اوین در انتظار معین است

11 دقیقه

اوین در انتظار معین است

مسیر سی‌ وسه‌ پل از اوین می‌گذرد

اوین در انتظار معین است. روز سه شنبه، ۱۹ دی‌ماه خبر محکوم شدن مهدی یراحی، خواننده پاپ به دو سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق منتشر شد و یک روز پس از آن، وزیر میراث و گردشگری ایران خبر داد که «قرار است درها به روی ایرانیان باز شود تا میلیون‌ها ایرانی با امنیت و به راحتی وارد کشور شوند».

در همین روز خبرنگاری از وزیر ارشاد به شکل شاید هدفمند از نصرالله معین، خواننده سرشناس ایرانی در خارج از کشور نام ‌برد و ‌پرسید آیا معین هم می‌تواند به ایران برگردد و کنسرت برگزار کند و محمدمهدی اسماعیلی با صراحت پاسخ مثبت می‌دهد و درباره اجازه برگزاری کنسرت برای این خواننده، با لحنی سخن گفت که احتمال دارد مجوز فعالیت هم به او داده شود و گفت « برای دریافت مجوز مانند سایر خوانندگان روال قانونی را طی خواهد کرد».

دقیق مشخص نیست که در بین خواننده‌های خارج از کشور چطور نام معین مطرح شده است. شاید بخاطر این باشد که هفته گذشته اقای معین به انفجارهای کرمان واکنش نشان داد و در صفحه اینستاگرامش با تصویری مشکی نوشت «کرمان تسلیت». در هرحال به نظر می‌رسد وقتی صحبت از «روال قانونی» می‌شود، آن قانون یک روی دیگر هم دارد. چنان که محسن برهانی، حقوقدان و استاد دانشگاه به استناد مواد قانونی پیش‌بینی کرد اگر قرار به اجرای قانون باشد «حداقل ۲۸ سال حبس» در انتظار آقای معین خواهد بود.

آقای اسماعیلی در دو سال گذشته چندبار از امکان بازگشت هنرمندان سخن گفته بود. او در اسفندماه سال گذشته در گفت وگو با روزنامه ایران گفت «همه هنرمندانی که رفته‌اند و حتی گاهی موضعی هم گرفته‌اند، می‌توانند برگردند. آغوش مردم و نظام برای کسانی که بخواهند به مردم خدمت کنند اگر چه زمانی دچار اشتباه شده باشند، باز است».

ویدئو اخیر از سخنان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی که از طریق باشگاه خبرنگاران جوان، وابسته به معاونت سیاسی صدا و سیما منتشر شده، با واکنش گسترده‌‌ای در شبکه‌های اجتماعی روبرو شده است و بسیاری از کاربران با اشاره به سابقه حکومت در طرح چنین مسایلی در آستانه انتخابات آن را «نرمش هدفمند» یا «نرمش شجاعانه» خواندند و نوشتند «دم انتخابات همه چیز ممکنه، تعجب نکنید» و یکی هم نوشت با شنیدن سخنان وزیر ارشاد «یاد بابام می‌افتم با کمر بند وایمیساد دم در، می‌گفت بیا تو کاریت ندارم».

هر وقت صحبت از بازگشت ایرانی‌های مقیم خارج از کشور به ایران می‌شود، اسامی هنرمندان، نویسندگان و افراد سرشناسی مطرح می‌شود که سال‌هاست از ایران رانده شدند. هر سال خبرهایی از درگذشت غریبانه افراد سرشناش ایرانی در خارج نیز منتشر می‌شود. چنانکه در شش ماهه نخست سال ۱۴۰۱ پنج نویسنده و شاعر ممتاز ایران از جمله رضا براهنی، هوشنگ ابتهاج وعباس معروفی دور از وطن‌شان فوت کردند.

مسئولان اجرایی و قضایی در حالی وعده باز شدن مرزهای ایران به روی هنرمندان را می‌دهند که به طور مشخص در سال‌های گذشته دهها بار نام بهروز وثوقی، بازیگر سرشناس سینمای ایران قبل از انقلاب برای بازگشت به کشور مطرح شده است. بارها هنرمندان داخلی با امضای طومار خواهان بازگشت آقای وثوقی شدند اما دادستان کل ایران در ۱۵ خرداد ۱۳۹۷ در پاسخ به درخواست سینماگران اتهاماتی به آقای وثوقی زد و گفته بود ما از «پشت پرده» کمپینی که هنرمندان راه انداخته‌اند و فعالیت کنونی آقای وثوقی که «فسادش فراگیر شده بود» مطلعیم.

قصه دوری و حسرت بازگشت به وطن، در فیلم‌هایی متعددی به نمایش درآمده است. مستند «سلامی دیگر» به کارگردانی حسین خندان حدود بیست و سه سال پیش (سال ۲۰۰۰) ساخته شد. «سلامی دیگر» مستندی از دیدار خسرو شکیبایی، بازیگر مطرح سینمای ایران (۷ فروردین ۱۳۲۳ – ۲۸ تیر ۱۳۸۷) با بهروز وثوقی است.

خسرو شکیبایی پیش از دیدار با بهروز وثوقی، سری به محل اقامت سهراب شهیدثالث، کارگردان مطرح و نوگرای سینمای ایران در شیکاگو می‌زند و حسرت می‌خورد که ای کاش شهید ثالث زنده بود و این فرصت را پیدا می‌کرد تا او را ببیند و می‌گوید «در تنهایی مردن بسیار دردناک و بی‌انصافی است… اگر الان زنگ خانه شهیدثالث را بزنم او هرگز در را باز نخواهد کرد… او یکی از قهرمان‌های زندگی من بود… اما همیشه مثل این بار دیر رسیدم. این بار من ماندم و حسرت دیدار». آقای شهیدثالث در تیرماه سال ۱۳۷۷ در شیکاگو درگذشت. مستند سلامی دیگر حدود یک دهه بعد از ساخت، در خارج از ایران پخش شد، زمانی که خسرو شکیبایی نیز فوت کرده بود.

در کنار هنرمندانی که در حسرت دیدار رفتن به ایران هستند یا بودند هنرمندانی مانند محمد خردادیان، رقصنده و حبیب محبیان، خواننده مشهور به «حبیب» از جمله کسانی بودند که به ایران سفر کردند و قضایای آنها رسانه‌ای شد.
محمد خردادیان سال ۱۳۸۱ برای دیدار با خانواده‌اش به ایران رفته بود و هنگام خروج در فرودگاه تهران بازداشت شد و ۲۱ روز در انفرادی زندان اوین گذراند و پس از خروج از ایران هرگز به کشورش برنگشت.

حبیب خواننده معروف و محبوب قدیمی پاپ نیز با چراغ سبز و وعده‌های دولت محمود احمدی‌نژاد به ایران رفت. او برای فعالیت هنری‌اش مشکل داشت، بازداشت شد و اجازه فعالیت رسمی به او داده نشد. خبر درگذشت ناگهانی او در خردادماه ۱۳۹۵ بسیار شوک‌آور بود و رسانه‌ها نوشتند «مرد تنهای شب درگذشت». در همین دوره صحبت‌هایی از سفر معین به ایران نیز شد اما به گفته معین چنین سفری عملی نشد.

همچنین در سوم بهمن‌ماه سال ۱۳۹۸ رسانه‌های ایران خبر دادند که امیر ارژنگ کاظمی با نام هنری «سامان» که مدتی در لس‌انجلس خواننده بوده، در حال اجرا در سفره‌خانه‌ای در شمال شهر تهران بازداشت شده است. جدا از سرگذشت کسانی مانند حبیب محبیان که رسانه‌ای شد، معمولا سفر افراد مشهور و خاص رسانه‌ای نمی‌شود چنانکه به گفته محمد خردادیان، ماموران امنیتی از او خواسته بودند سفرش مخفیانه و بدور از چشم رسانه‌ها باشد.

قصه بازگشت هنرمندان خارج از کشور به ایران یک تیغ دولبه است که هر زمان یادی از آنها می‌شود قصه هنرمندان داخل ایران نیز مطرح می‌شود. هنرمندانی که بدون هیچ دادگاه و دلیل محکمه پسندی از فعالیت هنری محروم شدند. پس از انقلاب اسلامی برای تحقیر هنرمندان آنها را مطرب یا بازیگر «فیلمفارسی» خطاب کردند. فیلم سینمایی «مطرب» به کارگردانی مصطفی کیایی در آذرماه سال ۱۳۹۸ نمونه‌ای از دهها قصه هنرمندانی است که برای فعالیت هنری مجبور شدند ایران را ترک کنند یا در ایران ماندند و در حسرت بازگشت به کار درگذشتند.

پرویز پرستویی، بازیگر سینما درباره چرایی بازی در فیلم «مطرب» گفته بود من بخاطر عباس قادری این فیلم را پذیرفتم چرا که شاهد بودم در ساختمان دادگستری در سال‌های دهه شصت، آقای قادری را به جرم خوانندگی شلاق زدند و تلاش کردم مانع شوم اما نشد.

اکبر کلپایگانی، معروف به گلپا خواننده معروف پیش از انقلاب ایران یکی از شاخص‌ترین چهره‌های موسیقی است که امکان کار پیدا نکرد و در ۱۳ آبان‌ماه ۱۴۰۲ درگذشت و حسرت بزرگی بر دل علاقمندانش باقی ماند. در کنار افرادی مانند گلپا، خواننده‌هایی مانند فریدون فروغی و فرهاد مهراد هم بودند که پس از چندین سال عزلت و تنهایی، بسیار محدود و انگشت شمار اجازه یافتند مثلا در جزیره کیش برنامه‌ای اجرا کنند. اما حتی این فرصت اندک، برای خواننده‌های زن هرگز بوجود نیامد و کسانی مانند گوگوش پس از ۲۱ سال محدودیت و گرفتاری، مجبور به ترک وطن شدند.

در کنار خواننده‌های زن و مردی که اجازه فعالیت پیدا نکردند بخش زیادی از هنرمندان سینما مانند ناصر ملک مطیعی و محمد علی فردین از جمله فوق ستاره‌های سینمای ایران بودند که اجازه بازگشت به سینما را پیدا نکردند چرا که حکومت آنها را نمادی از «سینمای قبل انقلاب» می‌دانست. در همان اوایل انقلاب نخستین فعالیت سینمایی آنها با فیلم «برزخی‌ها» به کارگردانی ایرج قادری از روی پرده سینماها برداشته شد و برای همیشه کنار گذاشته شدند. این روند شامل سایر رشته‌های هنری و فرهنگی نیز شد و حکومت اجازه فعالیت بسیاری از اهل علم و ادب و هنر را نداد و آنها نیز به سرنوشت هنرمندان سینما و موسیقی دچار شدند.

روزنامه سازندگی، وابسته به حزب کارگزاران سازندگی روز پنجشنبه ۲۰ دی‌ماه با اشاره به موج مهاجرت از ایران، تیتر نخستش را به موضوع بازگشت معین به کشور اختصاص داد و پرسید چرا دولت‌های اصولگرا به دنبال خواننده‌های لس‌آنجلسی هستند در حالی که به امثال استاد شجریان، فرهاد، گلپا و.. بی‌محلی شد.

سخنان مقام‌های دولتی برای ورود ایرانیان ساکن در خارج از کشور تازگی ندارد. پس از پایان جنگ نخستین نشانه‌های تمایل بازگشت ایرانیان به کشور و متقابلا علاقمندی بعضی از مقام‌های ایرانی برای فراهم کردن شرایط بازگشت آنها انجام شد. در سال ۱۳۶۹ زمانی که صادق خرازی نماینده ایران در سازمان ملل بود طرحی برای جذب ایرانیان خارج از کشور در دولت اکبر هاشمی رفسنجانی مطرح کرد و «شورای‌عالی ایرانیان خارج از کشور» در سال ۱۳۷۰ در وزارت‌خارجه به عنوان یک اداره تشکیل شد. پس از گذشت چند دهه، در ۲۴ تیرماه امسال نیز دولت خبر داد که لایحه‌ «حمایت از ایرانیان خارج از کشور» را به مجلس ارسال کرده است.

مقام‌های وزارت خارجه ایران می‌گویند پنج میلیون و صدهزار نفر در خارج از ایران با کنسولگری‌های جمهوری اسلامی در ارتباط هستند. با وجود تبلیغات رسانه‌ای که دست‌اندکاران دولت و دستگاه قضایی در این هفته درباره بازگشت ایرانی‌های خارج از کشور به راه انداخته‌اند، هنوز بسیاری از ایرانی‌های داخل و خارج سخنان علی خامنه‌ای در بیست و یکمین سالگرد فوت روح‌الله خمینی (۱۲ خردادماه ۱۳۹۷) را به یاد دارند که با اشاره به وصیت‌نامه بنیانگذار جمهوری اسلامی درباره بازگشت کمونیست‌ها به ایران گفته بود «شما داخل کشور بیائید و مجازاتی را که قانون و عدالت برای شما می‌گذارد، تحمل کنید و مجازات شوید.

یعنی بیائید اعدام را یا حبس را یا سایر مجازات‌ها را تحمل کنید، برای اینکه خودتان را از عذاب الهی و نقمت الهی نجات دهید….اگر شهامت این را هم ندارید لااقل آنجا که هستید…برای قدرتمندان و زورگویان، پیاده‌نظام نباشید».

English

View this article in English

اشتراک گذاری این مطلب
خروج از نسخه موبایل