ایران می گذرد اما برخلاف ادعاهایی که جریان های برانداز مطرح می کردند، نه تنها جمهوری اسلامی ساقط نشده بلکه شاهد تشدید سرکوب در حوزه های مختلف از سوی حکومت هستیم. در این گزارش به دلایل عدم موفقیت براندازان در این جنبش مهم و تاریخی پرداخته شده است. جنبشی که به باور کارشناسان جدی ترین جریانی بود که پس از انقلاب ۵۷ در ایران رقم خورده بود و ادعا می شد هدفش براندازی است.

اما دلیل عدم موفقیت براندازان در این دوره چه بود و چرا جمهوری اسلامی همچنان در ایران حکومت را در قبضه دارد؟ ایران گیت در یک پرونده به بررسی نسبت بین جنبش مهسا با براندازان و چرایی عدم موفقیت جریان های برانداز در طول یک سال اخیر را مورد بررسی قرار داده است. گزارش حاضر قسمت اول از این پرونده است که به شناخت رابطه بین معترضان و براندازان و فراز و فرودهای این رابطه پس از جان باختن مهسا تاکنون پرداخته شده است.

جنبش مهسا با براندازی چه نسبتی داشت؟

جان باختن مظلومانه مهسا امینی در بازداشت پلیس امنیت اخلاقی ایران جرقه ای بود برای به راه افتادن جنبشی عظیم و گسترده که تا پیش از آن در ایران سابقه نداشت. جنبشی که توانست همه اقوام و جریان های سیاسی و اجتماعی را با خود همراه کند و از اظهارات مقامات ارشد جمهوری اسلامی نیز می توان دریافت که این جنبش تا چه اندازه لایه های قدرت را دچار نگرانی کرده بود.

اما این پرسش که آیا هدف این جنبش براندازی بود یا اصلاحات پرسشی رهزن و گمراه کننده است چرا که هیچ پایش آماری در این زمینه انجام نشده که بتوان با اتکا به آن نتیجه گیری دقیقی داشت. اما می توان نسبت این جنبش با جریان های برانداز جمهوری اسلامی را مورد بررسی قرار داد.

به باور بسیاری از کارشناسان تا پیش از جنبش مهسا هیچگاه براندازان نتوانسته بودند بر امواج نارضایتی مردم ایران سوار شوند و به فعالیت موثر سیاسی بپردازند. اما جنبش مهسا این فرصت را برای جریان های خواهان براندازی و حتی تجزیه طلبی فراهم ساخت تا بروز و ظهور گسترده ای داشته باشند. از این رو می توان گفت جنبش مهسا رابطه مستقیم و معناداری با گروه ها و چهره های برانداز جمهوری اسلامی داشته است.

شاهزاده ستاره میدان بود؟

همانطور که گفته شد براندازان در سال ۱۴۰۱ بیش و پیش از هر زمان دیگری فعالیت جدی و موثری داشتند. اما باید توجه داشت که حضور یک برند سیاسی یعنی شاهزاده رضا پهلوی در بین چهره های برانداز و برخی شعارهای مردم داخل باعث شد تا این نسبت برای نخستین بار پس از انقلاب ۵۷ برقرار شود.

البته ریشه شکل گیری این رابطه به دی ماه ۱۳۹۶ و اعتراضاتی بازمی گردد که دلواپسان در مخالفت با دولت روحانی ترتیب داده بودند. اعتراضاتی که به سرعت از کنترل نهادهای امنیتی تحت کنترل تندروها خارج شد و تبدیل به موجی از اعتراضات و تجمعات در سراسر کشور شد. در یکی از این تجمعات که در مشهد رقم خورده بود شعار مهمی داده شد که بارقه های امید را در دل بخش مهمی از براندازان روشن کرد. شعار «رضاشاه روحت شاد» باعث شد بار دیگر صحبت از رجعت نظام پادشاهی به ایران شنیده شود.

البته برخی نیز اعتقاد دارند این ارتباط صرفا به معنای «پادشاهی خواهی» معترضان ایرانی نیست. بلکه در جستجوی حاکمیتی کارآمد و یک بروکراسی منسجم اقدام به سر دادن چنین شعاری کرده اند. اما گروهی از تحلیلگران این نسبت را به مثابه تمایل معترضان به بازگشت رضا پهلوی به کشور و برقراری نظام پادشاهی توسط فرزند دومین پادشاه سلسله پهلوی دانستند.

همه این موارد باعث شد تا زمینه جهت ستاره شدن رضا پهلوی در ماه های ابتدایی اعتراضات جنبش مهسا فراهم شود. وی در حین اعتراضات در ایران، به سفرهای متعددی در سراسر جهان رفت و با سران قدرتهای بزرگ جهانی دیدار کرد و با چهره های سرشناس سیاسی جهان به گفتگو نشست. شاید بتوان گفت چهره ای که از رضا پهلوی تا پیش از ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ وجود داشت با آنچه پس از آن ایجاد شد تفاوت بسیاری زیادی داشت. وی تبدیل به شخصیتی مهم سیاسی شده بود که در مهمترین دانشگاه های امریکایی و اروپایی سخنرانی می کرد و فراخوان های متعددی برای تجمعات ایرانیان خارج از کشور صادر کرده و با استقبال قابل توجهی از سوی ایرانیان مقیم امریکا، کانادا و اروپای غربی مواجه می شد.

در تهران آب سر بالا نمی‌رود

اما در تهران اوضاع فرق می کرد! شعارهایی از سوی معترضان مبنی بر پادشاهی خواهی شنیده می شد که تحت تاثیر تحرکات رضا پهلوی در خارج از کشور بود. اما این دست شعارها هیچگاه نتوانست عمومیت یافته و بر سر زبان اکثریت معترضان بیوفتد. از همین رو می توان گفت برخلاف آنچه گفته می شد شهروندان ایرانی چندان تمایلی به برقراری حکومت پادشاهی در ایران نداشته و اگر هم شعارهایی در ستایش نخستین پادشاه سلسله پهلوی سر داده می شد نیز به معنای پادشاهی خواهی معترضان نیست.

حتی در اوج تحرکات رضا پهلوی در نشست جرج تاون و ایجاد ائتلافی عجیب با سلبریتی ها و برخی از کنشگران حقوق بشر نیز شهروندان معترض ایرانی در داخل کشور نشانه ای از حمایت از این اقدامات رضا پهلوی نبود. ضمن اینکه هیچ فراخوانی هم از سوی وی جهت تجمع و اعتراض در داخل کشور صادر نشد که با واکنش مثبت از سوی شهروندان ساکن ایران مواجه شود.

در قسمت دوم از پرونده «چرا جنبش مهسا منجر به براندازی نشد؟» به دلایل دلسردی معترضان ایرانی (داخل و خارج کشور) از جریانات برانداز جمهوری اسلامی پرداخته شده است.

English

View this article in English

اشتراک گذاری این مطلب
خروج از نسخه موبایل