دعوا بر سر سهم از خیابان در اعتراضات سراسری ایران
دعوا بر سر سهم از خیابان در اعتراضات سراسری ایران. دعوا بر سر یک عدد است و گویا این عدد است که محق بودن یا نبودن معترضان را تعیین می کند. برای همین رسانه های اصولگرا با انتشار برخی ویدیوهای اعتراضات اخیر و شمارش معترضان حاضر در صحنه به این نتیجه رسیده اند که برخلاف بزرگنمایی رسانه های خارج از کشور، تعداد افراد کف خیابان قلیل است. برعکس، با انتشار تصاویر راهپیمایی های رسمی که معمولا در فضایی امن و با حضور یک طیف خاص در کمال آرامش برگزار می شود به دنبال این اند تا نشان دهند این آنها هستند که دست بالا را دارند.
از۲۰ نفر تا ۱۰۰ هزارنفر
کمال حسین پور نماینده رشت گفته که درباره اکثر اغتشاشات بزرگنمایی میشود:« به عنوان مثال حدود ۲۰ نفر در خیابان هستند اما معاندین بزرگنمایی میکنند لذا این موارد چندان مهم نیستند.» یکی نماینده دیگر هم گفته :«اینکه هفتهای یک بار ۱۰۰ نفر یکجا جمع شوند را باید چی تلقی کنیم؟ اسم این اعتراضات سراسری نیست». نظامالدین موسوی، سخنگوی هیأت رئیسه مجلس هم گفته بود:«بر اساس آماری که وزیر کشور ارائه داد، در اوج درگیریها و اغتشاشات در روز ۳۰ شهریور بیشتر از ۴۵ هزار نفر در تجمعات در مجموع همه شهرهای کشور حضور نداشتند.»
در نهایت این که بخش اصلی جریان اصولگرای حاکم بر قدرت؛ نگاهش این است که چون ما شاهد صفوف به هم پیوسته معترضان احتمالا با الگوبرداری یا شبیه سازی از راهپیمایی های انقلاب ۵۷ نیستیم پس این یک یک جنبش گسترده اعتراضی نیست و ما با صرفا با جماعت های پراکنده ای روبه روییم که لزوما مطالبات اکثریت مردم را نمایندگی نمی کند.
با این حال احمد نادری نماینده مجلس در یکی از این مناظره های تلویزیونی اذعان کرده بود که طبق برآوردها، تعداد معترضان کف خیابان ۱۰۰ هزار نفرند. او تصریح کرده بود که حتی اگر تعدادشان ۵۰ هزارنفر هم باشند، آن چیزی که در جریان است یک جنبش و یک حرکت است که باید ریشه یابی کنیم. او در ادامه هم اذعان کرده بود که:« البته ممکن است کسانی همدل باشند ما ابزاری برای سنجش آنها نداریم…»
معترضین در خانه
اما این معترضین در خانه را چه طور می شود شمارش کرد؟مدیرعامل مرکز افکارسنجی ایسپا با بیان اینکه شمار قابلتوجهی از مردم عصبانی هستند و گستره نارضایتی را نباید محدود به همین تعداد شرکتکننده در تجمعهای اعتراضی دانست، گفته است: «اینها درصد بسیار اندک از کل کسانی هستند که عصبانیاند.
بسیاری اعتراضات سراسری را به دلایل متعددی اثربخش نمی دانند که شرکت نمی کنند یا متغیر مهم دیگر که در پیمایش نیز جزو متغیرهای مهم تاثیرگذار بر پتانسیل اعتراض است، «ترس از هزینههای شرکت در اعتراض» است. محمد رهبری پژوهشگر شبکههای اجتماعی با استناد به گفته همان نماینده مجلس این پرسش را مطرح می کند که آیا واقعا تعداد واقعی معترضان هم همین قدر است؟
پاسخ او منفی است. او با اشاره به این که اگر ۵۰ هزار معترضِ بالفعل در خیابان باشند، گفته است که میتوان برآورد کرد که میلیونها معترضِ بالقوه در خانه باشند یعنی همانهایی که از طریق شبکههای اجتماعی اعتراضشان را بیان میکنند.به اعتقاد او نشانههای زیادی برای این ادعا میتوان ارائه کرد؛ از جمله مشارکت پایین در انتخابات ریاستجمهوری و تعداد آرای باطله در همان انتخابات یکی از نشانههای این امر است. کنشگری آنلاین در شبکههای اجتماعی توسط هنرمندان و ورزشکاران نیز بیانگر سطوح عمیق اعتراض در جامعه است؛
حتی ۴۰ میلیون بازدید ترانه اعتراضی یکی از خوانندهها که در مدتزمان کوتاه با آن شدت وایرال شد، بیانگر همین است که ما میلیونها معترض در خانه داریم. کسانی که نسبت به وضع موجود ناراضی هستند، اما به دلیل ترس از برخورد یا نگرانی بابت نتیجه این اعتراضات سراسری، تاکنون در خانه ماندهاند.
او معتقد است که نادیدهگرفتن معترضان، چه معترضانی که در خانه هستند و چه آنها که به خیابان آمدهاند، سودی برای دولت و دستگاههای حاکم ندارد و پاک کردن صورت مساله است چرا که به زعم او بخش زیادی از مردم این روزها، مردد، نگران و منتظرند.
تعداد ساکت ها مهم است
عباس عبدی روزنامه نگار و تحلیل گر سیاسی هم با اشاره به این که یکی از اشتباهات حکومت این است که فکر میکند معترضین همین تعدادی هستند که در خیابان اعتراض میکردند گفته است:« میشمرد که اینها که ۴۰ هزار نفر بیشتر نیستند. این اشتباه است. ببینید اصلاً اینجا تعداد مهم نیست.
شما وقتی میخواهید در محلهتان، دانشگاه یا هر محیط دیگری اعتراض کنید، همیشه نگاه میکنید که بقیه چه فکر میکنند و چه رفتاری دارند، رفتار آنها ۱۰ به یک یا ۸ به یک است. حتی موافقانش هم منفعل هستند. بنابراین به نظر من اصلا تعداد معترضان مهم نیست، تعداد ساکتها مهم است. یا آنهایی که یک همراهی نیمچهای هم میکنند.»
عبدی در ادامه می گوید:«ساکتین دنبال این هستند که ایدهای مطرح شود و از آن حمایت کنند.ایدهای که چشماندازی به آینده داشته باشد. این اعتراضات در عین حال که حق دارند، اما هیچ چشماندازی را به شما نمیدهد. مثلاً راجع به اپوزیسیون حرف میزنید. کل این اپوزیسیونی که در خارج نشسته به نظرم در حد شوخی است که برای جامعه ایران اینها را رهبران اپوزیسیون بداند. اما مشکل این است که نیرویی که امید به آینده بدهد و چشماندازی بدهد را نداریم. ..»
به خیابان می آیم تا مرا ببینی
اما چرا خیابان این اندازه مهم است و کشمکش بر سر سهم گفتمان حاکم یا گفتمان منتقد و معترض از آن، آن قدر مهم است؟خیابان یکی از مهمترین فضاها در حیات اجتماعی شهری و عرصه سیاست و بازتولید روابط قدرت و امکانهای مقاومت است. خیابان یک عرصه مکان مدنی را فراهم می کند که نیروهای ویرانگر، گروههای جداافتاده و منزوی و مأیوسان و سرخوردگان در آن با هم روبه رو می شوند. همچنین خیابان جایی است که همه تضادهای درونی شهر امکان ظهور و بروز دارند.
فقط در خیابان هاست که گروه های مطرود و به حاشیه رانده شده می توانند خود را به شکل عمومی و بنابراین به شکل سیاسی ظاهر سازند و مجال بروز بیابند تا از سوی اعضای جامعه سیاسی به حساب بیایند. تصرف خیابان ها، چه از سوی پلیس و چه توسط عامه افراد، معمولا برای اثبات کنترل و سلطه و دیده شدن و شنیده شدن است. از این رو خیابان توأمان، عرصه منازعه و تظاهرات سیاسی و نیز عرصه سرکوب و کنترل است.
چالش و سختی، در شناخت و درک درهم تنیدگی و پیچیدگی وضعیت و شرایط فضای عمومی، و کوشش برای ساختن بهترینها در عین مقاومت در برابر بدترین است.
در ایران گیت به صورت ویژه گزارش و تحلیل در رابطه با اعتراضات سراسری ایران منتشر میگردد که میتوانید آنرا مطالعه نمایید.
- اعتراضات سراسری ایران هیچ ربطی به فمن ها ندارد
- از مریم رجوی تا مسیح علینژاد، مصادره ممنوع!
- چگونه در اعتراضات دستگیر نشویم
English
View this article in English