حرکت ایران با دنده خلاص به سوی بن بست
حرکت ایران با دنده خلاص به سوی بن بست. در روایت پیشین از وضعیتی که ایران در پی اوج گرفتن اعتراضات مردمی و تقلای مردم برای احقاق حقوقشان، در آن قرار گرفته است، به ابعاد خاصی از روند شکل گرفتن زمینه بالقوه رها شدن سیاست ورزی داخلی و خارجی در مسیری رو به بن بست، پرداختیم. تحولات روزهای اخیر ایران و واکنش های مختلف صورت گرفته در دامنه رسانه های بین المللی از یک سو و تعاملات سیاسی مقامات غربی از سوی دیگر، زمینه های تازه ای را برای تسریع بالقوه حرکت تصمیم گیران سیاست ایرانی در مسیر رو به بن بست، ایجاد کرده است.
بحرانی که هنوز می توان از آن جلوگیری کرد و با تدبیر، ابعاد مختلفش را مهار کرد، قابل اجتناب است. با این حال، به نظر نمی رسد که تغییری در اعتماد به نفس به شدت بالای تصمیم گیران واقعی در کارکرد موفقیت آمیز سیاست های فعلیشان، صورت گرفته باشد.
بی توجهی به تنوع منطقه ای، قومی و طبقاتی اعتراضات و انعکاس آن
یکی از مهمترین تحولات در سیاست ورزی بین المللی در قبال ایران، توجه جدی و بی سابقه رسانه ها و کارشناسان کلیدی و تأثیرگذار به تنوع جغرافیایی و قومیتی اعتراضات مردمی ایران بوده است. نام شهرهایی از ایران را حالا در تحلیل های کارشناسان می شنویم که کمتر کسی تصور به میان آمدن نامشان در رسانه های خارجی را داشت.
حالا دیگر کارشناسان با اطمینان بیشتری نسبت به تفاوت های این دوران اعتراضی با نمونه های گذشته، سخن می گویند. این تنوع را باید در دامنه طبقاتی، جغرافیایی و قومیتی جستجو کرد و لزوما به معنای اعتراض اکثریت مردم و دریای بیکران تظاهر کنندگان نیست. هر میزان و هر دامنه که این اعتراضات داشته باشند، در درون خود تنوعی دارند که زمینه بالقوه پیوند دادن اعتراضات و نارضایتی های مختلف به همدیگر را فراهم می کنند.
اهمیت این تنوع یافتن در “بروز اعتراضات” را طبیعتا تصمیم گیرندگان می توانند نادیده بگیرند و با این حال باید خاطرنشان کرد که در ساعاتی که آمار و ارقام و روایت های مختلف برای این گزارش جمع بندی شده اند، تجمع اعتراضی در برابر سازمان تأمین اجتماعی در خیابان میرداماد شکل گرفته است که اعتراضات معیشتی و اقتصادی است. این یک مورد ساده و کوچک است که به طور بالقوه، زمینه گسترش ساده ای دارد.
عبارت کلیدی “تصمیم های سخت” در شرایط فعلی سیاسی و اقتصادی ایران، معنای ویژه ای دارد. وضعیت وخیم اقتصادی و کاهش درآمد نفتی از یک سو و هرز رفتن ظرفیت صادرات نفتی ایران در کوتاه مدت به واسطه اجبار ایران به اطاعت از روسیه و پشت سر این کشور قرار گرفتن در صف فروشندگان نفت، خطرات جدی اقتصادی را برای ایران ایجاد کرده است.
در این شرایط، تصمیم گیرندگان برای آرامش افکار عمومی، چندین مورد پول پاشی صورت داده اند و افزایش حقوق و نمونه های مشابه را راهکار ساده رسیدگی به این وضعیت یافته اند! چنین خرج و برج هایی نیاز به زمینه درآمدی دارد.
تغییرات و انعطافات در قیمت ها و برخی افزایش ها مانند تغییر قیمت بنزین در ماه های آتی، راهکاری غلط و در عین حال ساده است! همین تغییرات را این تصمیم گیرندگان در ماه های آتی چگونه و با چه تضمین امنیتی صورت خواهند داد؟
جایگاه ایران در سیاست ورزی بین المللی تغییر کرده است
یکی از رویدادهای مهم در هفته های اخیر، پررنگ شدن وضعیت نامساعد تصمیم گیری در ایران و انگشت نهادن کارشناسان و سیاست ورزان بر روی ناتوانی های ساختار تصمیم گیری نظام جمهوری اسلامی است. دردمندانه باید اشاره کرد که روزهای هفته اخیر، یکی پس از دیگری، صحنه شدت گرفتن تهدیدهای مقامات غربی و به طور خاص، صراحت مقامات آمریکایی و اروپایی درباره دور بودن زمینه نهایی شدن تفاهم بر سر توافق وین و امضاء آن بوده است.
یکی از مهمترین دلایل این تحول را طبیعتا باید در بدبینی جدی به توان و درایت تصمیم گیرانی ایرانی در میان مقامات غربی دانست. در فضای به شدت انتخاباتی آمریکا در این روزها و هفته ها، دیگر نشستن بر سر میز مذاکره و ثبت کردن تصاویر و عکس های دست دادن و تفاهم کردن، به شدت تأثیری منفی بر افکار عمومی در کشورهای مختلف خواهد گذاشت.
ایران حالا به عنوان شریک رسمی روسیه در تجاوز به اوکراین تصویر شده است و همانطور که از دو هفته قبل منتظر بودیم، سرانجام مقامات اروپایی به طور رسمی به این موضوع واکنش نشان دادند و وزیر خارجه فرانسه با هشدار رسمی به ایران، اتهام نقض مفاد قطعنامه ۲۲۳۱ را اعلام نمود. این روند خاص، باید زنگ خطر را برای تصمیم گیران ایرانی به صدا درآورده باشد.
رویدادهای ۱۹ اکتبر!
چهارشنبه ۱۹ اکتبر شاهد تصریح و بیان شفاف صدر نظام ایران درباره افتخار به صنایع تولید پهپاد و از سوی دیگر، رسمی شدن تحقیقات شورای امنیت درباره شراکت ایران در تجاوز روسیه به اوکراین بود. در همین راستا بود که نشست غیرعلنی این شورا برگزار شد و پس از آن، آمریکا نیز به طور رسمی به بریتانیا و فرانسه پیوست و اعلام کرد که ایران، در حال نقض قطعنامه ۲۲۳۱ است.
در همین شرایط اعلام همکاری های تازه اقتصادی و نفتی ایران با روسیه، حیرت انگیز بود و به نظر می رسد که بیان رسمی و شفاف سیاست کمک ایران به روسیه برای فروش نفت بیشتر، آن هم روسیه ای که با برنامه فروش نفت ارزان و حداکثری، دامنه فروش نفت ایران را بسیار محدود کرده است، اراده و علاقه تصمیم گیرندگان ایرانی به تحریم شدن را نشان می دهد.
آمریکا وقت را تلف نمی کند
اظهارات رابرت ملی درباره آینده برجام و دورنمای آغاز مذاکراتی تازه یا هر چیزی شبیه به آن، تحقق پیش بینی های گذشته ما است! برجام به عنوان ساختار کنترل برنامه هسته ای ایران کار می کند. رافائل گروسی، مدیر آژانس بین المللی انرژی هسته ای، در یکی از آخرین اظهاراتش درباره برنامه هسته ای ایران، درباره فعالیت های هسته ای کشورمان ابراز نگرانی کرد و به گزارش های بازرسانش اشاره کرد! به راحتی می توان دریافت که اعتماد به نفش بالایی در میان اغلب ساختارهای تصمیم گیری و نظارتی درباره توان کنترل برنامه هسته ای ایران به طرق مختلف، وجود دارد.
رابرت ملی هم به اتکاء به همین اعتماد به نفس است که اظهار داشته است که بحث از توافق وین و تفاهم با ایران، وقت تلف کردن است. در این میان، این مردم هستند که فشار تحریم ها را تحمل می کنند!
اروپا وقت را برای تحریم از دست نمی دهد
جدیدترین برنامه و ایده های تحریمی اتحادیه اروپا علیه ایران را وزیر خارجه آلمان در آخرین روزهای اکتبر رونمایی کرد. این در شرایطی است که بیانیه های مختلف محکومیت رفتار نظام ایران با مردم و نقضض حقوق مدنی، در حال تبدیل شدن به رویکرد عملگرایانه و فراتر رفتن از بیانیه منتشر کردن است. روایتی که مقامات اروپایی، به طور مثال وزیر خارجه فرانسه، از تحریم های هدفمند مقامات ایرانی ارائه داده اند، حاکی از شناسایی نقاط ضعف مقامات ایرانی و به خصوص، منافع مالی این مقامات و خانواده هایشان است.
به این وضعیت باید ادامه دستگیری و در واقع گروگانگیری شهروندان با ملیت اروپایی در ایران را افزود که علیرغم هشدارهای متعدد باز هم در هفته های اخیر شاهد موارد تازه در این باره بوده ایم. باید توجه داشت که برخورد و تحریم در این زمینه و زمینه های مشابه، فراتر از شوخی و تفریحی است که مقامات ایرانی تحریم ها را در قالبش معرفی می کنند. بسیاری از مدیران و مقامات رده های میانی با تحریم شدن و بسته شدن فضای تعامل بین المللی، بخت حضور در مناصب بالا و سمت های کلیدی در عرصه تعامل با خارج از ایران را از دست می دهند.
ایران روزهای پرالتهابی را سپری می کند و جایگاهش در سیاست ورزی بین المللی به شدت دچار تغییر شده است. اگر تصمیم گیران ایران بر این باورند که اعتراضات مدنی را با ابزار مختلف می توانند در کوتاه مدت مهار کنند، باید در نظر داشته باشند که موضوع حقوق مدنی و به ویژه بحث از حقوق مبنایی زنان، چیزی نیست که به این سادگی فراموش شود.
ایران دستاویزی برای کم رنگ کردن آنچه در داخل رخ می دهد ندارد و از توان لابی گری ناقضان حقوق مدنی سعودی نیز برخوردار نیست که با ابزار پول نفت بادآورده و با لابی در آمریکا، سیاهی و کثیفی کارنامه خود را می شوید.
فراتر از آن، در روزهایی که اسرائیل برای مقابله نقش ایران در تجاوز به اوکراین، وارد میدان کمک به اوکراینی ها شده است، هرگز نباید تصور کرد که روسیه برای دفاع از ایران در برابر خطرات احتمالی اقدامات اسرائیلی ها، کاری صورت دهد. هفته آتی و خلاصه، روزهای قبل از انتخابات آمریکا و اسرائیل، روزهایی حیاتی برای تصمیم گیران ایرانی است. چند اقدام مناسب و تصمیم بجا، با تضمین منافع ملی و آرام کردن حداقلی خاطر ایرانیان، می تواند برای آینده این تصمیم گیران نیز مفید باشد.
در همین راستا گزارش و تحلیلهای دیگری در ایران گیت منتشر گردیده است که خواندن آن را به شما پیشنهاد میکنیم: