با قطبی کردن فضا ، دستفروشان مجازی را فیلتر نکنیم
با قطبی کردن فضا ، دستفروشان مجازی را فیلتر نکنیم. با آغاز اعتراضات در ایران و در هفته های نخست بسیاری از کسب و کارهای اینترنتی به نشانه همدلی با معترضان از فعالیت تبلیغی در فضای مجازی به ویژه اینستاگرام خودداری کردند. کمپینی هم راه افتاده بود که هر کسب و کاری که از این قاعده تخطی می کرد را تهدید به آنفالو شدن می کرد. این رویه اما با ادامه دار شدن فیلترینگ اینستاگرام، معیشت هزاران نفر را در معرض خطر قرار داده است.
حمله به کسب و کارهای کوچک و متوسط در فضای مجازی درحالی که کسب و کارهای بزرگتر و کاسبان بازاری که از پشتوانه های مالی قوی تری برخوردارند همچنان مشغول فعالیتند و کسی معترض آنها نیست. قطبی سازی مبتنی بر ایده «یا با ما یا علیه ما» صرفا با هدف گیری کسب و کارهای کوچک در نهایت این خطر را دارد که به عاملی در جهت عکس خواسته مردم بدل شود.چرا که باعث از بین رفتن منبع درامد و محل معیشت بسیاری از مردمی خواهد شد که در شرایط بد اقتصادی تنها مانده اند.
حساب اینفلوئنسرها جداست
یک کاربر فضای مجازی نوشته بود، حساب زن سرپرست خانواری که با استفاده از فضای مجازی کسب و کاری راه انداخته و خرج زندگی اش را در می آورد یا آن دختر یا زنی که کارهای دستی اش را می فروشد و مردی که تنها منبع درامد خانواده اش همین پنجره مجازی است با آن سلبریتی ها و اینفلوئنسرهایی که دنبال کنندگان چند صدهزارنفری و حتی میلیونی دارند و از راه گرفت تبلیغات درامدهای چندصد میلیونی دارند جداست.
مورد مشهور آن بلاگری به نام صدف بیوتی است که بعد از چند روز دعوت به اعتصاب و اعتراض خیابانی، به مخاطبان خود اعلام کرد دیگر نمیتواند با معترضان همراهی کند و قراردادهای تبلیغاتیاش مهمتر است! این رفتار او با واکنش تند کاربران اینستاگرام همراه شد. برخی رفتار او را نوعی کاسبی کثیف از اعتراضات توصیف کردند. برخی نوشتند اینکه او میگوید لابهلای اطلاع رسانی درباره ایران، تبلیغات هم میگذارم یعنی نهایت کاسبی از اعتراضات و اتفاقات داخل ایران آنهم در ایالات متحده امریکا.
اعتراض به این اینفلوئنسرها که هم حمایتشان از اعتراضات و هم دست کشیدن از آن، همه و همه سناریوهایی در راستای جذب بیشتر دنبال کننده و منافع شخصی خودشان است، با خروج از صفحات مجازی و دنبال نکردنشان قطعا منطقی است اما حمله به کسب و کارهای کوچک با دنبال کنندگان نهایتا چند هزار نفری نه تنها عاقلانه نیست بلکه حتی نقض غرض هم هست چون ادامه این روند نهایتا به تضعیف مالی و ورشکستگی همان بدنه اجتماعی معترضی منجر می شود که این روزها بیش از هم تحت فشارهای سیاسی اجتماعی و اقتصادی است.
دستفروشان مجازی را فیلتر نکنیم
دستفروشان فضای مجازی، شرکتهای ابرسرمایهدار نیستند و توانمندی و سرمایه آن را ندارند که با تغییر برند در شرایط بحرانی سود ببرند و حامیان قدرتمند نیز در میان فرادستان داشته باشند بلکه صاحبان کسب و کارهای خردی هستند که با کوچکترین تلنگری زمین میخورند. آنها از هیچ امکان رانت و رابطه یا ابزار مالی و حمایتی دولتی و غیر دولتی برخوردار نیستند و تنها پشتوانه شغلی آنها مخاطبانشان در فضای مجازی اند
توصیه به عدم فعالیت و تهدید به دنبال نکردنشان از هیچ منطقی پیروی نمی کند، آن هم در شرایطی که طبق آمارهای منتشر شده افت فروش کسب و کارهای کوچک و متوسط ۳ تا ۴ برابر کسب و کارهای بزرگ بوده است.
براساس آمار، کسب و کارهای متوسط و کوچک شاهد افت فروش ۴۰ تا ۷۰ درصدی و کسب و کارهای بزرگ ۱۰ تا ۲۰ درصدی بوده اند. همچنین تراکنش های مالی آنها کاهش ۵۰ تا ۶۰ درصدی داشته است و در بعضی از گزارشها نیز آمده است که برخی از کسب و کارهای اینستاگرامی تا ۱۰۰ درصد کاهش فروش داشتهاند به عبارت دیگر فروش آنها صفر شد. بیشتر فروش فعالان اینستاگرامی هم مربوط به آنهایی بوده که وب سایت یا اپلیکیشنی در کنار پیج خود نداشتهاند و در زمان قطعی شبکههای اجتماعی و vpnها فروش آنها نزدیک به صفر شده است.
رئیس انجمن تجارت الکترونیک تهران هم گفته است که فیلترینگ اینستاگرام ۴۰۰ هزار کسب و کار اینترنتی را در بحران شدیدی قرار داده و معاش میلیونها نفر را به خطر انداخته است. مشاور کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور هم میگوید: امروز خانوادههای بسیاری در قالب مشاغل خانگی کسب و کار راه انداخته و با حداقل سرمایه همانند دستفروش کف خیابان، در فضای مجازی معیشتشان را تامین میکنند یا با فعالیت در اینترنت، کمک هزینهای برای زندگی خود فراهم میکنند. تکلیف این گروهها که بسیاری از آنها زنان سرپرست خانوار هستند، چه میشود؟
در شرایطی که فیلترینگ شغل و درامد هزاران نفر را در معرض نابودی قرار داده است، روا نیست که ما با تصمیم های عجولانه و اشتباه، در نقش فیلتر ثانویه برای کسب و کارهای کوچک عمل کنیم.
English
View this article in English