خاورمیانه در انتظار

خاورمیانه در انتظار

اسرائیل منتظر پاسخ ایران است

آمریکا کشتی‌ها و هواپیماهای جنگی را به خاورمیانه می‌فرستد و ایران احتمالاً هر لحظه پس از کشته شدن هنیه در تهران به اسرائیل حمله خواهد کرد.

ارتش آمریکا برای حمایت از اسرائیل و دفاع در برابر حمله ایران که قریب الوقوع به نظر می رسد، کشتی ها و هواپیماهای جنگی بیشتری را به منطقه خاورمیانه می فرستد.

وعده آیت الله علی خامنه ای مبنی بر مجازات اسرائیل به خاطر قتل اسماعیل هنیه رهبر حماس ممکن است در روزهای آینده محقق شود.

شرایط در لبنان نیر بسیار متشنج است، همان مکانی که احتمال دارد موشک ها و راکت ها برای انتقام اسماعیل هنیه از آنجا به تل آویو برسد که هفته گذشته فؤاد شکر، یکی از اعضای ارشد حزب الله را کشت.

چندین کشور از جمله آمریکا، انگلیس، فرانسه، ترکیه و عربستان سعودی از شهروندان خود خواسته اند هر چه زودتر کشور سروها ( لبنان) را ترک کنند.

پس از حملات اسرائیل به بیروت و تهران، به نظر می رسد منطقه برای گسترش جغرافیایی درگیری و تشدید تنش آماده است.

این در حالی است که کشتارهای ارتش رژیم صهیونیستی در غزه ادامه دارد، جایی که در ۲۴ ساعت گذشته دست کم ۳۰ فلسطینی عمدتاً زن و کودک در داخل دو مدرسه که به گفته اسرائیل میزبان برخی از پایگاه های عملیاتی حماس بود، کشته شدند.

همچنین روز یکشنبه یک شهر چادری در نزدیکی بیمارستانی در منطقه مرکزی نوار غزه نیز هدف قرار گرفت.

حملاتی که یک روز پس از مذاکرات شکست خورده در قاهره انجام شد. تصور این است که اسرائیل با کشتن هنیه، هرگونه تلاش برای دستیابی به توافق دیپلماتیک را از بین برده است.

حمله قریب الوقوع؟

اسرائیل روزهاست که خود را برای پاسخ ایران به حملات به بیروت و تهران آماده می کند، هرچند که هرگز مسئولیت حمله به بیروت و تهران را بر عهده نگرفته است.

به گزارش پایگاه خبری آکسیوس، آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا به متحدان جی ۷ گفت که احتمال دارد ضدحمله جمهوری اسلامی روز دوشنبه انجام شود، اگرچه روش ها و زمان دقیقا آن هنوز مشخص نیست.

همچنین جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده در روز دوشنبه با کارکنان امنیت ملی در “اتاق موقعیت” برای بحث در مورد تشدید تنش ها دیدار کرد.

در حاشیه این دیدار، بایدن و ملک عبدالله پادشاه اردن نیز گفت وگوی تلفنی انجام شود.

به گفته مشاوران کاخ سفید، دیپلماسی و ابزارهای جنگی جدید در منطقه با هدف دوگانه ایفای نقش بازدارنده و آماده بودن در صورت حملات در حال حرکت است. در حال حاضر هرگونه حدس و گمان در مورد میزان گستردگی حملات به اسرائیل کاری بسیار دشوار است.

تا امروز، درگیری‌ها با لبنان در امتداد مرز متمرکز بود و اوج کشتار مجدل شمس بود که اسرائیل آن را به حزب‌الله نسبت می‌دهد و حزب‌الله هر گونه مسئولیتی را رد می‌کند.

در حالی که لحظه بزرگ‌ترین خطر درگیری آشکار با ایران به ماه آوریل بازمی‌گردد، زمانی که اسرائیل به دفاتر کنسولی ایران در دمشق حمله کرد و دو هفته بعد تهران صدها موشک و پهپاد را به سمت اسرائیل پرتاب کرد، که در آن حملات که بیشتر شبیه به یک اقدام نمایشی به نظر می‌رسید تل آویو عملا هیچ آسیب جدی ندید.

این بار، ایران ممکن است بخواهد به شیوه ای چشمگیر و بصورت جدی تری به حمله ای که منجر به کشته شدن رهبر حماس شد، پاسخ دهد، که می‌تواند به عنوان تحقیر سیستم امنیت ملی کشورش نیز تعبیر شود.

دیپلماسی در بن بست؟

کشته شدن اسماعیل هنیه به احتمال زیاد پیامد مستقیمی در میدان جنگ‌ نخواهد داشت، جایی که انتقام‌جویی اسرائیل ادامه دارد.

همچنین استراتژی نظامی حماس نیز تغییر چندانی نخواهد کرد، زیرا به نظر ناظران، شاخه نظامی آن بدون اطلاع تمامی نمایندگان شاخه سیاسی که هنیه نماینده آن بود، حملات ۷ اکتبر را طراحی و اجرا کرده است.

آنچه مسلماً تغییر خواهد کرد، سرنوشت مذاکراتی است که در ده ماه جنگ، به استثنای آتش بس کوتاه اواخر نوامبر که طی آن چندین گروگان اسرائیلی آزاد شدند، نتیجه بسیار کمی داشته است و به همین ترتیب در چندمین مذاکره که در قاهره برگزار شد نیز هیچ پیشرفتی حاصل نشد.

از سوی دیگر، کشتن مذاکره کننده ارشد در واقع به معنای ترمز گذاشتن بر دیپلماسی و امکان دستیابی به توافق برای آتش بس و آزادی گروگان ها است.

بنابراین به نظر می‌رسد که دولت نتانیاهو به جای آزادی گروگان‌هایی که عملاً از روایت وقایع جنگ ناپدید شده‌اند، بیشتر به برآوردن اهداف استراتژیک و نظامی خود علاقه‌مند است: تعداد دقیق اینکه چند نفر از آنها هنوز زنده هستند و در چه شرایطی هستند، مشخص نیست.

در عین حال، بستن هرگونه امکان توافق به معنای افزایش خطرات برای کل منطقه است.

حملات به بیروت و تهران در واقع بیش از هر چیز به عنوان یک نمایش قدرت از سوی دولت اسرائیل بوده است، به ضرر احساس امنیت ساکنان خاورمیانه، که به طور فزاینده ای در معرض حوادث حتی خارج از مرزهای اسرائیل و فلسطین هستند.

اسرائیل متوقف نمی شود؟

یکشنبه باز هم شاهد قتل عام دیگری توسط اسرائیل در نوار غزه اتفاق بودیم که در آن دو مدرسه مورد اصابت قرار گرفت و حداقل ۳۰ نفر کشته شدند که تقریباً منحصرا زنان و کودکانی بودند که به دنبال سرپناهی برای فرار از بمباران بودند.

ارتش اسرائیل بدون ارائه مدرک اعلام کرد که این مخفیگاه گردان الفرقان حماس است.

لفاظی که به طور منظم در بیش از ۳۰۰ روز تلافی جویانه اسرائیل پس از حملات ۷ اکتبر مورد استفاده قرار می گیرد و در واقع هر ساختمانی در نوار غزه را به یک هدف احتمالی تبدیل می کند، حتی در جایی که خود ارتش اسرائیل مناطق امن ایجاد کرده است.

برای مردم غزه، دیگر هیچ مکانی امن به نظر نمی رسد، حتی با وجود تخلیه مداوم. به گفته وزارت بهداشت محلی، حداقل ۳۹۶۲۳ فلسطینی توسط اسرائیل کشته شده‌اند که ۴۰ درصد آنها کودک هستند، از جمله کسانی که در شمال نوار غزه جایی که ارتش اسرائیل داوطلبانه از دسترسی به کمک‌های بشردوستانه خودداری کرده از گرسنگی جان خود را از دست داده‌اند.

با این حال، اینها ارزیابی‌های موقتی است: بدون آتش‌بس پایدار نمی‌توان زیر آوارها را حفر کرد و اجساد بسیاری از مفقودان را بیرون کشید، در حالی که عواقب حمله به خاک فلسطین اثرات طولانی‌مدتی برای مردم ساکن در آنجا خواهد داشت، به دلیل تخریب سیستماتیک تاسیسات و زیرساخت های پزشکی و زیرساخت های که تامین آب‌ را تضمین می کنند، و همچنین برای شیوع بیماری های ناشی از اقامت طولانی مدت در شرایط بهداشتی غیر انسانی.

تنش‌هایی که به نظر می‌رسد بین اسرائیل و ایران در حال وقوع است، به همان اندازه که متفاوت از آوریل است، مشابه است.

مشابه است، زیرا مانند گذشته، تمایل طرفین برای برقراری مجدد بازدارندگی منطقه ای دیکته شده است.

با این حال، ممکن است متفاوت باشد، زیرا ممکن است در این «بازی» غیرمعمول – که در آن به نظر می‌رسید قانون اصلی افزایش تنش به منظور نشان دادن قدرت و دلسرد کردن واکنش حریف است – گسستگی ای پیش آمده باشد.

اگرچه نه حزب‌الله و نه ایران نمی‌خواهند مناقشه را به یک جنگ منطقه‌ای تبدیل کنند – و این را از اکتبر تا امروز به خوبی نشان داده‌اند-اما «حمله و ضد حمله‌ ی» اجتناب‌ناپذیر با اسرائیل می‌تواند فراتر از نیات بازیگران ادامه یابد.

در واقع، در حالی که نتانیاهو با بالا بردن ریسک ها و شرط بندی روی پاسخ نمادین از سوی به اصطلاح محور مقاومت، با آتش بازی می کند، بزرگترین خطر برای ایران و حزب الله این است که خود را اسیر همان دامی بیابند که در سال های اخیر به ایجاد آن کمک کرده اند.