با رویش دوباره اعتراض ها چه می کنی
با رویش دوباره اعتراض ها چه می کنی به گزارش ایران گیت. آمار و میانگین سنی معترضان و بازداشت شدگان اعتراضات زنگ خطر جدی است که اگر شنیده نشود باز هم و در آینده نزدیک حاکمیت را غافلگیر خواهد کرد.
۴۱ درصد از بازداشت شدگان حوادث اخير کمتر از ۲۰ سال سن دارند، ۱۰ درصد هم بالای ۳۵ سال» اين آماری است که در طی چهار هفته گذشته و در اتفاقات اخير از سوی خبرگزاری فارس منتشر شده و نشان میدهد که طيف معترضان همان دهه هشتادیها هستند.
طبق گزارش اين خبرگزاري ۴۱/۸ درصد از بازداشت شدگان کمتر از ۲۰ سال سن، ۴۸/۲ درصد از بازداشتیها در سنين ۲۰ تا ۳۵ سال،۱۰ درصد نيز بالای ۳۵ سال سن دارند. همچنين بنا بر ادعای اين خبرگزاری، در ميان دستگير شدگان برخي کارمندان دستگاههای دولت نيز ديده میشوند که آمار آنها نيز حدود ۲ درصد از کل جمعيت بازداشت شدهها تخمين زده شده است. اما در اين گزارش به آمار بازداشتشدگان اشارهای نشده است.
۲۰۰ دانشجو نيز بين دستگيرشدگان بودهاند که بخش عمده ای از آنها دانشجويان دانشگاههای آزاد بودهاند. دقت در این آمار حکایت از یک جابجایی نسلی در معترضین و اضافه شدن قشری جدید از جامعه دانشجویی کشور (دانشجویان دانشگاه آزاد) به اعتراضات اخیر بودهایم. گسترش اعتراضات به حوزه دانشآموزی نیز اعلام یک هشدار جدی است برای آینده نامطمئن، اگر در حاکمیت بر همین پاشنه بچرخد.
آمار از نگاه کارشناسان
محمد زاهدی اصل استاد و مددکار سابق دانشگاه علامه معتقد است ما در شرايطی میخواهيم طرح جوانی جمعيت را در کشور اجرا کنيم که بيش از ۷۰ درصد اين اقشار، جوانان بازداشت شده از سطوح پايين و ضعيف جامعه هستند و در ادامه گفتههايش میافزايد: «در بررسی اين طيف سنی نشانگر تحليل ديگری است که تا امروز مسئولان آن را به اشتباه با تخليه انرژي و احساسی ميسنجيدند. تحليلهای گذشته ما غلط بوده که میگفتند اين افرادی که بازداشت شدهاند، بچه سال و از سر تخليه انرژی، هيجانات کاذب و احساسی بوده است.
زمانیکه گفته میشود آمارها با کارشناس سخن میگويد، مصداق بارز اين واقعيت، آمارها (که در بالا ذکر شده). اين آمار نشان میدهد که بيشترين بازداشت شدگان طيف سني ۲۰ تا ۳۵ سال است. اين طيف سنی، حداقل در دانشگاهها تحصيل میکنند، ولی فقط به اين سن خلاصه نمیشود.
جوانهايی که فارغ التحصيل شدهاند و بايد امکان زندگی، اشتغال، ازدواج و رفاه نسبی و طبق قانون اساسی حقوق شهروندی و رفاهی دارند، اما زمانیکه اين امکانات برای ۸۵ درصد جوانان وجود ندارد و جمعيت قابل توجهی از آنها فارغ التحصيل دانشگاهی هستند و در حال حاضر بيکار يا مسافرکشی ميکنند، معترض میشوند. آنها با حقوق، مسائل، امکانات و فسادها و رانتهای کشور و شکاف فاصله طبقاتي آشنا هستند و در اين شرايط طبيعی است که مانند آتش زير خاکستر عمل کنند و در هر فرصتی صدای اعتراض خود را بلند تا به گوش مسئولان برسانند.
اگر گوش شنوايی وجود ندارد يا اصل ۲۷ قانون اساسي در کشور (براي مشخص کردن مکاني آزاد در جهت برگزاری اعتراضات مسالمت آميز) ناديد گرفته میشود، حاصل آن بازداشت و سر از زندان درآوردن جوانان است. اين طيف سنی نه آزادی برای بيان اعتراض دارد و نه صاحب زندگی حداقلی است.»
حاکمیت باید به آمارها توجه کند
کارشناسان معتقدند حضور دختران و زنها در اين اعتراضات اشاره دارد که قشر قابل توجهی از بافت جمعيتی معترض را شامل میشود و این یک پیام روشن دارد که يکي از تفاوتهای اعتراضات فعلی با اعتراضات سالهای قبل، کاهش سن معترضان و حضور خانمها بهشکل پررنگ است. اين پيام را بايد دولت به وضوح درک کند که ما تا کجا بتوانيم جلوی اين وضعيت را بگيريم. اگر آرامش هم بهطور نسبی در کشور برقرار شود، مانند آتش زير خاکستر عمل میکند و در سالهای بعد بهشکل عميقتر و گستردهتری خود را نشان خواهد داد. وقتي میگوييم ما مديريت بحران نداريم و بلعکس بحران مديريت داريم، اين فجايع را در شهرهای مختلف از جمله کردستان، زاهدان و اردبيل رخ میدهد.
تصویر کِدِر از آینده
وقتي جوان هيچ اميدي برای آينده ندارند و بخش قابل توجهی از جوانان ما که تعدادی از آنها بازداشت شدهاند از خانوادههای قشر متوسط و پايين جامعه هستند، بايد به اين پيام پی برد. اکثر جوانان نه اميد به اشتغال دارند و نه تشکيل خانواده و حتی از تفريح سالم نيز بیبهره هستند، از اينها چه انتظاری داريم؟.
وقتي جوان ميبينيد که بخش اندکی از جامعه در رفاه هستند و تبعيض ميان آقازادهها تا فلک رسيده، حساسيتهای او برانگيخته میشود. حاصل اين وقتی جوانان اميد و تصوير روشنی براي فردای خود ندارند، عامل اصلی برای اعتراض و ناآرامی میشود.
English
View this article in English