نتیجه یک گزارش آینده نگارانه درباره حجاب : چاره ای جز روا داری نیست
نتیجه یک گزارش آینده نگارانه درباره حجاب : چاره ای جز روا داری نیست. یک پژوهش آینده نگارانه درباره الزام به حجاب در ایران، پس از بررسی سیر تاریخی حجاب به لحاظ عرفی، قانونگذاری و بررسی نظرات فقهی و پژوهش هایی که در زمینه حجاب صورت گرفته به این نتیجه رسیده که جامعه ایران چاره ای ندارد به جز این که به سمت رواداری بیشتر حرکت کند و حاکمیت از مساله مدیریت حجاب خارج شود.
در این گزارش که از سوی «گروه بررسی های راهبردی میراث» تهیه شده آمده است:« روی سخن ما به آن دسته از هم میهنانی که معتقد به حجاب و نهی از منکر هستند و باور قلبی به رواداری ندارند این است که عدم رواج رواداری منجر به بازخورد منفی جامعه نسبت به حجاب خواهد شد. به عبارت دیگر، عدم رواداری در عمل زمینه ساز گسترش بی حجابی است. برای نهی از منکر و امر به معروف موثر پیشنهاد می شود فعالیتهای مستقل فرهنگی و مذهبی با هدف اقناع جامعه انجام شود.»
بر مبنای این پژوهش:«از سال ۱۳۱۴ با تصویب قانون کشف حجاب توسط پهلوی اول، مسئله حجاب در ایران، جنبه سیاسی و حکومتی پیدا کرد. از سال ۱۳۲۰ تا ۱۳۵۷، با اختیاری شدن حجاب، نهادهای مذهبی فعالیت های فرهنگی برای ترویج حجاب تدارک دیدند که شاید بتوان گفت درمجموع توفیق چندانی کسب نکردند.بعد از انقلاب نیز مداخله حکومت در امر حجاب این مسئله را به آسیب بیشتری دچار کرد.
برای همین درحال حاضر، مسئله حجاب با این پیشینه تا حد زیادی به امر سیاسی تبدیل شده است. همین وضع موجب می شود تا معنای دینی و فرهنگی حجاب کم رنگ تر شده و در برابر اعتراضات سیاسی آسی بپذیر شود. به عبارت دیگر، کشف حجاب به معنای مخالفت با حکومت و محجبه بودن به معنای موافقت با حکومت تفسیر می شود. این آسیب در بلندمدت موجب کاهش هرچه بیشتر التزام به حجاب خواهد شد.
در گزارش منتشر شده از این پژوهش به چهار سناریو محتمل که پیش روی سیاستگذاران ایرانی قرار دارد اشاره شده است.
از همزیستی تا آتش زیر خاکستر
همزیستی: در این سناریو جامعه با افکار و سبک زندگی های گوناگون مدارا کرده و همه جریانها در حکومت نماینده دارند. مسئله حجاب به صورتی مسالمت آمیز و از طریق نمایندگان مردم و مطابق نظر اکثریت جامعه تنظیم می شود.حجاب و انواع پوشش در چهارچوب قانون، به عنوان یک انتخاب شخصی توسط مردم، پذیرفته و موجب جدایی مردم نخواهد شد.
صف آرایی: در این سناریو، مردم آستانه تحمل بسیار کمی در قبال انواع تفکرات دارند؛ ولی همه جریانها نماینده خود را در حکمرانی کشور دارند. تحمل جامعه در برابر تفکرات متنوع، کاهش پیدا کرده و تنش به سطح سیاسی گسترش پیدا می کند.علاوه بر برخوردهای تند مردم با یکدیگر، فضای سیاسی نیز محل مقابله جریانهای مختلف خواهد شد. جنبه نمادین سیاسی و اعتقادی حجاب بیشتر گشته و موجب بروز تنش در روابط اجتماعی مردم می شود.
مشت پوشالی: در این سناریو جامعه با اقشار مختلف از باب تساهل و تسامح برخورد می کند؛ ولی فضای سیاسی کشور تابع جریانی خاص است و همه دیدگاهها در آن منعکس نمی شود. قانون و مجازات سختگیرانه ای برای متخلفان از قانون حجاب وضع و اعمال می شود؛ ولی مردم با پذیرش تکثر سبک های زندگی با تساهل و تسامح با یکدیگر زندگی می کنند و قوانین حجاب از مشروعیت تهی می شود. حجاب به عنوان انتخابی فردی پذیرفته شده و موجب بروز تنش و جدایی مردم نمی شود. حساب گشت ارشاد از زنان باحجاب جدا می شود.
آتش زیر خاکستر: در این سناریو فقط گروه خاصی از مردم در حکمرانی نماینده دارند و جامعه، تنوع در تفکر و سبک زندگی را تحمل نمی کند. بخشی از جامعه با پشتوانه قدرت سیاسی، بخش دیگر را سرکوب می کند و قوانین مد نظر خود را به اجرا می رساند. بخشی از مردم که در حکومت نماینده ندارند با برخوردهای تند با زنان محجبه و نمادهای دینی، قسمتی از خشم خود را بروز می دهند. زمینه برای اعتراضات گسترده و بروز خشونت فراهم است.
خروجی سناریوها
سناریوی همزیستی: در صورتی که جامعه روادار بوده و فضای باز سیاسی محقق شده باشد، جهت عدم بروز مجدد نزاع پیرامون مسئله حجاب می توان به آموزش نسل آینده فکر کرد. توجه به نسل آینده به جهت پیشگیری از نزاع مجدد در همه سناریوها داری اهمیت است، لذا توضیح این مهم در بقیه سناریوها تکرار نمی شود.
سناریوی مشت پوشالی: در شرایطی که جامعه روادار بوده و فضای بسته سیاسی منجر به برخورد در زمینه حجاب بشود، تلاش جامعه جهت خروج دولت از مدیریت مسئله و نقش آفرینی محوری جامعه در حل مسئله حجاب از اهمیت بیشتری برخوردار است.
سناریوی صف آرایی: در صورتی که جامعه غیر روادار در فضای باز سیاسی به نزاع گسترده بپردازد،تلاش در جهت به رسمیت شناختن جریانهای متکثر اولویت اصلی فعالیت جامعه مدنی است.
سناریوی آتش زیر خاکستر: در شرایطی که جامعه غیر روادار باشد و بخشی از مردم از سرکوب گروهی دیگری از مردم توسط دولت حمایت کنند،اولویت اول به رسمیت شناختن جریان های متکثر بوده و در مرحله بعد سیاست نقش آفرینی محوری جامعه در حل مسئله حجاب دارای اهمیت است.
خروج حاکمیت از مساله مدیریت حجاب
در این گزارش برای کاهش آسیب های بیشتر به حجاب، به نهادهای مدنی و فرهنگی پیشنهاداتی شده است از جمله:
1- مطالبه خروج حداکثری حاکمیت از مسئله مدیریت حجاب
2- به رسمیت شناختن جریانهای متکثر
در ادامه این پژوهش با اشاره به اینکه به نظر می رسد طرفهای مختلف در مسئله حجاب،تصویر درستی از یکدیگر ندارند، آ مده است:« برچسب زنی ها و تفسیرهای نادرست از افکار و انگیزه های طرفهای مختلف در مسئله انتخاب پوشش زنان، موجب بسته شدن باب گفت و گو و انسداد مسیر اندیشیدن درباره راه حل مسئله می شود. توجه به این نکته ضروری است که عدم امکان فعالیت های رسمی اجتماعی و فرهنگی برای گروههای مختلف منجر به گسترش زمینه و انگیزه های بروز خشونت خواهد شد.
به احتمال زیاد، در میان مدت، جامعه ایران با کاهش انتخاب حجاب سنتی به عنوان پوشش زنان مواجه خواهد بود. در این اوضاع، تبلیغات در جهت انحصاری نمودن مفهوم حیا و عفاف در حجاب،موجب بی حیا و بی عفت خطاب نمودن گروه های بی حجاب جامعه می شود. این برچسب های توهdن آمیز پیرامون جریان ترویج حجاب، منجر به انزجار از حجاب، افزایش تنش و آسیب دیدن همزمان مسئله حیا و عفاف می شود.
در انتهای این گزارش هم آمده است:پیشنهاد به رواداری در جهت نفی نهی از منکر و امر به معروف نیست. در پیشنهاد به رواداری مرتبه قلبی نهی از منکر برای معتقدان به قرائت سنتی شیعه قابل طرح است اما باید به اثرات منفی نهی از منکر زبانی و عملی در شرایط فعلی مسئله حجاب توجه داشت.
در همین راستا مطالبی در ایران گیت منتشر گردیده است: