مجلس از خانه ملت تا بیت رهبری
مجلس از خانه ملت تا بیت رهبری. به گزارش ایران گیت، در روزهای اخیر صحبتهای مرتضی آقا تهرانی، نماینده تهران و از اعضای جبهه پایداری، درباره شأن و جایگاه مجلس باعث ایجاد واکنشهای زیادی شده است.
رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی تأکید کرد که باید اقتصاد کشور را از دست دلار نجات داد و چشم انداز گام دوم مقام معظم رهبری باید مورد توجه بیشتر مسئولان قرار گیرد.
حجت الاسلام مرتضی آقاتهرانی در نطق میان دستور خود در جلسه علنی امروز (دوشنبه) مجلس شورای اسلامی ضمن سپاسگزاری از سه قوه مقننه، مجریه و قضائیه که با هم همراهی میکنند، گفت: درک مشکلات و گرفتاریهای مردم توسط نمایندگان مردم و دولت نکته مثبتی است که باید به آن توجه کرد.
وی خطاب به سیاست گذاران کشور عنوان کرد: ما سیاست گذاران باید به این موضوع توجه داشته باشیم که «سیاست ما عین دیانت ما و دیانت ما عین سیاست ماست» که برخی این را قبول ندارند و جداانگاری دین از سیاست که تحت عنوان سکولاریسم از آن یاد میشود متأسفانه یکی از خطرات امروز است که در بین مسئولین کم و بیش دیده میشود.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در ادامه تصریح کرد: اگر ما دین اسلام را به درستی نشناسیم بالاخره به این بیماری مبتلا خواهیم شد. برخی، چون به گذشته و به دوران روشنگری که در اروپا رخ داد نگاه میکنند که کلیسا و اربابان آن به دلیل خرابکاریهایی که داشتند محکوم شدند، اما باید توجه داشت که نه اسلام مسیحیت است، نه روحانیت ما ارباب کلیسا، نه مساجد ما کلیسا است و مردم ما هم مردم اروپا نیستند.
آقاتهرانی ضمن اشاره به آیات قرآن درباره کسانی که بی توجهی کرده و بخشی از دین را میپذیرند، عنوان کرد: نمایندگان، مسئولین و وزرا باید توجه داشته باشیم که جزء مقتسمین نباشیم که برخی از دین را قبول کنیم، چراکه اگر جزءگرا شویم بنا بر نص صریح قرآن مسلمان نیستیم.
وی با تأکید بر اینکه در مسائل مستحدثه و روز باید به مقام ولایت فقیه مراجعه کنیم، گفت: باید دید آقا چه میخواهند. مجلس محل تحقق خواست مقام ولایت است، چراکه عناوین اولیه، ثانویه و مسائل مرسله باید از جانب آقا بیاید و در کمیسیونهای متفاوت مجلس باید مورد توجه قرار گیرد. ای کاش همه ما مرّ قانون و سوگندهایی که یاد کردیم را عملیاتی کنیم و ولایت بر فقیه نمیکردیم، بلکه اجازه میدادیم او بر ما ولایت کند. هر بار که خدمت مقام معظم رهبری میرویم صحبتهای ایشان راهگشا است، اما نمیبینم که در مجلس به دست ما برسد. این ایراد ما نمایندگان و کمیسیون فرهنگی است.
این اظهارات در حالی با چنین رویکردی بیان میشود، که مجلس در همه کشورهای دموکراتیک محل تجلی اراده مردم است، و حتی در نظام جمهوری اسلامی نیز بنا به تعبیر رهبر و بنیانگذار نظام “ در رأس امور” دیده شده است. این نوع نگاه رییس کمیسیون فرهنگی مجلس و عضو جبهه پایداری را شاید بشود در امتداد نگاه مصباح یزدی تلقی کرد، ارادت و نزدیکی آقاتهرانی به مصباح را شاید بشود در این تعریف وی از مصباح بهتر درک کرد.
آقا تهرانی در مراسم سالگرد مرگ مصباح یزدی او را چنین توصیف کرد: علامه مصباح یزدی عالمی متواضع ، متعبد ، دیندار و با تقوا بود که به توجه و توسل به اهل بیت (ع) معتقد بود. اما خطر این تفکر و نحله فکری را میتوان در اظهارات محمدتقی مصباح یزدی در باب اهمیت رأی مردم در نوع و شکل حکمرانی جستجو کرد.
مصباح میگوید: دموکراسی که برای غربیها اصالت دارد، برای ما فقط جنبه ابزاری دارد. رأی مردم برای ما مشروعیت نمیآورد؛ مقبولیت میآورد. ممکن است در آینده قانون اینگونه شود که مردم باید در تعیین استاندار نظر بدهند. این قانون و این فرآیند از نظر اسلام هیچ اشکالی ندارد، اما این بدان معنا نیست که مردم به او مشروعیت میدهند؛ بلکه مردم رأی تمایل میدهند. وگرنه حکم اصلی، حکم خدا، پیغمبر، ائمه اطهار و حکم ولیفقیه است.
او تئوریسین دیدگاهی بود که در دهه های میانی انقلاب اسلامی به ولایت مطلقه فقیه مشهور شد. تئوری که وارد قانون اساسی کشور شده و جزو لاینفک و تاثیر گذار سرنوشت ایرانیان است. اعتقاد و التزام آن بخشی از شروط فعالیت سیاسی محسوب می شود.
مصباح در تبیین این نظریه معتقد است؛ اگر قبول کردیم که مسأله ولایت فقیه انتصابی است یعنی ولی فقیه منصوب به نصب عام است. یعنی ملاک اعتبار و مشروعیت به خدای متعال میرسد فقیه واجد شرایط اختیار جان و مال مسلمانها را دارد. البته در مقام عمل بدون مقبولیت مردمی احکام آن قابل اجرا نیست. فرض کنید ما کشف کردیم که از طرف امام زمان آقای x مصداق آن نصب عام است اما مردم نمیشناسند، عملاً چیزی تحقق پیدا نمیکند. طبق نظریه انتصاب اگر او دستور داد پارلمان تشکیل شود و مردم نمایندگان مجلس را تعیین کنند به حرف او این کار اعتبار پیدا میکند.
آنها قانون تصویب میکنند اعتبار این قانون به حرف او است که میگوید این مجلس رسمیت دارد و یا این دولت اطاعتش واجب است. این از همان ولایت الهی نشأت گرفته و متفرع بر حکومت او است. به نظر ما تمام مقرراتی که در کشور اسلامی ایران اجرا میشود همه اعتبارش به امر ولایت فقیهو امضای او است اگر بدانیم در جایی در یک مورد راضی نیست، هیچ اعتباری ندارد. گاه مورد خاصی را تعیینو گاهی هم نهادی را تصویب میکند.
این که امام قانون اساسی را تصویب کرد این یعنی من دستور میدهم اینگونه عمل کنید و اعتبار پیدا میکند چون او امضا کرده است. اگر امضا نکرده بود هیچ اثری نداشت. حتی اگر تمام مردم هم رای میدادند هیچ اعتبار قانونی و شرعی نداشت همانطور که خودش فرمود.
براساس نظریه نصب اصلاً اعتبار قانون اساسی از امضای او سرچشمه می گیرد اما طبق نظریه انتخاب توجیه اعتبار قوانین و تصرفات مشکل است. می گویند اعتبار دهنده نظر اکثریت است اما اقلیتی که قبول نکردند نسبت به آنان چگونه توجیه میشود؟ همه مشکلاتی که در دموکراسیوجود دارد اینجا مطرح میشود.
برخی از آنها قابل جواب است اما خیلی از آنها نیز قابل جواب نیست ولی براساس نظریه انتصاب مردم شخصیتی را که ولایت دارد کشف می کنند. شرط تحقق عینی آن هم مقبولیت او است اگر مردم قبول نکنند تأثیر عینی نمیتواند داشته باشد. این مسأله را دربارهِ حضرت امام همه قبول کردند، تمام دنیا هم فهمیدند انقلاب ایران یعنی انقلاب خمینی، دیگر احتیاج به چیزی نداشت. فرض این است که امام ثبوتاً مصداق نصب عام امام زمان (ع) بود اثباتاً هم همه مردم قبول کردند؛ بیش از این هم مقبولیت در هیچ نظامی میسر نیست.
حال این نگاه و بینش توسط شاگردان و مریدان مصباح در حال تئوریزه شدن است، آن هم در سطوح تقنین و اجرایی حاکمیت، این تطور جایگاه مجلس که از رأس امور بودن در ابتدای انقلاب امروز رسیدهایم به نگاه و باوری که مجلس را در سطح جمعی دفتر رهبری میداند، که موفقیت آن به میزان فرمانبرداری از منویات رهبر نظام بستگی دارد. به نظر میرسد صدای ناقوس مرگ جمهوریت نظام به صدا درآمده است، و جبهه پایداری و مریدان مصباح پیشقراولان این سمفونی مرگ هستند.
English
View this article in English