فصل نو خاورمیانه
فصل نو خاورمیانه
خاورمیانه: سال سرنوشتساز
از درگیریهای مستقیم و غیرمستقیم تل آویو و تهران تا تضعیف شبکه منطقهای ایران: در سال ۲۰۲۴، ساختار خاورمیانه بهطور قابل توجهی تغییر کرده است.
اگر سال ۲۰۲۴ سالی پر از تغییرات بزرگ در سراسر عرصه بینالمللی بود، خاورمیانه قطعاً منطقهای است که این تحولات در آن بیشترین اهمیت را داشته است. از سوی دیگر، اگرچه نقطه عطف تحولات برای این منطقه در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ با حمله حماس به اسرائیل رقم خورد، اما عواقب وسیعتر این تحولات عمدتاً در سال ۲۰۲۴ مشاهده شد.
از غزه، جایی که تعداد کشتهشدگان ناشی از عملیاتهای اسرائیلی از مرز ۴۵ هزار نفر گذشت، جنگ به لبنان گسترش یافت و به طور مستقیم یا غیرمستقیم به سوریه، عراق، یمن و ایران کشیده شد.
تا یک سال پیش، منطقه شاهد رقابت دو الگوی استراتژیک بود: از یک سو، آنچه به “محور مقاومت” معروف بود، مجموعهای از جنبشها، شبه نظامیان و دولتهایی که به جمهوری اسلامی ایران نزدیک بودند؛ و از سوی دیگر، پروژهای که توسط ایالات متحده حمایت میشد، جبههای ضد ایرانی که بر روی عادیسازی روابط میان اسرائیل و برخی کشورهای عربی متمرکز بود.
امروز، بیش از یک سال پس از وقایع ۷ اکتبر، معماری سیاسی و امنیتی خاورمیانه به طور عمیقی تغییر کرده است.
درگیری مستقیم؟
یکی از بزرگترین تغییراتی که خاورمیانه در سال ۲۰۲۴ شاهد آن بود، افزایش سطح درگیری بین اسرائیل و ایران است. این دو کشور به طور متقابل یکدیگر را رقبای استراتژیک و وجودی میدانند، اما هیچگاه در تاریخ خود به اندازه اکنون به درگیری آشکار و کامل نزدیک نشده بودند.
در طول سالیان، “مبادلات آتش” بین اسرائیل و نیروهای نیابتی ايرانی در منطقه، مانند حزبالله در لبنان، جنبش حوثیها در یمن و گروههای مختلف شبه نظامیان حامی تهران در عراق و سوریه وجود داشته است.
اما به این جنگ پنهان، که بهطور غیرمستقیم جنگیده میشود، احتمال جنگی آشکار بین تلآویو و تهران نیز اضافه شد، با پرتابهای متقابل و مستقیم پهپادها و موشکها در دو نوبت: در آوریل و اکتبر. در هر دو مورد، بحران پس از حملات و تلافیجوییهای “نمادین” فروکش کرد، اما با این حال، این وقایع اتفاقاتی جدید و غیرقابل تصور بودند که تا یک سال پیش رخ نداده بودند.
محور مقاومت در بحران
اسرائیل به دلیل دیگری توانست مستقیماً به جمهوری اسلامی ضربه بزند. یک سال جنگ به طور قابل توجهی محور مقاومت را تضعیف کرده است، محوری که در طول سالها توسط تهران ساخته شده بود با این ایده که خطوط دفاعی خود را “بیرونسپاری” کند (پس از جنگ خونین با عراق در دهه ۸۰) و یک حریم بازدارنده در برابر دولت یهودی ایجاد کند.
عملیاتهای اسرائیلی در لبنان علیه حزبالله و حذف رهبران برجسته محور مقاومت، از جمله حسن نصرالله که در سپتامبر در بیروت کشته شد، اسماعیل هنیه که حتی در تهران کشته شد، و یحیی سنوار – که به عنوان “مغز متفکر” حمله حماس به اسرائیل شناخته میشود – شبکه منطقهای ایران را به شدت در بحران قرار داده بود.
اما ضربه نهایی کمتر از سه هفته پیش با سرنگونی رژیم بشار اسد در سوریه، که بهطور ناگهانی و شگفتانگیز رخ داد، وارد شد. اسد که یکی از مشتریان منطقهای تاریخی تهران بود. سقوط این کشور، که امروز به حوزه نفوذ ترکیه اضافه شده، از نظر سرزمینی پیوستگی مسیری را که سالها بهعنوان کریدوری از ایران، از طریق عراق، سوریه و لبنان، به مدیترانه شرقی شناخته میشد، از بین میبرد.
خاورمیانه جدید؟
چه انتظاری برای سال ۲۰۲۵ میتوان داشت؟ تحلیلهای بدبینانهتر فرض میکنند که تهران، با از دست دادن بازدارندگی که توسط محور مقاومت تأمین میشد، ممکن است اکنون فشار را بر برنامه هستهای خود افزایش دهد، هرچند که در همین ساعات، مقامات ایرانی تأکید دارند که هیچ تغییری در دکترین هستهای جمهوری اسلامی رخ نداده است. از سوی دیگر، جنگی که در ۷ اکتبر آغاز شد، مذاکرات برای عادیسازی روابط میان عربستان سعودی و اسرائیل را که در چارچوب توافقات ابراهیم تحت حمایت ایالات متحده در دوران نخستین دولت دونالد ترامپ قرار داشت، متوقف کرد.
پیوستن ریاض به این توافق قرار بود نقطه اوج ابتکاری باشد که قبلاً امارات متحده عربی، بحرین، سودان و مراکش را درگیر کرده بود. با این حال، این تنها چارچوب عملیاتی است که با آن آمریکاییها قصد دارند از طریق آن، متحدان خود در خلیج فارس را ترغیب کنند تا امنیت خود را به اسرائیل واگذار کنند و در عین حال، ایران را در سطح منطقهای مهار نمایند.
امروز – بیش از یک سال پس از آن – هیچکدام از کشورهای عربی که بهطور رسمی از فلسطینیها حمایت میکنند، بهطور رسمی از توافق عقبنشینی نکردهاند و حتی ریاض نیز ورود احتمالی خود به آن را در آینده رد نمیکند. با بازگشت ترامپ به کاخ سفید، احتمالاً واشنگتن تلاش خواهد کرد تا باقیمانده دشمنیها – به ویژه در غزه – را خاتمه دهد و “توافق ابراهیم” را به عنوان مبنای ساختار یک خاورمیانه جدید دوباره به حرکت درآورد.
در پایان میتوان افزود که یک سال پیش تصور اینکه در عرض ۱۲ ماه ایران و اسرائیل دو بار بهطور نظامی با یکدیگر مواجه شوند، حسن نصرالله همراه با بخش زیادی از رهبری حزبالله کشته شود و بشار اسد کنترل سوریه را در چند روز از دست بدهد، غیرقابل تصور بود. این دو رویداد اخیر ضربه شدیدی به بازدارندگی ایران وارد کردهاند که در طی ماههای گذشته به طور چشمگیری کاهش یافته است. چه چیزی از آنچه بهعنوان “محور مقاومت” شناخته میشود باقی خواهد ماند، گفتن آن دشوار است.
با این حال، آنچه در سال گذشته اتفاق افتاده نمایانگر یک شکست واضح برای تهران است که در معرض خطر تماشای بیفعالیت فروپاشی تدریجی کنترل خود بر شام و بخش زیادی از خاورمیانه قرار دارد. در جبهه دیگر، حتی توافقات ابراهیم نیز به نظر نمیرسد که در شرایط خوبی قرار داشته باشند.
هرچند که این توافقات از تنشهای منطقهای جان سالم به در بردهاند، اما تا به امروز چیزی از شتاب سهسالۀ ۲۰۲۰-۲۰۲۳ باقی نمانده است. علاوه بر این، با وجود اینکه بیش از یک سال است که بحثهایی در مورد احتمال پیوستن عربستان سعودی در جریان است، تاکنون هیچ دستاورد ملموسی حاصل نشده است.
English
View this article in English