ایرانیان در وضعیت گروتسک

7 دقیقه

ایرانیان در وضعیت گروتسک

ایرانیان در وضعیت گروتسک. فوتبال، تیم ملی و جام جهانی که همواره باعث ایجاد همبستگی و شور و شوق در میان ایرانیان با هر مرام و مسلکی می شد امسال و این بار برعکس باعث ایجاد وضعیت دوپاره در میان ایرانیان شده است.

محمد فاضلی جامعه شناسی که گفته هایش در مناظره یکی دو ماه اخیر صداوسیما به بهانه اعتراضات بسیار دیده و شنیده شد در توییتی پس از پیروزی ایران بر تیم ولز با نگرانی از مردمی که رو در روی هم قرار گرفته اند مقصر را حکمرانان فعلی دانسته و نوشته « معلوم نیست چه زمانی و چگونه زخم این شکاف ها خونریزی می کند یا خوب می شود اما مقصرش معلوم است، شما و کردارتان چرا درس نمی گیرید؟»

این وضعیت یا حسی که بعد از باخت صفر به شش مقابل انگلستان بسیار تشدید شده بود بعد از برد ایران در مسابقه دوم در برابر تیم ولز کمی تلطیف شد. با میان داری و سعی در ایجاد این حس و باور که تیم ملی متعلق به مردم است.

متعلق به ایران است نه ساختار قدرت.این که فوتبال، میراث مشترک ملی است و در انحصار و مالکیت هیچ فرد و گروه و جریانی نیست.همان تکیه گاه و پشتوانه ایست که بعد از فرو نشستن گرد و غبار اختلافات و تعارضات سیاسی و اجتماعی، استمرار زیست اجتماعی ما و نسل های آینده را در این دیار تضمین می کند.

بلاتکلیف میان غم و شادی

با این حال وضعیت بیشتر آنهایی که اهل فوتبال بودند یا هستند و این روزها جمع اضداد است. حالشان، در میانه حمایت و بی تفاوتی، بین غم و غربت و محنت و شادی سرگردان است. یک فعال سیاسی اصلاح طلب نوشته است:« عیش ما منقص است. یعنی خوشحال نشدم؟ چرا شدم. موقع بازی دوست داشتم ببریم. گل زدند هم خوشحال شدم اما نه مانند همیشه. یک ساعت از بازی گذشته هم باز همان حال قبل از بازی بر می گردد. با شنیدن خبر کشته های زاهدان، دو گل که هیچ ده گل هم جای غم و افسوس حتی یک جان از دست رفته را هم نمی گیرد.»

دیگری نوشته:« این خوشحالی گذرا با شادی و غروری که همسایه هامان در قطر دارند که با شادی چهار سال پیش خودمان در برابر پرتغال قابل مقایسه نیست. لج نمی کنم. ادا نیست؟جو گیری نیست؟ فکر نکنم. زور که نیست.

لطف فوتبال به جمعی بودنش است. چه بازی اش چه تماشایش چه غم و شادی اش. امروز بخشی از مردم فوتبال را تحریم کرده اند و حالشان بد است. برای همین است که نمی چسبد. این که افیون فوتبال در این حال بد هم اثرش لحظه ایست.»

مهدی یزدانی خرم، نویسنده و روزنامه نگار نوشته است:« ما وارثان غم و شادی توامان هستیم. در اوج درد می خندیم. در اوج عیش رنج می بریم. ما سخت پوستیم. من در گل های امروز. دقیقا در لحظه عبور توپ از تور. در همین بازی در روز چهارم آذر، ازته جان گریستم. من ارواحی را دیدم که از زخم هایشان هنوز خون روان بود اما می گریستند. می خواستم آغوش گشاده ای باشم برای همه ایران. چه گذشته بر ما. رازهای سرزمین من چرا این چنین متضادند..»

گروتسکِ نیروهای ضد شورش

«گروتسک» در ادبیات نمایشی مفهومی شبیه طنز سیاه دارد. تردید بین خندیدن و وحشت کردن و بلاتکلیف بودن میان مضحک بودن و سیاه بودن محتوا. این وضعیتِ گروتسک‌وار را ما این روزها هم شاهدیم و بعد از برد تیم ایران از ولز آنجایی بیشتر خودنمایی کرد که تصاویر شادی نیروهای ضد شورش با رقص و پخش شیرینی و زدن بوق و تکان دادن پرچم و رنگ پاشی و پخش موزیک شاد و رقص نور از داخل ماشین ضد شورش این سو و آن سو منتشر می شد…

ناباوری مخاطب از این وضعیت در فضای مجازی، جا به جا قابل مشاهده است. وضعیتی که برخی آن را به شدت سورئال، «موقعیت آخر الزمانی»،«نمردیم و این روزها راهم دیدیم» و.. توصیف می کنند.یک کاربر توییتر با انتشار تصویر چند شکلات درون دستش نوشته است:« اگر دوز سورئالیسم و جمع اضداد بودن فضا همچنان برایتان پایین است، اضافه کنم که امشب از یگان ویژه شکلات گرفتم. یگان ویژه ای که در روزهای دیگر به انحاء مختلف خودم و دیگران را سرویس و بهره مند کرده بود!

گروتسکِ وریا

این گروتسک زوایای دیگری هم دارد. تیم ملی در حالی وارد جام جهانی شده که برخی از فوتبالیست های پیشین و مطرح تیم ملی این روزها به چهره هایی شناخته شده در میان معترضین بدل شده اند. از علی کریمی تا علی دایی . اما از آن مهمتر خبر بازداشت وریا غفوری درست شب قبل از بازی ایران ولز بود همان که گفته بود جایی که بحث دغدغه های اجتماعی مطرح شود، فوتبال برایش در اولویت دوم قرار دارد. یکی نوشته کاش به خاطر بازی امروز دست از سر وریا بر می داشتند که فراتر از فوتبال دردل ها نفوذ کرده. شاید کمی دل ها نرم شود.

مهدی تدینی مترجم و محقق حوزه سیاست درباره این که چرا وریا عزیز است به همین جملات وریا اشاره می کند که در مصاحبه ای گفته بود:« وقتی دردی دامان مردم را می گیرد، ورزش دیگر اولویت نیست.» تدینی می نویسد که « آری وریا بزرگ و محترم است زیرا این صورت بندی را شفاف و واضح بیان می کند.این پسر نیک کردستان درسش را به ما داده است. مانیفست روشن یک ورزشکار که زندگی حرفه ای خود را از زندگی اجتماعی جدا نمی کند. پایبندی به اصول اخلاقی هزینه دارد.»

وریا غفوری در حالی به اتهام توهین به تیم ملی بازداشت شده که از سوی اهل فن، اولا چنین جرم انگاری ای در قوانین ما وجود ندارد که به و اسطه آن فردی دستگیر شود و دوما اگر توهین و تخریب تیم ملی جرم است چرا کسی تا کنون با حسن عباسی کاری نداشته است.

حسن عباسی نه تنها تیم ملی بلکه کل فوتبالیست های کشور را با صفت های بی شرمانه مورد توهین قرار داده است. چرا کسی علیه او اقامه دعوی نکرده است. از قضا عملی که عباسی انجام داده یعنی توهین به یک قشر خاص و توصیف آنها با صفت های ناپسند در قانون جرم انگاری هم شده است.

اشتراک گذاری این مطلب
خروج از نسخه موبایل