رهبر اعتراضات سراسری ایران کیست ؟
رهبر اعتراضات سراسری ایران کیست؟ انتشار نقل قولی از مسیح علینژاد که خودش را رهبر جنبش اعتراضی ایران به ویژه زنان معرفی کرده بود به سیلی از اعتراضات منجر شد تا جایی که او مجبور شد حرفش را پس بگیرد. اگرچه این نخستین یا تنها عقب نشینی روزهای اخیر او بابت برخی اظهاراتش نبود. حرف مخالفانِ علینژاد این بود که رهبری این اعتراضات با همان زنان و مردان؛ دختران و پسرانی است که جانشان را کف دست گرفته و به خیابان آمده اند و کسی حق مصادره آن را ندارد.
اما به راستی رهبری این جنبش با کیست؟ در حالی که افراد از هر طبقه و جنس و تفکر سیاسی به جز طیف ارزشیِ انقلابی با اعتراضات همراه شده اند و این همراهی رنگ رنگ در شبکه های مجازی بسیار به چشم می آید اما حضور دو دسته نه در شبکه های اجتماعی بلکه در کف خیابان بسیار پر رنگ است. زنان و نسل دهه هشتاد. حرف بسیاری از کنش گران رسانه ای و سیاسی این است که اگر گروهی محق به رهبری این جنبش شناخته شوند این دو گروهند، زنان و دهه هشتادی ها.
آیا زنان رهبر اعتراضات سراسری ایران هستند؟
در نظریات فمنیستی و جنبش های زنان یک ایده محوری قوی وجود دارد و آن اعتقاد به سلسله مراتب عرضی به جای طولی و نفی هر گونه قدرت طلبی فردی است مشابه آنچه در ساختارهای مردسالارانه وجود دارد. جنبش زنان با نفی قدرت فرد محورِ مردانه به دنبال توزیع قدرت در ساختار تصمیم گیری و کنش ورزی زنانه است و بر ایده خواهرانگی یعنی همبستگی شبکه زنان تاکید دارد و آن را تنها راه رهایی از ساختار ستم مردسالار می داند.
اتفاقی که به نظر می رسد به وضوح خودش را در جنبش اعتراضی ایران نشان می دهد بدون این که ظاهرا حامل یک ایده یا تئوری فمنیستی مشخصی باشد.
اگرچه بسیاری این جنبش را نخستین انقلاب فمنیسیتی تاریخ یا قرن حاضر نام نهاده اند اما به نظر می رسد که رهبری این جنبش هم لزوما و صرفا با زنان به طور اعم یا با فعالان جنبش زنان به طور اخص نیست.اگرچه شعار کلیدی این اعتراضات « زن، زندگی، آزادی» است و اگرچه مخالفت با گشت ارشاد و حجاب اجباری از مطالبات اولیه این اعتراضات بود و باز هم گرچه حاملان و عاملان اصلی این اعتراضات، زنان اند و در میان بازداشت شدگان هم برخی از فعالان حوزه زنان به چشم می خورد اما این فقط بخشی از پازل وضع موجود است.
در یک نمای گسترده تر ما با یک روبه روییم نه فقط یک جنس. نسلی اعم از دختر و پسر که به خیابان آمده و سبک زندگی خودش را مطالبه می کند. سبک زندگی ای که اگرچه در ظاهر یک مطالبه اجتماعی است اما با قفل های سیاسی مسدود شده است.
آیا دهه هشتادی ها رهبر اعتراضات سراسری ایران هستند؟
آیا می توان گفت که رهبر جنبش اعتراضی ایران زنان و مردان دهه هشتادی اند؟ همان ها که حضور و بروزشان در خیابان بیش و پیش از نسلهای پیش از خود به چشم می آید. همان ها که تا پیش از این نسل بی آرمان و بی دغدغه لقب گرفته بودند؟ عباس کاظمی، استادیار مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی و نویسنده کتاب «امر روزمره در جامعه پسا انقلابی» خیلی پیشتر هشدار داده بود که در صورتی که سیاست های حاکم بر زندگی روزمره مردم همانند دهه های قبل ادامه پیدا کند شاهد کنش وزی رادیکال این نسل خواهیم بود.
پیشتر، وقتی تحلیلگران نسل دهه هشتاد را نسل بی هویت بی آرمان لقب داده بودند، او در مصاحبه ای با هفته نامه تجارت فردا، گفته بود:« این نسل بی آرمان نیست بلکه آرمان درون زندگی اش است. برخلاف نسل های پیشین که آرمانهایشان بیرون و ورای زندگی روزمره شان بود این نسل می خواهد خودش با تعارضاتی که درون زندگی روزمره اش هست کنار بیاید. نسلی است که مداخلات از بیرون را به درون زندگی خود چندان نمی پسندد.
بنابراین اگر روند سیاست ها بر زندگی روزمره،مانند دهه ها قبل ادامه یابد یعنی مداخله همچنان بدین صورت باقی بماند، کنش ورزی درون زندگی روزمره به سمت آرمان های بزرگتر مجدد کشیده می شود و زندگی روزمره عمیقا رادیکان می شوند. بنابراین تصور نسلی بی خاصیت، بی هویت و غیر سیاسی از جوانان امروزی صحیح نیست و همه چیز به شکل مدیریت زندگی روزمره توسط دولت بستگی دارد.» پیش بینی او کاملا درست بود. مداخلات به حدی شدت گرفت که این نسل را به خیابان آورد..
آیا کی پاپر های در خیابان رهبر اعتراضات سراسری ایران هستند؟
اما این نسل را چه طور باید شناخت؟ نسلی که طرفدار گروه موسیقی کره ای K-pop است و حتی در تحلیل خوشه بندی حاملانِ هشتگ مهسا امینی، با یک هویت مشخص و مجزا در توییتر قابل شناسایی بودند. علی اصغر سیدآبادی؛ روزنامه نگار و نویسنده حوزه کودک و نوجوان در مطلبی با عنوان شناخت دهه هشتادی ها می نویسد:« این نسل شهروندان جهان اند. با هم سن و سالهای خودشان در بازی ها و شبکه های اجتماعی مراوده دارند.
از چارچوب های دوگانه سازی ها بیرون زده اند و به راستی در دنیایی متفاوت زندگی می کنند. از حمایت بی قید و شرط خانواده برخوردارند و در طبقه متوسط بیشتری هزینه خانوار صرف آسایش و آرامش و تحصیل و تفریح آنها می شود.
دنیایشان وسیع تر و صدایشان رساتر
او این نسل را محصول خانواده های دموکراتیک تر می داند که در خانه صدایشان شنیده و سبک زندگی شان به رسمت شناخته شده و برای همین آنها همین را در جامعه حق خود می دانند. سیدآبادی می گوید که نگاهی به ویدیوهای منتشر شده نشان می دهد که صحنه برای آنها بیشتر حاکی از نوعی بازی و نمایش است و این که بخشی از این خشونت خا به قصد تمسخر و خندیدن به نیروهای انتظامی و امنیتی حاضر در صحنه اجرا می شود.
او می نویسد که البته این به معنای سیاست زدایی از این خشونت ها نیست و چه بسا نمایش هم بخشی از این کنش سیاسی است اما مشابه آن در هیچ یک از جنبش های پیشین سابقه نداشته است. او معتقد است که این نسل در اعتراضات خود از فحش به مثابه یک زبان ارتباطی استفاده می کند که نباید معنی شود.»
اعتراضات سراسری به علت کشته شدن مهسا امینی به دست پلیس امنیت اخلاقی تهران شروع شد. ایران گیت از ابتدا این موضوع را به صورت ویژه پوشش داده است. میتوانید با جستجوی مهسا امینی به این مطالب دسترسی داشته باشید.