نامگذاری سال؛ تعیین راهبرد یا آرزوی محال
نامگذاری سال؛ تعیین راهبرد یا آرزوی محال. به گزارش ایران گیت، حدودا از میانه دهه هشتاد تا امروز، هر سال رهبر جمهوری اسلامی ایران در سخنرانی ابتدایی سال نو، سال جدید را با یک شعار نامگذاری میکند. این سنت آیا تعیین راهبرد است یا یک آرزوی محال؟ بنظر میرسد که این رویکرد و تعیین شعار اساسا در سالهای اخیر هیچ اثر مثبتی بر محورهای تاکید شده در شعار نداشته است.
چرا که در سالهای اخیر بیشترین تاکیدات بر موضوع اقتصاد و تولید بوده است. اما این چاه اگر برای مردم ایران اگرچه آب نداشت، ولیکن برای بسیاری در سازمانها و برخی بنگاههای سودجو و وابسته نان خوبی داشت. چرا که از فردای اعلان نام سال جدید، پروژه سفارش و نصب انواع بیلبورد و بنز در سطح شهرها و ادارات دولتی و خصولتی آغاز میشود، و گاهی مانند سال قبل که تاکید بر تقویت اقتصاد دانش بنیان در شعار سال پررنگ بود، باعث شد حتی شاهد تولید گز اصفهان ولی از نوع دانش بنیانش باشیم.
مدیران بانکی نیز سراپا گوش هستند تا متناسب با شعار سال بستههای تسهیلات بانکی را ارائه دهند تا هم رهبری را خوش آید و هم کام مردم به گز و سوهان دانش بنیان شیرین شود. البته که برخی ویژهخوار فرصت طلب همیشه طرحهای اقتصادی با جای خالی کافی دارند تا بلافاصله با کلمات مناسب و متناسب با شعار سال پر شود و از خوان نعمت نظام بهره کافی و وافی ببرند.
اما نکته قابل اعتنا عدم توجه به ضرورتها و پی شرطها در اقتصاد است، اقتصاد اساسا پدیدهای علمی و کاملا تخصصی است که با امر دستوری و تحکمی تفاوت بسیار دارد. تعیین و هدفگذاری راهبردها تابع دستور نیست بلکه از برنامهریزی مناسب و اجرای الزامات پیروی میکند.
اینکه امسال علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی شعار سال را “مهار تورم و رشد تولید” نامگذاری کرده است، بیشتر حکایت از آرزوی وی دارد برای خلاصی از شر تورم لجام گسیخته و آمار بالای بیماری و رکود، وگرنه مگر میشود کسی در امر سیاستورزی باشد و نداند مدل حکمرانی و سیاست خارجی ضد هنجار تعیین شده از سوی رهبر جمهوری اسلامی، بعنوان نفر اول قدرت و تعیین کننده سیاستهای کلان کاملا مغایر با ترمیم پیکره آسیب دیده اقتصاد نحیف کشور است.
اقتصاد ایران این روزها بیش از پیش نیازمند سرمایهگذاری خارجی است، صنایع ما در حوزه نفت و گاز و سایر شاخههای مهم صنعت نیازمند نوسازی هستند، به لحاظ اقتصاد بینالملل و تجارت خارجی باید برای توسعه این مدل تجارت با دنیا بسیار تلاش کنیم.
در دنیای تجارت امروز دلار سهم چهل درصدی دارد و در تجارت و مراودات اروپا (با واحد پولی مشترک یورو) حدود هشتاد درصد سهم دلار است.
به واقع چگونه میشود تمام این واقعیات را ببینیم و بشنویم سال جدید سال “ مهار تورم و رشد تولید “ نامگذاری شده است و در فردای روز اعلان رهبر جمهوری اسلامی صحبت از حذف دلار از اقتصاد خارجی و اساسا اقتصاد کشور میکند.
این مدل تعریف انسان را یاد لطیفه معروف میاندازد که طرف بعد از خواستگاری گفت پنجاه درصد ماجرا حل است، چرا که ما پسندیدم فقط مانده نظر خانواده عروس، خب مگر در دنیای اقتصادی امروز ما چه میزان نقش و سهم اساسا داریم که حالا بخواهیم مدلی جدید بدون اتکا به دلار را الزامی و اجرایی کنیم. قصد نداریم وارد بحث اقتصاد شویم، بلکه بدنبال بررسی نحوه حکمرانی کشور و آن هم در بالاترین سطح ممکن هستیم.
اینکه رهبر حکومت یک آرزو را بعنوان راهبرد جا بزند و اندر تئوریزه کردن چنین حکمتی جماعتی همواره متملق، از نفر دوم تا پایین تر از آن شروع به تمجید و تملق کنند که عجب اندیشه و پیام راهگشایی، باعث شده امروز کشور گرفتار تولید پارادایمهای معیوب پر هزینه و بیاثر شود و آنها را بعنوان سنت در حکمرانی و بخش مهمی از سیاستگذاریهای خود بپذیرد.
کاش سیاستمداران متوجه شوند دنیا بر مدار آرمان و آرزوی ما اداره نمیشود، بلکه بر اساس واقعیتها و قوانین و مناسبات روز به پیش میرود، و حرکت در خلاف جهت هنجارهای جهانی بدون داشتن قدرت کافی اقتصادی_سیاسی ثمرهای جز شکست ملل ندارد.