معادلات تغییر کرده است و حکومت باید بیدار شود

10 دقیقه

معادلات تغییر کرده است و حکومت باید بیدار شود

معادلات تغییر کرده است و حکومت باید بیدار شود. در شرایطی که اعتراضات مردمی در ایران وارد سومین ماه خود شده و روایت های از حق خواهی مردم کشورمان در شهرهای مختلف، به بخش اصلی اخبار روزمره که دنبال می کنیم، تبدیل شده است، آنچه که باورش در شرایط فعلی قدری مشکل است، تغییر معادلات بین المللی برای نظام ایران از یک سو و مردم ایران از سوی دیگر است. چند ماه پیش، اگر می شنیدیم که تا قبل از پایان سال ۱۴۰۱، ایران در نبرد اوکراین مشارکت خواهد کرد.

برنامه هسته ای آن بیش از گذشته کنترل خواهد شد و در عین حال، تحریم هایش رفع نمی شود و به موازات همه اینها، فعالیت های امنیتی و اطلاعاتی‌اش در کشورهای اروپایی و آمریکا، به مانند فعالیت های امنیتی روسیه و چین در آن کشورها، رهگیری و خنثی خواهد شد، باورش برایمان مشکل می بود! این‌ها همه رخ داده است و مردم ایران، تماشاگر محض تحولات بین المللی نیستند.

حالا صدر اخبار مربوط به ایران در فضای بین المللی، نه مشارکت ایران در تجاوز و اشغال اوکراین، نه طرح های ترور و آدم ربایی امنیتی های ایران در کشورهای غربی و نه بحث برجام برنامه هسته ای است. مردم ایران در صدر اخبار هستند.

رسانه های غربی ایران را بهتر شناخته اند

در ماه های اخیر، پدیده جالب توجه در رسانه های غربی، عمق یافتن هر چه بیشتر اخبار و تحلیل های ارائه شده در این پایگاه ها درباره ایران است. اعتراضات گسترده شده در مناطق مختلف ایران از یک سو و وسواس هر چه بیشتر کارشناسان و خبرنگاران اروپایی و امریکایی برای حداکثری کردن دقت اخبارشان باعث شده است تا نام برخی از شهرهای ایران را غربیان برای اولین بار از زبان خبرنگاران کشورهایشان بشنوند!

تنوع قومی ایران در دامنه اخبار بین المللی به طرز کم سابقه ای منعکس شده است و از سوی دیگر، همین انعکاس دقیقتر و عمیقتر اخبار، باعث شده است تا بسیاری از غربیان با غنای فرهنگی کشورمان بیش از گذشته آشنا شوند!


رسانه های غربی در ماه های اخیر به راستی آزمایی اخبار واصله از ایران دست زده اند. جدیدترین نمونه، تکانه های شدید رسانه ای حاصل از انتشار اخبار نادرست صدور حکم اعدام برای پانزده هزار معترض ایرانی بود. رسانه های غربی به سرعت به راستی آزمایی پرداختند و واقعیت مربوط تعداد احکام صادر شده را شناختند.

آنان ضمن تایید و تاکید بر صدور احکام اعدام، خبر نادرست پانزده هزار حکم اعدام را تصحیح کردند و به سرعت به مقامات سیاسی مانند نخست وزیر کانادا در این باره هشدار دادند و دفتر او نیز مجبور به حذف مطالبشان در این باره از شبکه های اجتماعی شدند.


دیوار ناآشنایی و غرابت رسانه ای با ایران در عرصه بین المللی فروریخته است. این در حالیست که حتی شایعات و اخبار ریز و درشت و حتی ضد و نقیض در شبکه های اجتماعی هم دیگر توان انحراف اذهان عمومی در ایران و در خارج از ایران را ندارند. رویدادهای چند روز اخیر در ایران و به طور خاص، مرگ غم انگیز کیان پیرفلک، نشان داد که توهم زایی و دروغ گویی رسانه ای برای توجیه رویدادها، دیگر کاربردی ندارد.

از این رو است که با آشنایی هر چه بیشتر کارشناسان و تحلیلگران بین المللی با واقعیت های ایران، سرعت و قدرت توجیه گری مقامات نظام از بین رفته است و مقامات سیاسی کشورهای دیگر نیز با دقت بیشتری رویدادهای ایران را دنبال می کنند.

دو قطب اجتماعی و سیاسی ایران از کار افتاده اند

توجیه گران اصلاح طلب داخل ایران در کند کردن و فرسوده کردن روند مطالبه گری داخلی ناتوان شده اند. یکی از مهمترین دلایل این تحول، ناکارآمدی سیاست ورزی این طیف خاص است که در توجه و اقبال عمومی، عرصه را به اصلاح طلبان راستین که از حقیقت و واقعیت در جامعه ایران سخن می گویند، باخته اند.

این طیف خاص توجیه گر در رویدادهای سال های دوران ریاست روحانی، به توجیه رویدادهای متعدد یعنی اعتراضات پس از بحران ارزی، اعتراضات پس از بحران معیشتی حاصل از گران شدن بنزین و از همه مهمتر، اعتراضات پس از سرنگون کردن عمدی هواپیمای اوکراینی، پرداختند. حالا و پس از گذشت چند سال و دقیقا در سالگرد اعتراضات آبان، نیازی به توضیح وضعیت این نیروهای توجیه گر نیست.

از سوی دیگر، موج براندازان و رسانه های سازماندهی شده توسط کشورهای بیگانه نیز چندان توانایی جهت دهی به روند خبررسانی درباره واقیعت های ایران را ندارند. بیش از گذشته، این رسانه های و همچنین، فعالان سیاسی و اجتماعی وابسته به آنها که مدعی فعالیت و راهبری هستند، دنباله روی حرکات مردمی هستند.

باور کردنی نیست که حالا نظام ایران به کودک کشی متهم شود در حالی که سال ها و دهه ها حامی و حق خواه کودکان مظلوم کشته شده در فلسطین بوده است

به طور خاص، بی رهبر بودن حق خواهی های ماه های اخیر، به موازات منتظر نماندن مردم ایران برای از راه رسیدن یک راهبر، جالب توجه است. اما فراتر از آن، حتی تعریف ماهیت اعتراضات مردمی ماه های اخیر از دست ان رسانه ها و ان فعالان خارج شده است. نیازی به چهره های پر سر و صدا و جویای نام و شهرت برای رسیدن صدای مردم به خارج از ایران نیست.

در آمریکا خبری از یاور دیکتاتورها نیست

یکی از مهمترین تفاوت های اعتراضات اخیر با اعتراضات سال ۱۳۹۸ و پیش از آن، تغییر سیاسی در آمریکا از دوران ترامپ به دوران بایدن است. در دوران بایدن، دیگر خبری از تحریم های پوشالی و توخالی کمک کننده به نظام ایران، همراهی ذلیلانه ترامپ با سیاست های پوتین در خاورمیانه و برنامه های مشکوک تیم او در دوران ساقط شدن عمدی هواپیمای اوکراینی و ترور سردار سلیمانی نیست.

آمریکای دوران بایدن، تلاش حداکثری دارد تا بدون تکرار تصمیم دوران اوباما در حمایت خزنده و نه چندان صریح از اعتراض های مردمی، تحریم ها و تنبیه های هدفمند را علیه سرکوبگران اعمال کند. هیاهوهای خبری و سخنرانی های توخالی دیگر نیستند و رابرت ملی را می شود با چهره مشکوک و بی تأثیری که در دوران ترامپ، مسؤول سیاست ها در قبال ایران بود، مقایسه کرد.

نظام ایران به چین و هند نمی تواند اعتماد کند

هفته آینده، هفته ای است که شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد، نشست مهم خود را برگزار خواهد کرد و به بررسی وضعیت ایران خواهد پرداخت. ایران در برابر رفتار دولت چین با مسلمانان آن کشور و رفتار دولت مودی در هند با مسلمانان هندی، سکوت اختیار کرده است. به طور خاص، آنچه حزب کمونیست چین با اویغورها کرده است، ننگ آور و فاجعه بار بوده است و نظام ایران، شرم آورانه در قبال آن سکوت کرده است.

چین با نفوذ بالای خود، از عواقب رفتارش با اویغورهای در شورای حقوق بشر سازمان ملل،گریخته است. اگر نظام ایران فکر می کند که چین، در سازمان های بین المللی یاور ایران و حامی اش در توجیه گری و مهار عواقب رفتارهایش باشد، اشتباه می کند.


آمریکا و متحدانش در نشست کمیسیون معروف به کمیته سوم سازمان ملل، ایران را محکوم کردند و برای نشست این هفته آماده شدند. حتی در امان ماندن از عواقب رویدادهای اخیر در نشست آتی، پایان کار نخواهد بود. چین و هند، حامیانی وفادار نخواهند بود.

نقض حقوق کودکان و زنان، بی پاسخ نمی ماند

تعداد دقیق کودکان بیگناه کشته شده در اعتراضات اخیر ایران را رسانه ها و دولت های غربی به دقت بررسی و رصد کرده و می کنند. موج دستگیری های زنان ایرانی، حرکتی اجتماعی و مردمی که با کشته شدن مهسا امینی بیگناه آغاز شد و تاکنون ادامه دارد، حرکت مردمی اخیر را بر محور فعالیت های زنان قرار داده است. کمتر مردی را می توان یافت که در حرکت های اخیر، جلودارتر و پیشرو تر از زنان بوده باشد.

حتی غربیان نیز برای باخبر شدن از وضعیت ایران، به زنان ایرانی و هر چه بیشتر به آنها که مردمی تر هستند و عادی تر هستند و وابسته به دولت های خاص نیستند، رجوع می کنند. معادلات را نظام ایران با نقض حقوق زنان و کودکان تغییر داده است. تصویری که به واسطه بازداشت هنرمندان و خبرنگاران و فعالان اجتماعی زن از نظام ایران منعکس شده است، به طور طبیعی باعث می شود تا درخواست های مردمی در غرب برای برخورد با نظام ایران، بر مبنای حق طلبی بنا شود و تنبیه ها در قبال ایران، دیگر سیاسی نخواهد بود و مردمی خواهد بود.


در همین راستا مقالات زیر در ایران گیت منتشر گردیده است:

اشتراک گذاری این مطلب
خروج از نسخه موبایل