چرا حملات تروریستی باعث همدلی جامعه نمیشود؟
چرا حملات تروریستی باعث همدلی جامعه نمیشود. به گزارش ایران گیت، حرم شاهچراغ در روز یکشنبه ۲۲ مرداد ۱۴۰۲ برای دومین بار در کمتر از یکسال اخیر شاهد انجام عملیات تروریستی بود. عملیات اخیر که توسط گروه های بنیادگرای اسلامی در ایران انجام شد واکنش های زیادی را از سوی کاربران ایرانی در شبکه های اجتماعی در پی داشت.
عموما حملات تروریستی در ایران باعث شده تا شکاف های اجتماعی تشدید شده و گسل های مستعد ایجاد زلزله هایی در دل جامعه فعال شوند. این در حالیست که جوامع توسعه یافته و حتی در حال توسعه وقتی با چنین حملاتی مواجه می شوند عمدتا به نوعی همدلی دست می یابد و در برابر تهدیدها با یکدیگر هم پیمان می شوند.
اما تجربه هایی مانند شاهچراغ ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ به ما نشان داده که چنین حملات تروریستی کوردلانه ای نتوانسته جامعه ایران را به نوعی یکدلی در برابر تروریسم برساند. اما دلیل این امر چیست و سهم نگاه ایدئولوژیک در حاکمیت یکپارچه در این زمینه چیست؟
حق همیشه با من است!
حکومت های ایدئولوژیک همواره مدعی این هستند که حق و حقیقت از آن آنهاست و هر روایت دیگری غیر از روایت رسمی را مردود می دانند. جمهوری اسلامی هم از این امر مستثنی نبوده و مانند سایر سیستم های توتالیتر که بر ستون ایدئولوژی تکیه زده اند همواره ادعای صندوق داری حقیقت را دارد.
از همین رو است که در مقاطعی مشابه حملات تروریستی این چنینی روایتی را مطرح می کند و سایر روایت ها را به طور کلی مردود می داند. اما این رویکرد نظام های ایدئولوژیک آسیب های بسیار زیادی داشته و می توانند تبعات مخربی داشته باشند. از جمله این آسیب ها می توان به چند شقه شدن جامعه اشاره کرد، پدیده ای که می تواند به دور شدن از یکدلی و یکرنگی جامعه در مواجهه با اتفاقاتی مشابه حملات تروریستی اخیر ختم شود.
یک فاجعه، یک روایت
این رویکرد تمامیت خواهانه حکومت هایی مانند جمهوری اسلامی باعث می شود که جامعه دچار سردرگمی شود. معمولا روایت رسمی به دلیل رویکرد ایدئولوژی زده حاکمیت از واقعیت فاصله دارد و نمی تواند همه ابعاد فجایع را توضیح دهد.
اما به دلیل دسترسی هرچند محدود جامعه به مراجع خبری متعدد حاکمیت نمی تواند یکه تاز میدان روایتگری باشد. اما باید توجه داشت که اصالت مراجع خبری و منابع انتشار اطلاعات نیز همواره مورد تایید نیست. از همین رو جامعه دچار چندگانگی شده و نمی تواند میان روایت های ناصحیح و اصیل تمایز قائل شود.
همین اتفاق باعث می شود که در وهله اول اعتماد جامعه نسبت به روایت رسمی حاکمیت سلب شود. در مرحله بعد فاجعه دیگری رخ می دهد و آن هم چند دستگی شدید در جامعه در مواجهه با فجایعی است که در حالت عادی می توانست مردم را در برابر پدیده های شومی مانند تروریسم همدل کند.
و انسان تئوری توطئه را آفرید
جامعه شناسان معتقدند تئوری توطئه نتیجه بی اعتمادی عمومی نسبت به روایتگری حاکمان است. در ایران نیز این مسئله کاملا مشهود بوده و به نظر می رسد در مقایسه با اغلب کشورهای منطقه رواج تئوری توطئه بیشتر و پیشتر در جامعه دیده می شود. دلیل این امر نیز همانطور که گفته شد سلب اعتماد مردم از رسانه های رسمی و مراجع حکومتی برای انتشار روایات است.
همیشه کار خودشان است!
برای مثال در مورد حملات تروریستی اجرا شده در حرم شاهچراغ که برای دومین بار در یکسال اخیر رخ داده نیز این واکنش اجتماعی دیده می شود. بخش قابل توجهی از جامعه پیش از آنکه هرگونه خبر یا تحلیلی در این رابطه را بخواند و بشنود انگشت اتهام را به سوی حاکمیت گرفت و از عبارت تکراری؛ «کار خودشان است» استفاده کرد.
این واکنش قابل پیش بینی جامعه ایرانی در برابر بسیاری از اتفاقات جاری در طول دهه های اخیر بوده است. حتی در حملات تروریستی دیگری مانند بمب گذاری در حرم رضوی (۳۰ خرداد ۱۳۷۳)، بمب گذاری در حسینیه شهدای شیراز (۲۴ فروردین ۱۳۸۷)، بمب گذاری در حرم بنیان گذار جمهوری اسلامی و حمله به ساختمان مجلس شورای اسلامی (۱۷ خرداد ۱۳۹۶)، حمله به رژه نظامی در اهواز (۳۱ شهریور ۱۳۹۷) و بالاخره حمله تروریستی به حرم شاهچراغ (۴ آبان ۱۴۰۱ و ۲۲ مرداد ۱۴۰۲) دیده می شود.
دولت رئیسی و تعمیق شکاف بی اعتمادی
با این اوصاف دولت ابراهیم رئیسی کوچکترین تلاشی برای برطرف شدن چنین ذهنیتی در جامعه ایرانی نمی کند. چه بسا از به راه افتادن شایعاتی این چنین استقبال می کند. چرا که استنباطش این است که بسیاری از جوانان معترض در آبان ۱۴۰۱ با شنیدن شایعه دست داشتن حکومت در حمله تروریستی شاهچراغ، از ادامه حضور در خیابان ترسیده و امتناع می کند.
شاید در نگاه اول چنین استدلالی از سوی دولت رئیسی درست به نظر برسد. اما اتفاقی که در حال رخ دادن است تعمیق شکاف بی اعتمادی بین حاکمیت و جامعه است که با هیچ مصالحی قابلیت پر شدن و جبران ندارد. در واقع دولت ابراهیم رئیسی قصد کرده با هزینه کردن از سرمایه اجتماعی نهاد دولت، جای پای خود را برای سرکوب اعتراضات و خاموش کردن صدای مردم معترض محکم تر کند.
همانطور که گفته شد چنین رویکردی نه تنها کمکی به مانایی حاکمیت نخواهد کرد بلکه بی اعتمادی و نارضایتی از حکومت را تشدید می کند. طبیعی است که تداوم این برخورد از سوی دولت ابراهیم رئیسی باعث می شود جامعه با سرعت هرچه بیشتر برای رسیدن به نقطه جوش حرکت کند. حرکتی که دیگر نمی توان از آن جلوگیری کرد و کار را برای جمهوری اسلامی به نقطه بی بازگشت خواهد رساند.
English
View this article in English