اصلاح طلبی ، یک تراژدی غم بار
اصلاح طلبی ، یک تراژدی غم بار. به گزارش ایران گیت. یک فعال رسانه ای در توییتر چندی قبل پرسشی را مطرح کرده بود با این مضمون که خاتمی دقیقا در این روزها چه کار کند درست است؟ این پرسش از آنجایی مطرح شده بود که این روزها اصلاح طلبان دست به هر کاری بزنند و چه از اعتراضات مردم حمایت کنند چه نکنند و چه سکوت کنند در بهترین حالت مورد بی محلی مردم قرار می گیرند، در بیشتر موارد البته مورد حمله، دشنام و طعن و کنایه اند.
جان کلام همان است که محسن میردامادی گفت:« بخش قابل توجهی از مردم ایران، ازجمله عمده افرادی که در انتخابات ۱۴۰۰ شرکت نکردند یا رای سفید دادند، نه فقط از اصلاحطلبان بلکه از همهچیز عبور کردهاند.»حکایت این روزهای اصلاح طلبی حکایت «چوب دو سر طلاست» تندروها رئیس قوه قضاییه را مورد عتاب قرار می دهند که چرا با اصلاح طلبان نشست و برخاست کرده است و مردم معترض هم از سوی دیگر اصلاح طلبان را متهم می کنند که دنبال منافع خودشان اند یا می خواهند جلو مطالبات مردم و حرکت اعتراضی شان را بگیرند.
این شبهه دوم البته بعد از آن ایجاد شد که هفته نامه صبح صادق به استقبال از بخشی از سخنرانی یک ماه پیش خاتمی رفته بود. پاسخ واقعی اما همان بود که ابطحی به این شبهات داد:« نه هیچ اتفاقی نیفتاده. فقط یک مقاله برای اختلاف افکنی است و نظرات همیشگی اصلاحخواهانه آقای خاتمی مورد قبول حاکمیت قرار نگرفته است. در اعتراضات اخیر، علیرغم مکاتبه آقای خاتمی با رهبری و ملاقات اصلاحطلبان با مسئولان عالیرتبه برای جلوگیری از خشونت و اصلاح امور، نشانهای از اینکه خواستهها مورد توجه حاکمیت قرار گرفته باشد نیست که کاش بود..»
بی ثمری کنش ورزی اصلاح طلبان به هر شکلی که باشد همین کافی است که به قول ابطحی«آقای خاتمی سه تا نامه خدمت رهبری نوشت و گفت «این پلههای سوم را ول کنیم و از پله اول مسائل را مورد رسیدگی قرار دهیم، این نامه ها هنوز پاسخ نگرفته…»
حملات مجدد کیهان و کریمی قدوسی به خاتمی
کیهان و کریمی قدوسی با این که از ریزش محبوبیت اصلاح طلبان و شخص خاتمی و از بین رفتن کارکرد اصلاح طلبی بین مردم آگاهند اما همچنان گویا نگرانند. برای همین خاتمی هرچه بگوید حتی اگر به زعم برخی وسط لحاف را هم بگیرد، فرقی ندارد. از نگاه برخی جریان های درون اصولگرایی باید در هر شرایطی به او دشنام داد تا جایی که حتی مقصر این روزها را هم باید او دانست.
کریمی قدوسی که دست و یدی طولا در اتهام زنی به این و آن دارد و حتی بابت اتهام هایش بارها هم از او شکایت شده اما به جایی نرسیده است. این بار به نقل از فیروز آبادی مدعی شده:« در سال ۸۸ در کمیسیون امنیت ملی مجلس گفت خاتمی در فتنه ۸۸ با فرمانده ناتو دیدار داشت و از آنها خواستند کار ما در داخل که جلو رفت شما وارد شوید.»
بیانیه اخیر خاتمی هم که تیتر بیشتر رسانه های اصلاح طلب شده باز خشم کیهان را برانگیخته است. این روزنامه که در ماههای اخیر بارها و بارها به خاتمی بابت هر سخن و گفته ای حمله کرده است. این بار هم مدعی شده که خاتمی در بیانیه اش علناً از آشوب و آشوبگران و شعار دیکته شده سفارت انگلیس به آنها حمایت کرده است!
یا در ادعای دیگری گفته است:« خانم مولاوردی معاون روحانی طرحی داشت و میخواست فاحشهها را بیمه کند!»
یکماه پیش هم باز به خاتمی حمله کرد و مدعی شد که «در سال ۸۸ نیز جزو رئوس کودتاچیان علیه رأی مردم قرار داشت!» بعد هم او را متهم به فرصتطلبی سیاسی را بر عقلانیت سیاسی و صلاح مردم ترجیح میدهد، حالا در ماجرای ۱۴۰۱ هم خاتمی نشان داد نسبتی با مسئولیتپذیری سیاسی ندارد.
کلاهی از نمد قدرت ندوخته ایم
سوءظن به اصلاح طلبان بابت این دیدارها و حرکت های اخیرشان برای باز کردن باب گفت و گو با قدرت هم از سمت مردم و هم اصولگرایان آن قدر زیاد است که علی شکوری راد دبیرکل پیشین و هم آذر منصوری دبیرکل فعلی حزب اتحاد ملت ایران قسم و آیه آوردند که بالله ما برای خودمان چیزی نمی خواهیم و نخواستیم.
منصوری با اشاره به دیدارش با شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی و بعد از طرح خواست هایی مانند آزادی زندانیان، صدور احکام اعدام، اجرای قانون اساسی، رفع فیلترینگ شبکه های اجتماعی و به رسمیت شناختن حق اعتراض، گفته است:« ما نه برنامهای برای انتخابات داریم و نه به دنبال سهمی در قدرت هستیم. آنچه برای ما مطلوب است تحقق یک حکمرانی خوب در کشور است که خیر ملک و ملت را توامان به دنبال خواهد داشت.
علی شکوری راد هم گفته بود که در دیداری که با اژه ای داشتیم نه بحث های انتخاباتی مطرح شد و نه خواسته ای برای خودمان داشتیم حتی درباره تاجزاده هم صحبتی نشد. همه این ها اما به نظر نمی رسد تغییری در وضعیت اصلاح طلبان ایجاد کند. نه در میان مردم و نه حاکمیت.
English
View this article in English