این یک آگهی صنفی است

بازداشت روزنامه‌نگاران پایان ندارد

8 دقیقه

این یک آگهی صنفی است

این یک آگهی صنفی است. به گزارش ایران گیت. هر روز شاهد این هستیم که تنی چند از روزنامه‌ نگاران رسانه‌های داخلی توسط پلیس سیاسی بازداشت می‌شوند، و این روند گویا مسیر بی‌پایان است. قشری به واقع زحمت‌کش، کمتر برخوردار از مزایای شغلی با انبوهی از تهدیدات، از عدم امنیت شغلی تا عدم امنیت روانی در سایه تهدید همیشگی بازداشت و زندان و دادگاههای سیاسی.

تصور کنید مهدی بیک سردبیر روزنامه اعتماد تنها به اتهام پی‌گیری وضعیت دو تن از بازداشتی‌های اعتراضات اخیر (که متاسفانه اعدام شدند) بازداشت می‌شود و خدا می‌داند در پشت دیوارهای بلند اوین در اتاق بازجویی و سلول انفرادی چه بر او می‌گذرد. او مثل سایر همکاران در بندش تنها و تنها به وظیفه خود که اطلاع‌رسانی و آگاهی بخشی است مشغول بوده است. اما گویا این وظیفه در تعارض با وظیفه کسانی است که با آگاهی‌بخشی و روشنگری مخالفند.

انجمن صنفی روزنامه‌ نگاران

انجمن صنفی روزنامه‌ نگاران ایران سندیکای سراسریی روزنامه‌ نگاران در ایران است، که در مهرماه سال ۷۶ پس از روی کار آمدن دولت اصلاحات تأسیس شد.


اما عمر آن نیز مانند حمایتش از اعضایش چندان قابل اعتنا نیست، چرا که در ۴ تیر ۱۳۸۷ این انجمن توسط دیوان عدالت اداری به علت حکومتی «سست بودن پایه‌های تأسیس»، واجد انحلال اعلام شد.

دفتر اداری انجمن صنفی روزنامه‌ نگاران ایران که از ۱۴ مردادماه ۱۳۸۸ توسط دادستانی تهران و با حکم قاضی مرتضوی پلمب شده بود،روز ۸ آذر ۱۳۸۹ فک پلمب شد تا تعاونی مسکن انجمن فعالیت اداری خود را استمرار دهد. با این‌حال طبق بیانیهٔ هیئت مدیرهٔ این انجمن، «فعالیت انجمن صنفی روزنامه‌ نگاران ایران به ویژه امور دبیرخانه‌ای آن، از قبیل تمدید اعتبار کارت عضویت داخلی و بین‌المللی اعضاء، امور بیمهٔ بیکاری و فعالیت کمیته‌های عضوگیری و رفاهی تا اطلاع ثانوی همچنان میسر نیست.»

بازگشایی انجمن

علی جنتی در ۱۱ اسفند ۱۳۹۲ خبر رفع مشکل انجمن صنفی روزنامه‌ نگاران ایران را برای ادامه فعالیت داد. این انجمن که در دولت قبلی بنا بر شکایت وزارت اطلاعات از آن به دستور دادستان تهران -سعید مرتضوی- بسته شده بود با پس‌گرفتن این شکایت منع قانونی برای فعالیت ندارد.قرار بر این شده‌است که روزنامه‌ نگاران عضو، مجمع عمومی برگزار کرده و اعضای هیئت مدیره جدید انجمن را انتخاب کنند. دادستان وقت – محسنی اژه‌ای- نیز در این باره گفت: «اگر انجمن نخواهد کار سیاسی کند، می‌تواند دوباره فعالیت کند»

اما منظور از سیاسی کاری چیست؟ واقعا چنین تعابیری که جای هر‌گونه تفسیر و اتهام زنی را بر اساس قرائت امنیتی می‌تواند داشته باشد، بیشتر یک پیش شرط است برای عدم فعالیت و انجام وظیفه انجمن که اساسا حمایت از اعضا و حتی روزنامه‌ نگارانی است که عضو انجمن نیستند، تا مجوزی برای فعالیت آن.


پر واضح است که در فضای امنیتی حاکم بر جامعه توقع معجزه از این انجمن نمی‌شود داشت، اما در حداقلی‌ترین شکل ممکن که می‌توانند صدای هم صنفان خود باشند.

این مدل محرومیت و مظلومیت صنفی روزنامه‌ نگاران شاید آنها را راحت‌ترین هدف برای پلیس سیاسی قرار دهد، تا بعنوان اولین گروه در لیست بازداشت به منظور ایجاد رعب و رسیدن به آرامش امنیتی (مصنوعی) باشند.

امان از مدیر مسئولان بی مسئولیت

کم نبودند مدیر مسئولانی که روزنامه نگاران همکارشان در این ایام، با بازداشت و اتهامات سنگین امنیتی مواجه شدند اما، جز یکی دو واکنش آبکی و رفع مسؤلیتی هیچگونه پیگیری را از آنها شاهد نبودیم، بعنوان مثال مدیر مسئولی که در برنامه زنده تلویزیونی در مقابل نماینده یکی از تندترین جریانات سیاسی برای مناظره نشسته و در طول برنامه مکرر از برچسب زنی این فرد و جریان متبوع او در گذشته انتقاد کرد.

اما وقتی روحانی طرف مناظره او به دو روزنامه‌ نگار و همکارش که بخاطر تهیه گزارش در روزنامه او بازداشت شدند، اتهام جاسوسی زد، دریغ از یک اعتراض یا دفاع مختصر از همکارانش، پس طبیعی است وقتی کمترین حمایت صنفی وجود نداشته باشد هزینه دستگیری و اتهامات سنگین برای دستگاه امنیتی و قضایی بسیار پایین می‌آید.

آینده روزنامه‌ نگاری در کشور

مطبوعات و دولت مدرن پدیده‌هایی وارداتی محسوب می‌شوند که دست کم عمر دولت مدرن در ایران به 100سال نمی‌رسد. شاید به همین دلیل است که این دو پدیده هنوز نتوانسته‌اند آن‌طور که باید و شاید با بافت تاریخی و اجتماعی ما پیوند بخورند. فراز و فرود دولت‌ها و رابطه ملت با آن را از همین زاویه می‌توان فهم کرد. در این میان رابطه مطبوعات و رسانه‌ها با دولت‌ها نیز رابطه‌ای پرپیچ و خم بوده است؛ گاهی همراستا و همسو حرکت کرده‌اند، گاهی با یکدیگر تخاصم داشته‌اند و گاه یکی پیش و دیگری پس افتاده است.

آزادی رسانه

به تعبیری، مرور تاریخ مطبوعات در کشور ما نشان می‌دهد هرگاه شاهد تصلب قدرت و تمرکز اقتدار دولت مرکزی بوده ایم، مطبوعات رو به حضیض داشته‌اند و هرگاه دولت مرکزی تضعیف و جامعه مدنی تقویت شده است، نقش مطبوعات هم برجسته‌تر شده است. از این تاریخ و این فراز و فرود برای امروز ما چه چیزی می‌توان آموخت؟ به عبارت دیگر، این گذشته چه درسی برای امروز و فردای ما دارد؟

به نظر می‌رسد از رهگذر همین تجربه است که ما شاهد افول نقش و تأثیر رسانه‌های متعلق به بخش خصوصی هستیم. به عبارت دیگر، امروز اغلب رسانه‌های مؤثر که برد بیشتری نسبت به دیگران دارند، به نوعی وابسته به بخش یا اجزایی از حاکمیت هستند. این امر در صورت تداوم می‌تواند پیامدهای منفی در حوزه امنیت ملی داشته باشد. زیرا کاهش برد رسانه‌های داخلی، به‌دلیل اقتضائات ناشی از وابستگی به نهادهای حاکمیتی می‌تواند بهانه‌ای برای تصاحب عرصه و زمینه رسانه‌ای کشور از سوی رسانه‌هایی باشند که از بیرون هدایت و مدیریت می‌شوند. اما این همه مشکلی نیست که امروز در حوزه رسانه با آن مواجه هستیم.

رونق و استقبال گسترده ایرانیان از شبکه‌های اجتماعی باعث شده است که امروز به جای روزنامه، موبایل در دستان آنان قرار بگیرد. ضمن اینکه نمی‌توان رغبت و وابستگی ایرانیان به فرهنگ شفاهی را نیز در کاهش و ریزش مخاطبان رسانه‌های داخلی بی‌تأثیر دانست. اما در کنار این‌ها، نمی‌توان ضعف عملکرد و دانش و نیز ایجاد خط قرمزهای غیرواقعی از سوی خود رسانه‌ها را در کاهش اقبال مخاطبان به آنها نادیده گرفت. مجموع این شرایط وضعیت بغرنجی را برای رسانه‌ها ایجاد کرده است که همان طور که اشاره شد، می‌تواند پیامدهای منفی در حوزه امنیت ملی داشته باشد.

بنظر می‌رسد تهدیدات امنیتی دائمی و هزینه‌های سنگین و نبود چشم‌انداز شغلی مناسب برای روزنامه‌ نگاران، نه تنها برای این صنف که برای آینده کشور و جامعه مخاطرات جدی را در بر خواهد داشت، که اساسا بعید بنظر می‌رسد برای حاکمیت و سیستم حکمرانی مانند سایر مولفه‌های مهم اما محروم از توجه (مانند محیط زیست)، اهمیت چندانی نداشته باشد.

English

View this article in English

اشتراک گذاری این مطلب
خروج از نسخه موبایل