سجاد پادام رفت؛ بحران صندوق های بازنشستگی حل شد؟
سجاد پادام رفت؛ بحران صندوق های بازنشستگی حل شد؟. به گزارش ایران گیت، عزل سجاد پادام، مدیرکل بیمه های اجتماعی وزارت رفاه دولت سیزدهم باعث بالا گرفتن دوباره بحث پیرامون فرابحران صندوق های بازنشستگی شده است. واکنش دولت رئیسی در مواجهه با بحران های گوناگون اینبار نیز مشابه دفعات پیشین بود و با پاک کردن صورت مسئله فعلا به پایان رسید. اما تکلیف پرونده ورشکستگی صندوق های بازنشستگی چیست و بالاخره کار به کجا می انجامد؟
مدیرکل بیمه های اجتماعی وزارت رفاه حدود یک هفته پیش اظهارنظری جنجالی کرد که واکنش افکار عمومی و متخصصان را در پی داشت. ایران گیت در قسمت اول از این پرونده به ریشه های این مسئله و چرایی بحرانی شدن وضعیت صندوق های بازنشستگی را مورد بررسی قرار داد. اما در این قسمت به نوع و شیوه مواجهه دولت رئیسی با بحران های مختلف پرداخته شده است.
صورت مسئله را پاک کنیم!
الگوی دولت ابراهیم رئیسی در مواجهه با بحران ها و حل مسائل عمدتا همسو با متد موسوم به پاک کردن صورت مسئله بوده است. این نوع رفتار دولت سیزدهم را می توان در مورد اخیر برکناری سجاد پادام به جای رسیدگی به موضوع مهمی مانند صندوق های بازنشستگی مشاهده کرد. در زمینه انتشار آمار مربوط به تورم و همچنین گزارشات مربوط به بازار مسکن نیز دقیقا دولت ابراهیم رئیسی از این متد تبعیت کرده است.
در زمینه مدیریت نرخ ارز، بازار خودرو، بازار مسکن و… نیز شاهد بودیم که ابراهیم رئیسی و مدیران منصوبش سعی کرده اند با پاک کردن صورت مسئله توجهات را به سوی دیگری متوجه سازند. اما باید توجه داشت که برخی بحران ها مانند تورم و یا همین مورد ورشکستگی صندوق های بازنشستگی با پاک کردن صورت مسئله نه تنها حل نمی شوند بلکه حتی در کوتاه مدت نیز قابل کنترل نخواهد بود.
بزرگترین خطری که ایران را تهدید می کند
این رویکرد نه تنها در بین دولتی ها وجود دارد بلکه نمایندگان مجلس یازدهم نیز با تبعیت از همین متد مدیریتی دولت سیزدهم مواجهه ای غیرعلمی و نامتوازن را با مشکلات و بحران های کشور داشته است. نمونه اخیر این رویکرد نیز توییت مصطفی میرسلیم، نماینده تهران در مجلس انقلابی دوره یازدهم است که مردم را متهم به ناشکری کرده است. وی که متهم به دست داشتن در جریان های پشت پرده و مافیایی صنعت خودرو بوده بارها مردم را مقصر اصلی مشکلات کنونی کشور معرفی کرده است.
میرسلیم در این توییت می نویسد: «بزرگترین خطراتی که اکثر مردم را تهدید می کند ناآگاهی و سست ایمانی و ناشکری است.» همانطور که گفته شد این رویکرد تنها محدود به دولت و یا مجلس نمی شود بلکه در حاکمیت یکدستی که از سال ۱۴۰۰ به اینسو شکل گرفته تماما می توان این نگاه را به وضوح مشاهده کرد. اما در پاسخ به این دست بازیگران که تخریب بنیان های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی کشور را باعث می شوند باید گفت که بزرگترین خطری که کشور را تهدید می کند دقیقا همین رویکردی است که این دسته افراد در پیش گرفته اند.
رویکردی که حاصل سطحی نگری و عدم توانایی شناخت عمیق مسائل و موضوعاتی است که همین گروه ایجاد کرده و حالا در حل آنها درمانده است. این درماندگی باعث شده تا سست ایمانی و ناشکری مردم را عامل ایجاد مشکلات بدانند.
حاکمیت بیمار است
البته باید گفت که برکناری سجاد پادام اقدام درستی بود. چرا که وی برای زنهار دادن از انفجار انبار باروتی مانند صندوق های بازنشستگی دست به دامان مثالی شد که نه تنها نباید استفاده می شد بلکه یک تابوی بزرگ ملی است. از همین رو برکناری وی اقدام درستی بود اما آیا عزل پادام فرابحران صندوق های ورشکسته بازنشستگی را حل کرد؟
پرواضح است که نه تنها این فرابحران حل نشده بلکه روز به روز و ساعت به ساعت در حال تشدید است. چرا که نه عوامل ایجاد این مسئله از میان برداشته شده و نه کاستی ها و ناکارآمدی ها حل شده است. پس می توان دریافت که یک جای کار به شدت می لنگد و این سیستم مدیریتی نخواهد توانست از پس حل کردن هیچ مسئله و مشکلی برآید.
در واقع حاکمیتی که نتواند مسائل و مشکلات کشور اعم از اقتصادی و اجتماعی و حتی سیاسی را به صورت عمقی بررسی کند قطعا مجبور به تزریق مسکن هایی می شود تا صورت مسئله را برای مدتی کوتاه پنهان کند. به عبارتی حاکمیت جمهوری اسلامی به خوبی دریافته که توانایی حل مشکلات را به صورت اساسی و ریشه ای ندارد. از همین رو تصمیم گرفته تا ابتلا به روزمرگی را در بدنه مدیریتی کشور پذیرا باشد و ناگزیر چشم بر تبعات آن ببند. در چنین موقعیتی است که گفته می شود حاکمیت بیمار است و به قول معروف در مواجهه با بحران و مسائل جدی علیل و درمانده است.
درسی برای آینده
مسئله عزل سجاد پادام و ورشکستگی صندوق های بازنشستگی تنها یکی از چند صد موردی است که نشانه ای از این ناکارآمدی و ناتوانی حاکمیت جمهوری اسلامی در زمینه حل مسئله است. اما مسئله اینجاست که روی کار آمدن دولت ابراهیم رئیسی که حاکمیت را یکپارچه همصدا کرده نه تنها نتوانسته مشکلی را از میان بردارد بلکه بر عنصر ناکارآمدی و علیلی این سیستم افزوده است. این نکته مهمترین درسی است که می توان از پرونده موسوم به پادام و صندوق های بازنشستگی آموخت. درسی که شاید در آینده ای نزدیک به کار مردم و از قضا حاکمیت جمهوری اسلامی بیاید!