وعده های بورسی رئیسی ؛ شعارهایی که «مفت» «گران» بودند !
وعده های بورسی رئیسی ؛ شعارهایی که «مفت» «گران» بودند !. به گزارش ایران گیت، ابراهیم رئیسی از روزی که وارد کارزار انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ شد تا روزی که کابینه سیزدهم را تشکیل داد، مکررا شعارهایی مبنی بر ایجاد رونق در بورس تهران را سر می داد.
حتی برخی ادعا می کنند تاثیر این شعارها تا حدی بود که در نبودشان احتمالا ابراهیم رئیسی تنها موفق به جلب رای کمتر از ۱۵ میلیون نفر می شد. البته راهی برای اثبات این مدعا وجود ندارد اما روی هم رفته می توان گفت اهالی زیان دیده بازار سرمایه یکی از اقشاری بودند که امید زیادی به وعده های پرطمطراق رئیسی بسته بودند تا شاید بخشی از ضرر خود را جبران کنند.
به نظر اغلب معامله گران بورسی دولت ابراهیم رئیسی ضرباتی را به بدنه بازار سرمایه وارد کرد که احتمالا تا دهه های آتی نیز تبعات آن قابل لمس خواهد بود. این دسته از کارشناسان می گویند دولت سیزدهم برخلاف شعارهای رئیسی در یک سال اخیر، بی وقفه در راستای اجرای سیاست های دستوری در تمام بخش های اقتصاد کشور اقدام کرده است. این در حالیست که برای بهبود اوضاع هر بازار سهامی در جهان، گام نخست اجتناب از الگوی دستوری اقتصاد است.
ایران گیت تلاش دارد پرونده بورس و عملکرد دولت سیزدهم در این زمینه را در قالب پرونده ای سه قسمتی مورد بررسی قرار دهد. گزارش حاضر نیز به عنوان نخستین قسمت از این سری گزارشات به بررسی وعده هایی پرداخته که رئیس دولت سیزدهم پیش از رسیدن به ریاست قوه مجریه داده بود. در قسمت های بعدی به جزییات عملکرد وی و در نهایت چشم اندازی که دولت سیزدهم برای بازار سرمایه رقم زده پرداخته می شود.
انگار همین دیروز بود
ابراهیم رئیسی و کاندیداهایی که عبدالناصر همتی آنها را پوششی نامیده بود شعارهایی را در دوران انتخابات سال گذشته به خورد جامعه دادند که حالا بی پایه و اساس بودنشان برای مردم روشن شده است. برخی حتی پا را از این هم فراتر گذاشته و ادعا می کنند نامزدهای پوششی و در راس آنها خود ابراهیم رئیسی نه تنها از غیرعملیاتی بودن وعده هایشان آگاه بودند بلکه عامدانه سعی کردند با فریب افکار عمومی تنها آمار آرای مآخوذه را به سود رئیسی افزایش دهند.
وعده هایی چون «سر و سامان دادن بورس تنها در ۳ روز»، «حذف اقتصاد دستوری»، «پس دادن زیان تازه واردان بورس»، «بیمه بورس»، «مصادره اموال مقصران وضعیت فعلی بورس» و… از همان ابتدا نیز با واکنش شدید اقتصاددانان مواجه شده بود. هرچند افرادی که در بورس دار و ندار خود را باخته بودند چاره ای جز دل بستن به این دست وعده ها پیش روی خود نمی دیدند و در نهایت برای رای دادن به ابراهیم رئیسی متقاعد شدند.
رئیسی بورس را فریب داد؟
اقتصاددانان اما معتقدند کاندیداهای اصولگرایی که برای حمایت از رئیسی در انتخابات به صحنه آمده بودند کاملا از بی اساس بودن وعده های خود اطلاع داشتند. به باور آنها اظهارنظرات افرادی مانند قاضی زاده هاشمی و زاکانی درباره وضعیت بورس کاملا مبین این نکته بود که آنها به موضوع اشرافی نسبی دارند و خودشان هم به عملیاتی بودن شعارهایشان اعتقاد ندارند.
اما بررسی مناظرات تلویزیونی و اظهارات ابراهیم رئیسی در دوران انتخابات نشانگر این است که وی نه تنها از موضوع به طور کلی درک درستی ندارد بلکه اساسا اقتصاد و به تبع آن بورس را نمی شناسد. رئیسی بارها در دوران تبلیغات انتخاباتی از کلیدواژه «اقتصاد دستوری» سوءاستفاده کرد تا نظر افکار عمومی و خصوصا سهامداران را به خود جلب کند. اما اظهارات وی در همان برهه نشانگر این است که سید محرومان هیچ شناختی از مفهوم اقتصاد دستوری نداشته است.
از همین رو شاید بتوان گفت که شاید ابراهیم رئیسی از مفهوم وعده هایش بی اطلاع بوده اما صحنه گردانان انتخابات ۱۴۰۰ به خوبی مطلع بودند که مختصات اقتصاد ایران اجازه اجرایی کردن هیچ یک از این شعارها را به هیچ دولتی نمی دهد. در حقیقت تندروها از زبان فردی خوش خیال مانند رئیسی وعده هایی را به بورسی ها دادند که تنها در عرض کمتر از دو ما پس از آغاز به کار دولت سیزدهم بی اساس بودنشان برای همگان اثبات شد.
«مدیریت جهادی» متهم ردیف اول است
با بررسی رویکردهای دولت سیزدهم بخش های مختلف اقتصادی می توان دریافت مدیرانی که مخبر و نزدیکان رئیسی وارد کابینه سیزدهم کردند همگی خاستگاهی در تعارض با مواضع ادعایی رئیسی در ایام انتخابات داشته و دارند. از حجت الله عبدالملکی، وزیر مستعفی کار گرفته تا سید احسان خاندوزی و رضا فاطمی امین همگی متعلق به جریانی هستند که خود را مدیران جهادی می نامند.
شاید بهترین تعریف از مدیریت جهادی را بتوان از میان صحبت های رئیسی در کارزار انتخاباتی سال گذشته یافت. وی در اظهارنظری گفته بود: «اقتصاد را نمی توان دستوری و از پشت میز مدیریت کرد. بلکه یک مدیر جهادی باید در میدان حاضر شود و با جدیت پیگیر اجرایی شدن برنامه ها باشد.»
همین سخنان از رئیسی نشانگر این است که جریان متبوع هیچ اعتقادی به اجتناب از اقتصاد دستوری ندارد. توییت های افرادی چون یاسر جبراییلی نیز که از نزدیکان برخی از اعضای شدیدا تندروی کابینه است نشانگر مواضع مخرب و ویرانگر مدیران دولت سیزدهم در حوزه اقتصاد است. این جریان اصولا به آزادی در عرصه اقتصاد و اجرای سیاست های بازار آزاد بی اعتقاد بوده و اقتصاد را نیز مانند سایر حوزه ها با عینک امنیتی مدیریت می کند.
همه این موارد که از قضا در بهار ۱۴۰۰ نیز برای تحلیلگران واضح و مبرهن بود خلاصه ای از اوضاع بازار سرمایه در یک سالی است که از عمر دولت سیزدهم می گذرد. از همین رو است که بسیاری از سرمایه گذاران بورسی دیگر امیدی به بهبود اوضاع بازار نداشته و معتقدند دولتی که الگوی اقتصاد دستوری را با شدتی مثال زدنی و بی سابقه در دستور کار قرار داده علاقه ای به برداشتن دستش از روی گلوی بورس تهران ندارد.
پیرامون بورس و وضعیت اقتصادی ایران تحلیل و گزارشهای متعددی در ایران گیت تهیه و تنظیم گردیده است. جهت سهولت چند مورد از آنها که مرتبط با این مطلب هستند را در زیر قرار دادهایم: