زلنسکی در برزخ
زلنسکی در برزخ
اوکراین: تغییر موضع
درگیری شدیدی میان زلنسکی و ترامپ در گرفته است، که او را “یک دیکتاتور که از برگزاری انتخابات خودداری میکند” مینامد، در حالی که اروپا به فکر برنامهای برای دفاع است.
فکر میکنم روسها میخواهند پایان جنگ را ببینند و به نظر میرسد که “کارتهای لازم را دارند، زیرا مقدار زیادی از اراضی را تصرف کردهاند”. این گفتهها را رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا، دونالد ترامپ، در مصاحبهای با بیبیسی در داخل ایرفورس وان در حین پرواز از فلوریدا به واشنگتن بیان کرد، در زمانی که درگیری نهایی بین کاخ سفید و کییف در حال وقوع بود.
رئیسجمهور آمریکا ولودیمیر زلنسکی را “یک دیکتاتور” و “یک کمدین ضعیف” نامید که “از برگزاری انتخابات خودداری میکند، نرخ تأیید او در نظرسنجیها ۴٪ است و تنها چیزی که در آن موفق بوده این است که بایدن را مانند ویولن نواخته است”.
او از عدم حضور زلنسکی در مذاکرات ریاض انتقاد کرد و حتی او را مقصر جنگ دانست و گفت: “هرگز نباید آن را شروع میکردی. میتوانستی توافقی انجام دهی”.
حملهای همهجانبه به رئیسجمهور اوکراین، نه تنها از سوی ترامپ، بلکه از سوی دیگران نیز صورت گرفت، ایلان ماسک در پروفایل خود در “پاسخ سریع ۴۷”، حسابی که به کاخ سفید مرتبط است، نوشت: “زلنسکی نمیتواند ادعا کند که نماینده اراده مردم اوکراین است مگر اینکه آزادی مطبوعات را بازگرداند و از لغو انتخابات دست بردارد”.
در این پست آمده است: «در آمریکا، ما هر چهار سال یک بار انتخابات ریاست جمهوری برگزار می کنیم، حتی در زمان جنگ.
ما در زمان جنگ داخلی انتخابات برگزار کردیم. ما در جنگ جهانی دوم انتخابات برگزار کردیم. قبل از اینکه رئیسجمهور زلنسکی تصمیم بگیرد که برای رئیسجمهور آمریکا موعظه کند، باید خودش انتخابات برگزار کند.
طرح انگلیسی-فرانسوی برای کییف؟
علاوه بر اینکه سخنان ترامپ واکنش شدید زلنسکی را به دنبال داشت (“ترامپ در یک حباب اطلاعات غلط روسی زندگی میکند”)، این اظهارات موجب افزایش ناامیدی اروپاییها نیز شد.
اکونومیست می نویسد: هفته گذشته “تاریک ترین هفته برای قاره کهن از زمان سقوط پرده آهنین” بود: “اوکراین فروخته شده است، روسیه بازسازی شده است، و در دوران دونالد ترامپ، دیگر نمی توان روی آمریکا برای کمک به اروپا در زمان جنگ حساب کرد”.
پیامدهای اظهارات و اقدامات دولت فعلی برای امنیت این قاره بسیار جدی است، اما هنوز باید درک و هضم شود، زیرا اخباری مبنی بر ایجاد نیروی اروپایی برای تضمین امنیت اوکراین توسط بریتانیا و فرانسه به گوش می رسد و این طرح را در سفر هفته آینده به ترامپ به واشنگتن ارائه خواهند کرد.
با استناد به “مقامات غربی”، گاردین گزارش میدهد که نیرویی شامل “کمتر از ۳۰هزار سرباز” تشکیل خواهد شد، با حضور “حداقلی” در میدان نبرد، دور از خط مقدم در شرق کشور.
هدف از این نیرو جلوگیری از حملات روسیه به شهرها، بنادر و زیرساختهای اوکراین است، همچنین تضمین بازگشایی امن فضای هوایی برای پروازهای تجاری و در عین حال تأمین امنیت تجارت دریایی در دریای سیاه، که برای صادرات غذا و غلات این کشور ضروری است.
ناتو: هفتهای تاریک؟
با این حال، همانطور که چندین بار در گذشته بیان شده است، چنین طرحی تنها در صورتی می تواند مؤثر واقع شود که شامل پوشش هوایی و لجستیکی نیز باشد که فقط ناتو و به ویژه ایالات متحده می توانند ارائه کنند.
استارمر گفت: “اگر قرار است یک توافق صلح پایدار حاصل شود، اروپا باید نقش خود را ایفا کند، اما باید از سوی ایالات متحده حمایت شود، زیرا تضمین امنیتی ایالات متحده تنها راه برای جلوگیری مؤثر روسیه از حمله مجدد به اوکراین است”.
اظهارات او به منزله تصدیق یک واقعیت است. ایالات متحده نمیتواند نسبت به آینده اوکراین بیتفاوت باشد بدون آنکه امنیت اروپا را نیز به خطر بیاندازد.
با این حال، آسیب وارد شده تنها بهطور جزئی قابل جبران خواهد بود. بازدارندگی ناتو در واقع مبتنی بر قطعیت ماده 5 است که مقرر می دارد در صورت حمله به یکی از اعضا، سایرین به کمک آن خواهند آمد.
شک و تردید – که هم توسط ترامپ و هم توسط وزیر دفاع او پیت هگست القا شده است – در واقع اروپا را به طور خطرناکی در معرض تهدید قرار داده است.
دونالد تاسک، نخست وزیر لهستان، در بازتاب این نگرانی ها، اظهار داشت: “همه می دانند که روابط ترانس آتلانتیک، اتحاد ناتو و دوستی ما با ایالات متحده وارد مرحله جدیدی شده است. همه ما آن را می بینیم”.
آیا اروپا باید از خود دفاع کند؟
تغییر جهت ۱۸۰ درجهای که ترامپ به سیاست خارجی ایالات متحده در مورد اوکراین تحمیل کرده است، همراه با اظهارات او و مقاماتش، اتحادیه اروپا و کشورهای عضو ناتو را وادار کرده است تا در مورد تواناییهای خود برای دفاع از خودشان تامل کنند.
بهویژه هگست اظهار داشت که حضور نظامی ایالات متحده در اروپا برای همیشه ادامه نخواهد داشت و به نوعی از بازگشت تدریجی حدود ۹۰ هزار سرباز آمریکایی مستقر در قاره اشاره کرد.
مشکل اصلی که اروپاییها با آن مواجه هستند، یک صنعت دفاعی پراکنده، یک دستگاه نظامی تقسیمشده، ناکارآمد و کمبودجه است.
عداد و ارقام خود گویای این موضوع است: اتحادیه اروپا حدود ۳۳۰ میلیارد یورو در سال برای دفاع هزینه میکند، رقمی قابل توجه که اما بر روی ۲۷ ارتش ملی توزیع شده است، که هر کدام دارای فرمان ها، سیستم های تسلیحاتی و روش های خاص خود هستند.
این در عمل به معنای وجود شکافها، تکرار وظایف، مشکلات در قابلیت همکاری، وابستگی به خارج و هزینههای ناکارآمد است.
تغییر جهت نه تنها مطلوب، بلکه ضروری است.
این موضوع را ماریو دراگی در سخنرانی خود در پارلمان اروپا در جریان هفته پارلمانی اروپا ۲۰۲۵ مورد تأکید قرار داد.
نخستوزیر پیشین ایتالیا و رئیس پیشین بانک مرکزی اروپا هشدار داد که “اگر اظهارات اخیر آینده ما را ترسیم کند، میتوان انتظار داشت که برای تضمین امنیت در اوکراین و خود اروپا تا حد زیادی به حال خود رها شویم” و افزود: ” اگرچه به طور جمعی در جایگاه سوم جهان از نظر هزینههای دفاعی قرار داریم، اما قادر نخواهیم بود آن را از طریق ظرفیت تولیدی خود افزایش دهیم.
سیستمهای دفاعی ملی ما نه تنها از نظر قابلیت همکاری بلکه از نظر استانداردسازی در برخی بخشهای کلیدی زنجیره تأمین نیز مشکل دارند. این یکی از بسیاری از نمونههایی است که در آن اتحادیه اروپا کمتر از مجموع اجزای خود عمل میکند”.
و در پایان پرسش این است که خطوط مشخصی از آتش بس احتمالی که آمریکاییها و روسها در ریاض شروع کردهاند – سه سال پس از آغاز (دومین) تهاجم روسیه – از این جنبه نیز بسیار مهم خواهند بود: آیا این فقط یک آتشبس موقت ساده خواهد بود (مانند آنهایی که در خاورمیانه مذاکره شدهاند) که به دونالد ترامپ این امکان را میدهد تا وعده انتخاباتی خود را حفظ کرده باشد – و شاید برای جایزه صلح نوبل نامزد شود – یا اینکه توافقی عمیقتر میان واشنگتن و مسکو در مورد “ساختار” آینده امنیت در اروپا خواهد بود، که به طرز نگرانکنندهای شبیه به یک “یالتای”جدید است که بر سر اروپاییها و اوکراینیها تصمیمگیری میشود؟
اراده کنار گذاشته شدگان از میز – نه فقط از فهرست – مذاکرات کاملاً موجه است”,اما همچنان ممکن است مفید باشد که از هماکنون بررسی کنیم چه گزینههایی برای تعهد بیشتر اروپایی (در برابر کاهش تعهدات آمریکا) در حفاظت از امنیت اوکراین پس از آتشبس وجود دارد – شاید همچنین با تسهیل برگزاری انتخابات جدیدی که ترامپ به نظر میرسد خواستار آن است – و بهطور غیرمستقیم حتی امنیت انتخابات خود را نیز تضمین کند”.
یک پیشنهاد جمعی از سوی اروپاییها در این جهت میتواند به آنها کمک کند تا نقشی مناسب در تعریف یک توافق معتبر و پایدار در مورد آینده اوکراین بدست آورند.
English
View this article in English