چگونه حسین شمخانی پادشاه نفتی ایران وارد سیستم مالی غرب شد؟

19 دقیقه

چگونه حسین شمخانی پادشاه نفتی ایران وارد سیستم مالی غرب شد؟

چگونه حسین شمخانی پادشاه نفتی ایران وارد سیستم مالی غرب شد. (بلومبرگ) – در جاده‌ای پیچ‌درپیچ که در امتداد سواحل پوشیده از نخل دومینیکا کشیده شده است، زنجیره‌ای از هتل‌های لوکس در حال ساخت به چشم می‌خورد. چند مایل به سمت شمال شهر، محل آینده بندرگاه پورتسموث است — پروژه‌ای که هدف آن جذب کشتی‌های تفریحی لوکس به این جزیره است.

این پروژه‌ها گواهی بر تصمیمی است که دومینیکا سه دهه پیش در زمینه برنامه «شهروندی از طریق سرمایه‌گذاری» (CBI) گرفته است. به‌طور خلاصه، این کشور کوچک کارائیبی پاسپورت‌های خود را در ازای مبالغ هنگفت به خارجی ها عرضه کرده است. این برنامه میلیاردها دلار به اقتصاد این کشور تزریق کرده و به افرادی که منشأ اموال آن‌ها ممکن است در جامعه اقتصادی نگرانی‌هایی ایجاد کند، یک ملیت آسان دیگر ارائه داده است.

از جمله مشتریان راغب این برنامه ی صدها هزار دلاری، گروهی از ایرانیان بودند که در میان آن‌ها حسین شمخانی نیز حضور داشت — سرکرده مرموز یک امپراتوری تجاری که معاملات مهم نفت و تسلیحات برای تهران و مسکو را مدیریت می‌کند. وی همچنین بر یک صندوق سرمایه‌گذاری در قالب پوشش ریسک که در مراکز مالی جهانی فعالیت داشته، نظارت می‌کند.

این اطلاعات توسط افرادی که به دلایل امنیتی نخواستند نامشان فاش شود، در اختیار بلومبرگ قرار داده شده است. اسناد دومینیکایی که توسط شمخانی و تیمش دریافت شد، یکی از مجموعه اقداماتی بود که به ایرانیان امکان داد تا از سوی بانک‌های وال‌استریت و شرکت‌های بزرگ نفتی غربی برای معاملات پذیرفته شوند. شمخانی، که پدرش مشاور ارشد رهبر انقلاب اسلامی است، تلاش‌های قابل توجهی برای محرمانه نگه‌داشتن منافع تجاری‌اش انجام داده است. 

گزارش پیش رو که بر اساس مصاحبه با بیش از ۴۰ نفر آشنا با شبکه شمخانی و نتیجه یک تحقیق یک‌ساله است، توضیح می‌دهد که چگونه شمخانی با موفقیت شرکت‌های تحت نظر خود را در سیستم مالی غربی ادغام کرده است. در حالی که نهادهای کلیدی مرتبط با او حملات تسلیحاتی ایران به روسیه را مدیریت می‌کردند. در ادامه این گزارش خواهید خواند که چگونه او توانسته از لندن تا ژنو، دبی و سنگاپور فعالیت کند و روابطی با بزرگ‌ترین نام‌ها در دنیای مالی جهانی داشته باشد. یک وکیل نماینده شمخانی، که به‌طور مداوم گزارش‌های بلومبرگ درباره امور تجاری او را به چالش کشیده است، به پرسش‌های مشخص در این گزارش پاسخ نداد.

مالتا و قبرس از جمله کشورهایی که در ازای سرمایه‌گذاری شهروندی خود را می فروشند در این ماجرا نقش دارند. علاوه بر این، موضوع مقامات ارشد امارات متحده عربی، یک شرکت لابی‌گری شناخته‌شده که چند بلوک دورتر از وزارت خزانه‌داری ایالات متحده در واشنگتن مستقر است، و یک شبکه پنهانی لجستیکی که میلیاردها دلار نفت ایران و روسیه را در اقیانوس‌های جهان جابه‌جا می‌کند، جزئی از این روابط چالش‌های بانکی مرحله اول دومینیکا بود.

چالش‌هی بانکی مرحله اول دومینیکا بود

شمخانی که چند سال پس از انقلاب ایران در تهران متولد شد، در سایه جنگ ایران و عراق بزرگ شد. پدر او در دوران مختلف سمت‌های ارشد دولتی را بر عهده داشت — از جمله فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و وزیر دفاع — و بعدها به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران منصوب شد.

با تشویق پدرش، شمخانی جوان تصمیم گرفت به دنبال مسیری مستقل در بخش خصوصی برود. پس از تحصیل در مسکو و بیروت، به ایران بازگشت و مدرک کارشناسی ارشد مدیریت کسب‌وکار (MBA) دریافت کرد و سپس با برادرش حسن شرکت تجاری «گروه ادمیرال» را تأسیس کرد که به مقام دریایی پدرش اشاره داشت.

دبی، شهری که در آن‌سوی خلیج فارس قرار دارد، با جمعیت بزرگ ایرانیان مهاجر و رویکرد پذیرای تجاری، به عنوان یک پایگاه مناسب شناخته شد. اما با توجه به موقعیت‌های پدرش و ملیت خودش، شمخانی به عنوان فردی سیاسی با روابطی به نهادهای تحریم‌شده شناخته می‌شد — نکاتی که برای اکثر بانک‌های بزرگ علامت خطر بودند.

دومینیکا، جزیره‌ای تقریباً هم‌اندازه شهر نیویورک و خانه ی حدود ۷۰,۰۰۰ نفر، یک راه‌حل ارائه کرد. این جزیره که از اوایل دهه ۱۹۹۰ یکی از انعطاف‌پذیرترین برنامه‌های CBI (شهروندی از طریق سرمایه‌گذاری) را ارائه می‌داد، از این برنامه میلیاردها دلار درآمد کسب کرده بود. علاوه بر این، حضور فیزیکی در این کشور ضروری نیست و معاملات CBI معمولاً از طریق واسطه‌های خصوصی در دبی انجام می‌شود، به گفته کریستین سوراک، استاد مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی لندن و نویسنده کتاب «پاسپورت طلایی».

طبق گفته افرادی که از این موضوع آگاهی مستقیم دارند و همچنین اسناد و سوابق شرکتی که توسط بلومبرگ مشاهده شده است، شمخانی و چند تن از نزدیکانش با پرداخت هزینه‌ای توانستند پاسپورت‌های دومینیکا را دریافت کنند. برخی از آن‌ها حتی نام خود را تغییر دادند — فرآیندی که در آن زمان کاملاً قانونی و از طریق سند رسمی جزیره انجام می‌شد.

فرش قرمز این به تنهایی کافی نبود

بسیاری از بانک‌ها برای رعایت اصول اولیه «مشتری خود را بشناسید»، یک منبع شناسایی دوم درخواست می‌کردند. پاسپورت‌های ایرانی آن‌ها واضحاً مناسب نبود. برای کاهش این نگرانی‌ها، شمخانی و تیمش از اسناد دومینیکایی خود برای دریافت پاسپورت‌های اضافی از کشورهای عضو اتحادیه اروپا، از جمله مالتا و قبرس، استفاده کردند.

با داشتن اسناد مسافرتی متعدد تحت نام‌های مستعار و ملیت‌های جایگزین، شبکه شمخانی توانست بررسی‌های تطبیقی را در برخی از بزرگ‌ترین نام‌ها در امور مالی بین‌المللی پشت سر بگذارد، که در غیر این صورت احتمالاً به دلایل محل تولد، موقعیت سیاسی و ارتباط با نهادهای تحریم‌شده، نگرانی‌هایی را مطرح می‌کردند.

علاوه بر شمخانی، اتباع ایرانی دیگری که پاسپورت‌های دومینیکایی دریافت کردند شامل کاپیتان کشتی علیرضا درخشان، معروف به «کاپیتان دی» که با شرکت تجاری میلوس گروپ لیمیتد همکاری نزدیک دارد؛ مهدیار زارع مجتهدی، یکی از مدیران ارشد صندوق پوشش ریسک اوشن لئونید اینوستمنتس؛ و حسین قربانی‌زاهد، یکی از همکاران ارشد گروه گلدن نست گروپ که به شمخانی در ایجاد روابط بانکی جهانی کمک کرده است، بودند.

درخشان طبق داده‌های به‌دست‌آمده از پروژه پاسخگویی دولتی در سال ۲۰۰۹ تابعیت دومینیکا را دریافت کرد. او همچنین در ثبت تجاری ترکیه به عنوان یک تبعه دومینیکایی ظاهر می‌شود. در بریتانیا، اسناد کامپنیز هاوس زارع و قربانی‌زاهد را به عنوان شهروندان دومینیکا نشان می‌دهد. در هر سه مورد، هیچ اشاره‌ای به ایران در اسناد ارائه‌شده که توسط بلومبرگ بررسی شده است، وجود نداشت.

جزئیات مربوط به تابعیت در سال‌های اخیر بیشتر مخفی شده است، زیرا دولت دومینیکا از انتشار نام دریافت‌کنندگان خارجی در روزنامه رسمی خود، چه گذشته و چه حال، خودداری کرده است. شفافیت در این زمینه در سال ۲۰۱۹ پایان یافت، زمانی که سیاستمداران مخالف دولت نخست‌وزیر روزولت اسکریت — که از سال ۲۰۰۴ در قدرت است — را به سود شخصی از فروش این پاسپورت‌ها متهم کردند. (او این برنامه را به عنوان «قوی و بسیار شفاف» دفاع کرده است.)

برخی از بانک‌های خارجی برای کم کردن ریسک، روابط خود با دومینیکا را قطع کردند، به گفته لنکس لینتون، یک قانون‌گذار محلی که نگرانی‌هایی درباره CBI مطرح کرده است. در جولای ۲۰۲۳، بریتانیا سفر بدون ویزا برای افرادی که پاسپورت دومینیکا دارند را لغو کرد، که باعث زنگ خطر در صنعت CBI کارائیب شد. در همین حال، پارلمان اروپا در حال بحث درباره پایان دادن به چنین برنامه‌هایی است و دلایلی مانند تقلب و نظارت ضعیف را مطرح کرده است.

«این برنامه باید ممنوع شود»، سوفی اینت ولد، که به مدت ۲۰ سال عضو پارلمان اروپا از هلند بود، گفت. «این یک فرش قرمز به اروپا است.»

نمایندگان دولت‌های دومینیکا، قبرس و مالتا به درخواست‌ها برای اظهار نظر پاسخ ندادند، و همچنین قربانی‌زاهد نیز پاسخی نداد. درخشان و زارع نیز از اظهار نظر خودداری کردند. برنامه دومینیکا به عنوان سکوی پرتابی برای شمخانی و همکارانش عمل کرد تا گروه ادمیرال را به یک امپراتوری تجاری گسترده چند میلیارد دلاری با ده‌ها شرکت تبدیل کنند.

اما مرحله دوم — شامل دیپلمات‌های اماراتی، لابی‌گران واشنگتن و عوامل ایرانی — برای حفظ فعالیت این شرکت‌ها ضروری بود.


شاه‌مهره نفت ایران و شبکه‌های تجاری پنهانی:

• تاجر مخفی «هکتور» به عنوان شاه‌مهره جهانی نفت ایران شناخته می‌شود

 • بریتانیا به دنبال تعطیلی شرکت مرتبط با شبکه نفتی ایران در لندن است

 • قیمت‌های نفت نشان‌دهنده بی‌حسی تاجران نسبت به تحریم‌های آمریکا است

 • صندوق پوشش ریسک شاه‌مهره نفت ایران از لندن میلیون‌ها دلار مدیریت می‌کند

 • مرکز مالی DIFC دبی فعالیت شرکت‌های مرتبط با شاه‌مهره نفت ایران را تعلیق کرد

 • مرکز پنهانی حمل‌ونقل نفت که نفت خام ایران را به چین می‌رساند

 • تحقیقات آمریکا درباره روابط JPMorgan با صندوق پوشش ریسک شاه‌مهره نفت ایران

 • صندوق پوشش ریسک شاه‌مهره نفت ایران در حال آماده شدن برای تعطیلی دفتر لندن است

 • تاجر نفت ایران «هکتور» نقش کلیدی در فروش تسلیحات به روسیه دارد

املاک لوکس

در دهه گذشته، امپراتوری تجاری شمخانی به یک بازیگر تأثیرگذار در بازارهای جهانی کالا تبدیل شده است. هر سال میلیاردها دلار ثروت نفتی از طریق شبکه او جریان می‌یابد و در میان هزارتویی از حساب‌های بانکی، شرکت‌های فراساحلی و املاک لوکس ناپدید می‌شود.

در دبی، او می‌توانست در صورت نیاز برای کسب‌وکار از روابط خانوادگی خود بهره ببرد، در حالی که در مناطق مالی شهر با بانکداران، مدل‌ها و موسیقی‌دانان تحت نام مستعار «هکتور» تعامل داشت.

اما در ژانویه ۲۰۲۰، فعالیت‌های تجاری او دچار شوک شد زمانی که ایالات متحده پدرش را تحریم کرد. این اتفاق برای شمخانی جوان و همکارانش به‌عنوان زنگ خطری عمل کرد.

از یک سو، خانواده او عملاً از استراتژی فشار حداکثری دولت ترامپ علیه رژیم تهران سود برده بودند، زیرا این استراتژی صنایع استراتژیک ایران را بیش از پیش در اختیار نخبگان سیاسی مرتبط قرار داد. به گفته علی واعظ، مدیر برنامه ایران در گروه بین‌المللی بحران در واشنگتن، این موضوع باعث اتهامات فساد و سوءمدیریت از سوی برخی ایرانیان شده است که معتقدند درآمدهای نفتی کشور باید به حمایت از جمعیت گسترده‌تری اختصاص یابد، به‌ویژه در زمان بحران اقتصادی و کمبود سوخت.

واعظ گفت: «شمخانی‌ها نمونه‌ای برجسته از بازرگانان تحریم‌ها هستند که از این وضعیت ثروتمند شده‌اند و نمی‌خواهند این تحریم‌ها لغو شوند.»

در عین حال، شمخانی جوان نمی‌خواست با مشکلات ناشی از تحریم‌های فردی یا اقدامات اجرایی علیه شرکت‌های شبکه‌اش روبه‌رو شود.


بین سال های ۲۰۲۲ و اوایل ۲۰۲۴، کسب‌وکار برای او خوب پیش می‌رفت

اختلالات بازار که پس از حمله روسیه به اوکراین ایجاد شد، فرصتی برای شرکت‌هایی مانند شرکت‌های تحت مدیریت شمخانی ایجاد کرد که ارتباطات قوی دولتی و تحمل ریسک بالاتری داشتند. اما این شرایط همچنین نظارت بیشتری را به همراه آورد. ائتلافی از دولت‌ها شامل ایالات متحده، بریتانیا، اتحادیه اروپا و ژاپن سیاست سقف قیمتی را طراحی کردند تا شرکت‌های تجاری که از ماشین جنگی ولادیمیر پوتین حمایت می‌کنند، مجازات شوند.

حملات ۷ اکتبر ۲۰۲۳ به اسرائیل و تهاجم متعاقب اسرائیل به غزه نیز توجه جهانی را به تأمین مالی گروه‌های نیابتی ایران معطوف کرد. در رأس آن‌ها، شرکت‌های تجاری نفتی قرار داشتند که سالانه حدود ۳۵ میلیارد دلار برای جمهوری اسلامی درآمد به همراه دارند.شمخانی، با ریشه‌های در هم تنیده خود در تهران و تحصیلاتش در مسکو، در هر دو جهان جایگاهی داشت. تا آوریل ۲۰۲۴، فشار بر او افزایش یافت. ایالات متحده تقریباً دوازده کشتی مرتبط با شبکه او را تحریم کرده بود. در حالی که از اقدامات بیشتری هراس داشت، مبالغ زیادی را از صندوق پوشش ریسک خود برداشت و آن را در املاک لوکس سرمایه‌گذاری کرد، عمدتاً در برخی از پروژه‌های جزیره‌ای بسیار انحصاری دبی.

بر اساس یک پایگاه داده املاک و مستغلات دبی که توسط سازمان تحقیقاتی غیرانتفاعی مستقر در واشنگتن C4ADS تهیه شده است، حداقل دو ویلا در جزیره خصوصی جمیرا بی — که به‌طور محلی به عنوان “جزیره میلیاردرها” شناخته می‌شود — توسط اعضای شبکه شمخانی خریداری شده است.

دوستان اماراتی

در حالی که دولت بایدن تحریم‌های ایران را افزایش می‌داد، شمخانی از حمایت امارات متحده عربی، یکی از اعضای تأثیرگذار اوپک و از شرکای دفاعی دیرینه واشنگتن در خاورمیانه، بهره‌مند شد. در گفتگوهای خصوصی با همتایان آمریکایی، برخی مقامات اماراتی — از جمله یوسف العتیبه، فرستاده تأثیرگذار در واشنگتن — مخالفت خود را با تحریم‌هایی که شمخانی را هدف قرار می‌دهند ابراز کرده‌اند. دلیل آن نقش سازنده پدر شمخانی در بهبود روابط بین تهران و ابوظبی است که به کاهش حملات حوثی‌ها به خاک امارات کمک کرده است، به گفته افرادی که از این موضوع آگاهی مستقیم دارند.

علاوه بر این، برخی از مقامات دولت بایدن به‌طور خصوصی اذعان کرده‌اند که پایین نگه‌داشتن قیمت نفت و جلوگیری از جنگ تجاری با چین اولویت بیشتری نسبت به برخورد با “نهنگ‌های” بازار نفت ایران مانند شمخانی دارد.حتی زمانی که اراده سیاسی وجود داشته باشد، سیاست‌گذاران اذعان دارند که موفقیت‌های بزرگ در اعمال تحریم‌ها می‌تواند کار آن‌ها را دشوارتر کند. سرنگونی شرکت‌های عظیم تحت کنترل شمخانی به‌طور اجتناب‌ناپذیر به ظهور ده‌ها شرکت کوچک‌تر منجر می‌شود که ممکن است کنترل آن‌ها حتی دشوارتر باشد، به گفته منابع مطلع.

در پاسخ به سوالات بلومبرگ نیوز، یک مقام اماراتی گفت که این کشور به‌طور کامل به تحریم‌های سازمان ملل پایبند است و فرآیندهای روشن و قدرتمندی برای برخورد با نهادهای تحریم‌شده دارد که دولت آن‌ها را در مورد تعدادی از شرکت‌ها به‌کار برده است.

لابی‌گری در واشنگتن

همزمان، شمخانی کمپینی برای موثر بودن ترتیب داد و هزینه آن را پرداخت کرد تا با پیام‌رسانی به مقامات غربی، امیدوار باشد که برخی از شرکت‌های تجاری او از پیامدهای نظارتی جلوگیری کنند، به گفته افرادی که از این موضوع آگاهی مستقیم دارند.

او به شرکت‌هایی مانند کورویس، یک شرکت شناخته‌شده روابط دولتی مستقر در واشنگتن، مراجعه کرد تا راهنمایی‌هایی برای اعمال فشار بر تاجران رقیب در حالی که شرکت‌های خود را حفظ می‌کرد، دریافت کند، به گفته افرادی که از این موضوع اطلاع مستقیم دارند.

دفتر خاورمیانه این لابی‌گر در منطقه آزاد کالاهای دبی مستقر است — یکی از پرتحریم‌ترین حوزه‌های قضایی جهان — و به شرکت امکان می‌دهد که از نزدیک با برخی از بازیگران بازار که در جریان محموله‌های حساس نقش دارند، تعامل داشته باشد.

بینش‌های بازار کورویس این امکان را به شرکت داده است که با مقامات ایالات متحده که به دنبال اطلاعات تازه از امارات هستند، جلساتی داشته باشد. چنین گفتگوهایی این پتانسیل را دارند که بر تصمیمات دفتر کنترل دارایی‌های خارجی خزانه‌داری تأثیر بگذارند. در حالی که کورویس کارهای خود را به نمایندگی از مجموعه‌ای از مشتریان، از دولت عربستان تا غول کالاهای Mercuria Energy Group Ltd، افشا می‌کند، ارتباط آن با شبکه شمخانی تحت قانون ثبت عوامل خارجی فاش نشده است.

الزامات افشای اطلاعات برای شرکت‌هایی که از شهروندان خارجی حمایت می‌کنند نسبت به کسانی که نماینده دولت‌های خارجی هستند، به‌طور کلی کمتر سخت‌گیرانه است، اگرچه این موضوع به ماهیت کار بستگی دارد. به گفته منابع آگاه، کورویس با مقامات وزارت خزانه‌داری ایالات متحده ملاقات کرده است تا درباره دور زدن تحریم‌ها در دبی گفتگو کند و در عین حال نقش برخی شرکت‌های شبکه شمخانی را کم‌اهمیت جلوه دهد.

این اقدام سوالاتی را درباره نحوه پنهان کردن احتمالی لابی‌گری توسط ایرانی‌های متصل به سیاست، با افشا نکردن آن یا لایه‌بندی آن از طریق شرکت‌های خصوصی، مطرح می‌کند، به گفته گابریل نورونها، یکی از مقامات سابق وزارت خارجه که بر نفوذ خارجی مطالعه می‌کند. سخنگویان وزارت خزانه‌داری ایالات متحده و وزارت دادگستری از اظهار نظر خودداری کردند. نمایندگان کورویس نیز نظری ندادند.

تغییر جریان نشانه‌هایی وجود دارد که نشان می‌دهد جریان علیه شمخانی در حال تغییر است.در هفته‌های اخیر، منطقه آزاد مالی بین‌المللی دبی چندین شرکت در شبکه او را تعلیق کرده است و صندوق پوشش ریسک او موضوع تحقیقات وزارت خزانه‌داری ایالات متحده قرار گرفته است، به گزارش بلومبرگ.

اواخر ماه گذشته، شرکت Ocean Leonid به کارکنان خود اعلام کرد که عملیات لندن این شرکت وارد فرآیند انحلال خواهد شد.

وزارت خزانه‌داری ایالات متحده نیز در ماه‌های اخیر تحریم‌های خود را بر برخی کشتی‌ها و شرکت‌های موجود در شبکه شمخانی افزایش داده است، در حالی که از اعمال تحریم‌های فردی خودداری کرده است، به گفته افراد مطلع.

و البته، دولت آینده دونالد ترامپ نیز وجود دارد.رئیس‌جمهور منتخب ایالات متحده وعده داده است که صادرات نفت جمهوری اسلامی را به‌طور کامل متوقف کند و مایک والتز و سناتور مارکو روبیو، از چهره‌های تندرو علیه ایران، را برای دو سمت کلیدی در کابینه خود انتخاب کرده است. تحریم‌های ما به اندازه کافی گسترده نیستند که باید باشند،» جان بولتون، مشاور امنیت ملی سابق ایالات متحده در دولت اول ترامپ، گفت. «شما نیاز به تحریم‌هایی فراگیر دارید که بگویند هر کسی که با نفت ایران تجارت کند، یک نهاد تحریم‌شده است.»

— کاری مشترک از جیم ویس، ارکان ارسی، جک ویتلز، یونگ‌چنگ چین و تیوا آدبایو.

English

View this article in English

اشتراک گذاری این مطلب
خروج از نسخه موبایل