محمد بهمئی کیست؟ فساد مافیای پتروشیمی قسمت دوم
محمد بهمئی کیست؟ فساد مافیای پتروشیمی قسمت دوم. به گزارش ایران گیت، در ادامه گزارش گذشته که در مورد باند فاسد محمد بهمئی منتشر کردیم، شرکت جلایر خلیلی در وزارت اطلاعات چندین پرونده دارد در شرکت ملی حفاری بدلیل نبود نقدینگی با ایجاد پروژه های غیرقانونی توسط قربانی، مدیر مالی ملی حفاری در یک مورد ۱۸ میلیارد غیرقانونی از مطالبات ملی حفاری در شرکت متن برداشت شده و در نمونه ای دیگر کارگران حجمی پسماند حفاری با پیمانکارش اخراج و شرکت مارین متعلق به خلیلی ها و با کارگران جدید از خاندان بهمئی و کلاه کج جهت یارگیری انتخابات سال ۹۸ بکار گرفته می شود.
رضا خلیلی و فسادهای سازمان دهی شده
اما آیا نقش مدیران جمهوری اسلامی مانند رضا خلیلی می بایست سود جویی و ثروت اندوزی و رانت بازی باشد .آیا او کوچکترین دلسوزی و یا تعلق سازمانی را به شرکت ملی نفت داشته است یا فقط خود و برادرانش اقدام به زر اندوزی نموده اند؟
با سفارش خلیلی و پاک نژاد درکمتر از دو سال پس از استخدام محمد بهمئی یکی از منازل مدیران ارشد نفت تهران در آ اس پ به وی واگذار و در نهایت نیز به صورت قسطی و به بهایی نازل فروخته میگردد. این در حالی است که منزل ویلایی ۱۰۸۳ در خیابان دی شهرک نفت نیز که مخصوص مدیران رتبه بالای مناطق نفت خیز است با درخواست ایشان و بذل و بخشش عالی‌پور مدیر عامل مناطق نفت خیز جنوب با بازسازی به میزان حداقل ۲۰۰ میلیون تومان از سال ۹۷ در اختیار وی است.
و اما محمد بهمئی که آمدنش به شرکت ملی حفاری ایران فقط به قصد مال اندوزی جهت خرید رای و تشکیل سیاه لشکر برای انتخابات مجلس رامهرمز و پرونده سازی برای حیدر بهمنی جهت تخریب و حذف او از صحنه انتخابات رامهرمز بود.
در عجیب ترین انتصاب علیرضا زاهد زاده رامهرمزی به مدیریت منابع انسانی بود که جایگزین بنی سعید شد. زاهد زاده که تا شش ماه قبل درمدیریت عملیات و ترابری و اداره منازل و امور ورزش در سمتهای رده دو و سه مشغول بکار بود در حرکتی حیرت انگیز و علیرغم وجود بسیاری از نیروهای کارکشته و تحصیل‌کرده و با تجربه و نخبه منابع انسانی یکباره سر از آن مدیریت در می آورد تا تنها انگیزه ارتقاء کارکنان حفاری فقط رامهرمزی و در باند محمد بهمئی بودن باشد.
فسادهای شرکت ملی حفاری
بهمئی با این انتصاب نبض تمام استخدام‌های ملی حفاری را که بعضا بنی سعید در برخی از آنها مانع تراشی مقرراتی میکرد بدست گرفت .طی یک سال حدود ۳۰۰ نفر از خاندان کلاه کج و بهمئی علیرغم دستور وزیر محترم نفت مبنی بر منع استخدام‌ها در این شرکت بکار گرفته شدند.
از زمان ورود بهمئی و سپهری به ملی حفاری و بدلیل انتصابات فله ای و گله ای خاندان رامهرمزی بهمئی و کلاه کج و برچیدن محورهای شایسته سالاری موجی از بی انگیزگی و بی رغبتی در کارکنان و کارشناسان این شرکت بوجود آمد. لذا باید گفت مرحبا به محمد بهمئی انقلابی نما و شاید هم مهره نفوذی انگلیسی!!!
بهمئی پس از بررسی وضعیت موجود محمدرضا طهماسبی مغز متفکر اختلاسات شرکت را از مدیریت سیالات به مدیریت بازگانی منصوب می‌کند و پوربابایی دیگر مهره خود را جایگزین او می‌کند. با این جابجایی و با کمک ویسی آرا مدیر رامهرمزی مهندسی که او هم خود را در اختیار بهمئی و معبودی قرار داده است، قراردادهای کلان خرید مواد شیمیایی و دکل حفاری و بسیاری از کالاها و تجهیزات فنی دکل های حفاری به پیمانکاران خودی و معرفی شده از سوی خلیلی محول می‌شود . طهماسبی در یک قلم قراردادی به ارزش ۱۴ میلیارد تومان مواد شیمیایی چاه‌های نفت را فقط با سه امضای خودش به برادران خلیلی واگذار می‌کند.
ویسی آرا و طهماسبی با نفوذی که در دانشگاه آزاد دارند با دکتر شهرویی از مسئولین دانشگاه تبانی نموده و در مقابل قراردادهای بازرسی تجهیزات و دستگاه‌های حفاری به شرکت بازرسی آب و برق خوزستان متعلق به دکتر شهرویی به ارزش چندین میلیارد تومان واگذار می‌کند.
دکترای جعلی خانواده بهمئی
محمد بهمئی و برادرش عباس بهمئی عضور شورای شهر رامهرمز را بطور همزمان در رشته دکتری مکانیک ثبت نام می کند و آنها در هیچ یک از کلاس‌ها شرکت نداشتند و در جلسه امتحان نیز توسط بازرس امتحانات غیبت آنها در جلسه ثبت اما با دخالت شهرویی موضوع خاتمه داده می‌شود و آقایان کلاس ندیده و امتحان نداده بزودی مدرک دکترای قلابی و جعلی خود را دریافت خواهند کرد.
شرکت ملی حفاری ایران بدلیل بهمئی و رواج گسترده فساد و رشوه و بی کفایتی شدید و عدم توان مدیریتی به نحوی که یک چهارم از دکل های آن خواب و با زیان دهی مشهود و همچنین بدهی های بسیار سنگین شرکت به پیمانکاران و فروشندگان حتی از سال ۹۵ نیز پرداخت نگردید، در سراشیب سقوط قرار گرفته است.
پرونده ویژه گزارش‌های اختصاصی “ایران گیت“ است، که توسط منابع آگاه و اختصاصی به دست آژانس خبری ایران گیت می‌رسد.
