پیشنهاد گفت وگو با معترضان، تغییر استراتژی یا تاکتیک سیاسی ؟
پیشنهاد گفت وگو با معترضان،تغییر استراتژی یا تاکتیک سیاسی ؟. قاضی القضات در حالی پیشنهاد داده آماده شنیدن نقطهنظرات و انتقاداتِ معترضین از طریق گفتو گو است که وقتی همین چند سال پیش محمد خاتمی از گفت و گو و آشتی ملی سخت گفت همه به او تاختند! به جز خاتمی، در سالهای اخیر حسن روحانی، اسحاق جهانگیری و بسیاری دیگر ازچهره های اصلاح طلب هم خواهان گفت و گو شده بودند. حتی خبر رسیده بود که جلساتی با محوریت همین گفت وگوی ملی میان برخی چهره های راست و چپ سیاست در جریان است.
محمدرضا باهنر گفته بود که این جلسات فعلا گعده است و اگر منسجم و مرتب شود یک نفر به عنوان سخنگو، گزارشی را در خصوص آن اعلام خواهد کرد. درحالی که هیچ وقت نه گزارشی اعلام شد و نه معلوم شد سرانجام این گعده ها چه شد! صادق زیباکلام که اخیرا اعلام کرده در دانشگاه ممنوع التدریس شده، همان وقت گفته بود:«من متاسفانه علیرغم اینکه انسان امیدوار و خوشبینی هستم هیچ امیدی به این جلسات ندارم. متاسفانه اصولگرایان این جلسات را با حضور اصلاح طلبان دکور و یا ویترینی برای انتخابات پیش روی میدانند.»
اصولگرایان تا پیش از این هم اگر قائل به گفت وگوی ملی بودند بیشتر نگاهشان ناظره به گفت وگوی مقامات پشت درهای بسته بود و مردم در این ایده نقش چندانی نداشتند. تا جایی که سال ۹۷ امام جمعه اصفهان گفته بود:« منظور از این گفت و گو این است که سران و مسئولین نظام در کنار هم بنشینند و اختلافاتشان را به نفع مردم برطرف کنند و من صد در صد موافق این گفت و گو هستم.»
شوافِ گفت وگو؟
پشت بند سخنان محسنی اژه ای، برخی چهره های سیاسی اصولگرا و نماینده مجلس هم این ایده را تکرار کردند و شورای عالی انقلاب فرهنگی هم از خانه گفتگوی آزاد و فراهم کردن زمینههای فعالیت کرسیهای آزاداندیشی در مدارس و دانشگاهها خبر داد. نکته طنز ماجرا این است که این شورا سال ۸۵ تاسیس خانه ملی گفت وگوی آزاد را تصویب کرده و اساس نامه آن هم در مجلس وقت مصوب شده و قرار بود که خانه ملی گفت و گوی آزاد تحت نظر هیأت حمایت از کرسیهای نظریهپردازی، نقد و مناظره و در چارچوب این اساسنامه فعالیت کنند. بعد از گذشت نزدیک به ۱۶ سال اما تازه این شورا به فکر احیا مصوبه قدیمی افتاده است!
شروع داستان اخیرِ دعوت به گفت وگو به جمعی از بسیجیانِ دانشگاهها باز می گردد که تابلو گفت وگو را بالا بردند و از دانشجویان منتقدِ معترض خواستند با آنها گفت وگو بنشینند. پاسخ اما این بود که ما سالهاست حرف می زنیم و این شمایید که که هیچ وقت خواست و نظر ما را به رسمیت نشناختید. برای همین بسیاری در شبکه های اجتماعی با طرح نمونه و مثالهایی، این ایده طرح شده از سوی حاکمیت را به محک آزمون و راستی آزمایی گذاشته اند.
گفت و گو با نتیجه از پیش معلوم!
سعید شریعتی فعال سیاسی اصلاح طلب با اشاره به اینکه اصلاح طلبان؛ دگراندیشان و منتقدان سالهاست حرف و بحثشان همین است که بیایید باهم گفت وگو کنیم و در این زمینه تلاش زیادی هم کرده اند در رشته توییتی نوشته است:« در دوره اصلاحات و زمان ترکتازی سعید مرتضوی، دادستان وقت تهران، تعدادی از اعضای شورای مرکزی جبهه مشارکت که همزمان نماینده مجلس هم بودند با مرحوم هاشمی شاهرودی رئیس قوه قضاییه قرار گفت وگو می گذارند تا ببینند با این فرد چه باید کرد.»
شریعتی می نویسد: «مرحوم وقتی صحبت به مرتضوی می رسد به در و دیوار اشاره می کند و هشدار شنود می دهد و با پذیرش همه خطاهای مرتضوی با شرمساری می گوید اختیار جابه جایی یا مهار مرتضوی را ندارد. دیروز که صحبت های رئیس قوه قضائیه را در مورد دعوت به گفت وگو و عرض اعتراض به ایشان شنیدم یاد این خاطره افتادم.»
گفت و گو و منتقدینِ در حبس
گفت و گو میان مردم و ساختار قدرت نیاز به شرایط دارد. مهمترینش، به رسمیت شناختن منتقدان و معترضان و مواجهه علمی با منتقد است نه برخورد قضایی.در حالی که رئیسی معترضان را مگس می خواند همان طور که احمدی نژاد آن ها را خس و خاشاک و بزغاله خوانده بود. بیشتر کاربران توییتر به تناقض حرف و عمل مدعیان گفت وگو اشاره کرده اند.
این که درست در فردای روزی که پیشنهاد گفت وگو طرح می شود، خبر می اید که مصطفی تاجزاده که همیشه پیش قدم گفت وگو بوده و بارها از مناظره با چهره های اصولگرا وانقلابی استقبال کرده است به 5 سال حبس محکوم می شود.
علی شکوری راد دبیرکل پیشین حزب اتحاد ملت خطاب به محسنی اژه ای رئیس قوه قضائیه در توییتی نوشته است: آیا هدفتان از گفت وگو دریافت حقیقت و اصلاح امور است یا فقط ساکت کردن اعتراضات واگر اولی است چرا تاجزاده در زندان است.
چرا میرحسین موسوی در حصر است. چرا حرفهای گفته شده ولی شنیده نشده است. اگر دومی است این نوع گفت وگو فایده ندارد. عمل باید نه تکرار وعده ها.
حسین دهباشی مستند ساز هم در توییتی نوشته است؛ ریاست محترم قوه قضائیه با سلام اگر قصد گفت وگو با منطقی ترین و باسواد ترین و مهین دوست ترین فرهیختگان کشور اعم از روزنامه نگار و فیلم ساز و مستند ساز وترانه سرا و وکیل و جامعه شناس و کارگر و معلم و بازنشسته و دانش آموز و دانشجو و استاد دانشگاه را دارید بسیار در دسترس اند، زندان اوین.
سینا قنبرپور، روزنامه نگار هم نوشته است: خبرنگاران به عنوان بسترسازان گفت وگو را همان ابتدا بازداشت کردند درحالی که صرفا واقعیت را منعکس کرده بودند. همچنان هم در حال دستگیری خبرنگاران هستید.به راستی چرا ماموران نادان وبی تدبیری که مسبب این وضعیت هستند آزادند ولی خبرنگاران دربند؟
گفت و گو با حذف و انحلال جمع نمی شود
دیگری نوشته شما اگر اهل گفت وگو بودید نهادهای مدنی مانند خانه خورشید و جمعیت امام علی را که خیرخواه ایران و مردم محروم بودند بدون رعایت دادرسی عادلانه منحل نمی کردید.پدرام سلطانی نایب رئیس اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران هم گفته که گفت وگو میان حکومت و مردم که معنی ندارد.
حکومت از دهها رسانه حرفش را می زند. رابطه مردم و حکومت باید گفت و شنود باشد. یعنی مردم بگویند و حکومت بشنود. راه گفت برای مردم هم با انتخابات آزاد است. یا اعتراضات آزاد. وقتی هیچکدام را نداریم گفت و شنودی هم اتفاق نمی افتد. کاربر دیگری هم به حذف گفت وگوی اعتماد با مادر نیکا شاهکرمی از روی وب سایت این روزنامه و سایت عصر ایران اشاره کرده وگفته است این اتفاق در همان روزی می افتد که اعلان عمومی گفت وگو داده بودند.