حمله به غریبه به قیمت جان آشنا
حمله خونبار یک فرد مهاجم با چاقو در شهر سولینگن آلمان، این کشور را تکان داد. فستیوال بزرگ سولینگن برای جشنهای ششصد و پنجاهمین سالگرد پایهگذاری آن، در حال برگزاری بوده است و آنچه فرد مهاجم کرد، همه چیز را به سیاهی کشاند.
او با چاقو و با قصد کشتن به گردن و سر و صورت مردم حمله برد و سه نفری که قربانی شدند و جانشان را از دست دادند، همگی سالخورده بودند.
این رویداد، پیشاپیش، تأثیر جدی بر سیاست و اجتماع آلمان گذاشته است و آنچه که باید به صراحت، بدبینی و نفرت طیفهای خاص جامعه آلمان از مهاجران و به ویژه اعراب و مسلمانان توصیف کرد، شدت گرفته است.
موارد قبلی جرائم مهاجران و پناهجویان، به مرور و از سالهای 2014 و 2015 که دوره اوج مهاجرپذیری آلمان بود، به مرور این موج را ایجاد کرد. پیش از اینکه سرانجام یک پناهجوی 26 ساله اهل سوریه خود را تسلیم پلیس آلمان کند، با خبر اعلام مسؤولیت حمله از سوی داعش، افکار عمومی به شدت حساس شده بود.
قدرت گرفتن نیروها و جناحهای راستگرای افراطی در آلمان، چیز تازهای نیست و دغدغه اصلی سیاستورزان و فعالان اجتماعی آلمانی در چند سال اخیر بوده است. حزب افراطی AFD در انتخابات متعدد، افزایش حمایتش در میان شهروندان را به رُخ جامعه آلمان کشیده است.
نکته مبنایی که جای تردید ندارد، کاهش رشد جمعیت دیرین کشورهای اروپایی مانند آلمان است و مهاجرپذیری، زمینه پویندگی بیشتر جامعه را فراهم کرده و خواهد کرد.
اما موجهای پناهجویان در وضعیت فعلی آلمان، به سختی قابل کنترل هستند. متحول کردن پناهجویان و مهاجران تازه و گنجاندن معنیدار و پویای آنها به عنوان بخش مولد در جامعه آلمان نیز زمانبر است و در این روند است که هر رویداد منفی و مخرب که با اینان پیوند بخورد، امتیاز تازه برای نژادپرستان افراطی آلمان است.
300 هزار پناهجو در سال 2023 در آلمان ثبت شدند که بیشترین میزان از سال 2015 میلادی بوده است. در آن سال، مرکل درها را به روی یک میلیون مهاجر گشود! چند ماهی است که قوانین مهاجرتی سختگیرانهتر وضع شده است و بعید است که روند سختتر شدن کار برای پناهجویان در آلمان، در همان حد باقی بماند.
حملههای مرگبار و جنایتها و جرائم پناهجویان، در واقع به قیمت زندگی دیگر مهاجران تمام میشود.
بخش مهمی از جامعه آلمان با افراطیگری و نژادپرستی احزاب و گروههای خاص، مخالفند. وقتی طرحهای پنهانی AFD در اتحاد با نئونازیهای آلمانی برای ایجاد زمینه اخراج میلیونها شهروند “نامطلوب” و “غیرآلمانی” افشا شد، جدای از محکوم کردن این گروهها توسط سیاستمداران آلمان و بیانات شدیداللحن اولاف شولتز علیه آنان، خیل عظیم مردم به خیابانها آمدند و در حمایت از مهاجران، علیه افراطیان، تظاهرات کردند.
رویدادهایی مانند حمله در سولینگن، این حمایتها را کاهش خواهد داد.
طبیعی است که تأثیر آنچه در آلمان رُخ داده، محدود به سیاست این کشور نخواهد بود. فرانسه ماهها است که قوانین مهاجرتی را سختگیرانهتر کرده است و ماکرون در شرایط سیاسی و اجتماعی این کشور، مجبور به این تغییر سیاست شد.
افراطیان آلمانی در همان دوره تصویب قوانین تازه مهاجرتی در فرانسه، این تغییرات را دستاورد بزرگی برای اهدافشان دانستند و آن را جشن گرفتند! این روند در کشورهای دیگر نیز دامنهدار است.
نخستوزیر دولت پیشین هلند با تلاش برای سختگیری در قوانین مهاجرتی، باعث فروپاشی ائتلاف خود شد و از قضا، افراطیان هلندی در انتخابات متعاقب آن، بیش از بقیه احزاب، در مجلس هلند کرسی به دست آوردند!
رویدادهایی از جنس رویداد سولینگن، با حملات و رفتارهای یهودیستیزانه و حتی تروریستی گروههای افراطی مسلمان در اروپا همراه بوده است. حمله یک الجزایری به کنیسه یهودیان در فرانسه، به درگیری او با پلیس انجامید و صحنههای رعبآوری را رقم زد که دستاورد بزرگی برای بیگانهستیزان و مسلمانستیزان فرانسه و اروپا و آمریکا است.
بحث مهاجران و پناهجویان، موضوعی است که سیاست اروپایی و آمریکایی را به شدت تحت تأثیر قرار داده است.
اگر در بریتانیا، بحث مهاجران موضوعی انتخاباتی بود، پس از انتخابات و با شورش نژادپرستان بریتانیایی، به بحرانی جدی در سطح جامعه و شهرهای این کشور بدل شد.
سیاست انتخاباتی آمریکا را هم ترامپ از سال 2015 و ورود به انتخابات 2016 ریاست جمهوری، برای همیشه به انتخابات آمریکا پیوند زد.
مهاجران، آمدهاند که بمانند… در سیاست جهان.
English
View this article in English