انتقال قدرت اجرایی در ایران و فرصتی برای تغییر
دولت پزشکیان به لطف هماهنگی کامل و تبعیت همهجانبه از خواستههای صدر نظام، با رأی اعتماد به همه وزرای پیشنهادی، رسماً آغاز به کار کرده است.
حتی دولت پیشین و رئیسجمهور مورد نظر نظام در سال 1400 که همه تلاش ساختار حاکم برای انتخاب او صورت گرفت و چندین و چند نفر از مهمترین و باسابقهترین چهرههای جمهوری اسلامی، در راه رساندنش به ریاست جمهوری، رد صلاحیت و بدنام شدند، چنین دستاوردی نداشت و با کابینه کامل از رأی اعتماد مجلس شورای اسلامی عبور نکرد.
تقابلهای انتخاباتی و موضعگیریهای صریح مسعود پزشکیان در برابر ایدهها و افکار خاص ساختار حاکم و ایستادگی او در برابر نیروها و چهرههای خاص، به فراموشی سپرده شده است.
پزشکیان به صراحت در صحن مجلس از کابینه خود به عنوان کابینهای دفاع کرد که نه تنها مورد تأیید صدر نظام است که عملا با نظر رهبری تعیین و تشکیل شده است. چنین سخنانی از سوی رئیس دولت در تاریخ جمهوری اسلامی بیسابقه است. طبیعی است که چنین رویکردی، زمینه دلسردی بخش مهمی از جامعه را فراهم خواهد کرد. یک رئیسجمهور تدارکاتچی که نه تنها اختیار تعیین وزرایش را نداشته که ظاهراً این اختیار را نمیخواهد!
فرصتهای زیادی برای پزشکیان و تیم اجرایی او برای جلب اعتماد مردم وجود دارد؛ اما ما ایرانیان به از دست دادن چنین فرصتهایی توسط دولتهای منتخب، عادت کردهایم. یک گام ساده برای تغییر و جلب اعتماد در همین ابتدای راه میتوان برداشت. الگوبرداری خام و شتابزده از روندها و رویکردها در کشورهای دیگر، هرگز مفید فایده نبوده است و در عین حال، استفاده از تجارب دولتهای مردمسالار، همیشه ارزشمند است.
انتقال قدرت اجرایی در کشورهای مختلف، در برخی از موارد با رویکردی مردمسالارانه و بر اساس شفافیت، صورت میگیرد و یکی از بهترین نمونهها، سیاستورزی بریتانیایی است.
کییر استارمر، نخستوزیر بریتانیا، دقیقا در روزهای انتخاب پزشکیان، قدم به شماره خیابان داونینگ گذاشت.
بر اساس سنتی مرسوم و معمول که دیگر امری کاملا عادی است، روایت و تصویری شفاف از وضعیت کشور توسط وزرای تازه بریتانیایی ارائه شد و بخشی از معضلات و مشکلات موجود که کمتر مورد توجه قرار گرفته بود، به مردم گزارش شد.
به طور مثال، بریتانیا با بحران زندانهای پر شده از زندانی و ظرفیت تکمیل شده روبرو بود.
ارائه تصویر شفاف در این زمینه، باعث شد که پس از وقوع شورشهای نژادپرستان افراطی و دستگیری گروهی از شورشیان، روند تغییرات در زندانها و ایجاد فضا برای محکومین تازه، به خوبی پیگیری شود.
نمونه دیگر که شاید مهمتر از همه باشد، روایت شفاف از وضعیت مالی و بودجه کشور بود که با نشان دادن کمبودهای عینی و واقعی، توقعها از دولت برای سرمایهگذاری تازه و اعطای امتیازات و اعتبارات تازه را کاهش داد.
طبیعی است که اولین واکنش مخالفان، متهم کردن دولت تازه به سیاهنمایی و بهانهتراشی برای ناکارآمدیها و مشکلات آینده است و نکته همینجاست! مردم مشکلات و معضلات را میبینند و از دولت و سیاستمداران، توقع صراحت و شفافیت دارند.
اگر دولت تازه از روایت وضعیتی که به دست گرفته است، واهمه داشته باشد و خود به خفه کردن صدای خود بپردازد، هیچ مبنا و پایهای برای بالیدن به دستاوردهای بعدی نخواهد داشت.
دولت پزشکیان باید با ارائه تصویری شفاف از وضعیت فعلی کشور آغاز کند.
عیار وزرای این کابینه که شاید کاملا مطابق میل او بسته نشده است، در این مقطع و با همین روایت و گزارش، مشخص میشود.
شاید پزشکیان خود اولین کسی باشد که بتواند وزرایش را با روایتشان از وضعیت وزارتخانه و حیطه تحت مدیریتشان، بسنجد و ببیند که اینان وزیر دولت او هستند یا وزیر دیگران!
English
View this article in English