پایان نصرالله
اعلامیه اسرائیل: نصرالله در لبنان کشته شد
پایان نصرالله. اسرائیل کشته شدن حسن نصرالله، رهبر بیش از سی سال حزب الله را اعلام کرد. این اقدام نهایی برای تشدید تنش است، اما راه را برای سناریوهای غیرقابل پیش بینی هموار می کند.
حسن نصرالله دیگر نمی تواند دنیا را به وحشت بیندازد. اینها کلماتی است که در یک پست در شبکه های اجتماعی توسط نیروهای دفاعی اسرائیل (IDF) برای تایید قتل دبیر کل حزب الله لبنان، حزب شبه نظامی لبنانی استفاده شده است. جنبش شیعی که از نظر سیاسی با ایران مرتبط است و یکی از مهمترین دارایی های تهران در منطقه محسوب می شود، بلافاصله این خبر را تایید نکرد و از عصر جمعه شروع به انتشار برخی اخبار پراکنده کرد.
در هر صورت، این نقطه اوج تشدید تنش است که هفته گذشته با انفجار پیجرها و دستگاه های واکی تاکی که در اختیار نیروهای مختلف حزب الله بودند آغاز شد که منجر به تلفات و زخمی شدن غیرنظامیان نیز شد. متعاقباً، اسرائیل بمباران گسترده ای را در سرزمین سروها آغاز کرد و به حذف رهبران حزب الله مانند ابراهیم عقیل (رئیس نیروهای نخبه رضوان) ادامه داد و زنجیره فرماندهی را به نصرالله رساند. “نخستین فهرست” در میان رهبران سازمانی که اسرائیل کاملاً آن را یک سازمان تروریستی میداند.
چه اتفاقی افتاد؟
شامگاه جمعه، ارتش اسرائیل حملات خود را در سراسر جنوب لبنان و همچنین در بیروت تشدید کرد. به ویژه، ربع جنوبی شهر که سنگر حزب الله محسوب می شود، مورد اصابت قرار گرفت. “به دنبال اطلاعات دقیق ارتش اسرائیل – در یادداشتی برگرفته از رسانه های تل آویو خواندیم – جنگنده های نیروی هوایی اسرائیل به مقر مرکزی سازمان تروریستی حزب الله واقع در زیر یک ساختمان مسکونی در در منطقه ضاحیه بیروت حمله هدفمند کردند”.
بر اساس آنچه بازسازی شده است، علی کرکی، شماره سه حزب الله نیز در این حمله کشته شده است. بنظر می رسید که فرمانده سازمان لبنانی در جنوب این کشور، کرکی در اوایل این هفته در حمله اسرائیل کشته شد، اما بعداً مشخص شد که زنده مانده است. در ساعات اولیه حمله در غیاب تایید یا تکذیب رسمی حزبالله درباره سرنوشت رهبر این حزب، خبرگزاری تسنیم معتقد بود که نصرالله از این حمله جان سالم به در برده است.
اما سرانجام امروز شنبه ۲۸ سپتامبر، حزب الله کشته شدن نصرالله را تایید کرد. به گفته منابع اسرائیلی، تل آویو اندکی قبل از حمله به آمریکا اطلاع داده بود و بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، مجوز حمله را از نیویورک، جایی که وی در مجمع عمومی سازمان ملل حضور دارد، صادر کرده بود.
حزب الله بدون نصرالله؟
تاریخ حزب الله ریشه در مرحله دوم درگیری داخلی لبنان (۱۹۷۵-۱۹۹۰) دارد و در طول سال ها این جنبش زندگی سیاسی لبنان را در انحصار خود درآورده است. مبارزه با اسرائیل سنگ بنای ایدئولوژی “حزب الله” است که از زمان تولد آن در سال ۱۹۸۲ با ایران پیوند خورده است. جمهوری اسلامی در واقع از دهه ۱۹۸۰ به تسلیح و آموزش شبه نظامیان گروه لبنانی کمک کرده است.
قصد ایران، مانند آن زمان، استفاده از شبه نظامیان لبنانی در منطقه خاورمیانه است. نصرالله در سال ۱۹۹۲ دبیرکل سازمان شد و در همان سال حزب الله در انتخابات پارلمانی شرکت کرد و با مقاومت هایی در داخل حزب مواجه شد. تغییر عمده ای که رهبری نصرالله در تاریخ و ایدئولوژی حزب الله ایجاد کرد، تبدیل این سازمان از یک جنبش عمدتاً فرقه ای و مقاومت مسلحانه با دیدگاهی رادیکال به یک نیروی سیاسی و نظامی تأثیرگذارتر، انعطاف پذیرتر و ریشه دارتر در بافت و جامعه لبنان بود.
حالا چه اتفاقی می افتد؟
کشته شدن نصرالله آخرین فصل از یک بحران طولانی است که از ۷ اکتبر سال گذشته آغاز شد. از آن زمان، اسرائیل علاوه بر انجام یک حمله زمینی بسیار سنگین از نظر تلفات در نوار غزه، چندین فرمانده حماس، حزبالله و همچنین سپاه پاسداران ایران را از بین برده است.
یورش به نصرالله تقریباً دو ماه پس از حذف اسماعیل هنیه، رهبر سیاسی حماس، در مکان اقامتش در تهران صورت میگیرد.
در این مرحله، بار دیگر همه نگاهها به تهران معطوف شده است، که نمی توانند در سکوت یا با واکنشی “نمادین” مانند آنچه در ماه های اخیر اتفاق افتاد، ضربه ای مشابه را تحمل کنند.
رهبری ایران که علی خامنهای رهبرش پیشگیرانه پس از انتشار خبر حمله به بیروت “به مکان امنی” برده میشد، احتمالاً میداند که نمیتواند به رویارویی مستقیم با اسرائیل برود، اسرائیلی که دارای برتری آشکار تکنولوژیکی و همچنین قابلیت هسته ای (و همچنین پاسخ هسته ای) است.
دقیقاً به همین دلیل، تهران در طول سالیان متمادی با بکارگیری رویه درگیری نامتقارن ، از عوامل منطقهای خود برای ضربه زدن غیرمستقیم استفاده کرده است. اما مشکل اینجاست که نوک نیزه تهران در خاورمیانه، یعنی حزبالله، اکنون خود را با رهبری سر بریده و در مشکلات زیادی میبیند.
کشتن نصرالله، منطقه را بیش از حد تصور در آستانه درگیری قرار میدهد. این که اسرائیل مدتی است که موقعیت رهبر حزب الله را می داند – اگرچه بسیاری آن را بعید می دانستند – کاملاً محتمل است.
با این حال، تا چند ماه پیش، هیچ کس فکر نمی کرد که رهبری اسرائیل واقعاً می خواهد او را حذف کند.
نصرالله بیش از سی سال است که به عنوان خاری در چشم تل آویو حضور داشته است، اما، به ویژه پس از سال ۲۰۰۶، او قوانین روشنی برای تعامل با رقیب همیشگی خود وضع کرد و در بسیاری از موارد از بروز درگیری با پیامدهای فاجعهبار اجتناب می کرد.
کشتن او امروز نه تنها بر آینده حزب شبه نظامی لبنان سایه می افکند، بلکه بر موضع حزب الله در ادامه جنگ نیز سایه تاثیر خواهد داشت. اگر نصرالله به هر طریقی تلاش میکرد تا از تشدید تنش جلوگیری کند، معلوم نیست با تغییر رهبری چه اتفاقی میافتد.
در نهایت گمان می رود که کشته شدن دبیرکل حزب الله لبنان محاسبات تهران را نیز پیچیده می کند، تهران که تاکنون سعی می کرد از درگیری های منطقه ای به شدت دور بماند. امروز نزدیکترین متحد آن، کسی که از نظر عملیاتی از توسعه به اصطلاح محور مقاومت حمایت کرد، کشته شده است و حزب الله در یک شرایط سخت و دشواری گرفتار شده است.
اگر تا دو روز پیش رهبر ایران علی خامنهای از قدرت شبه نظامیان لبنانی تمجید میکرد و به نظر میرسید میخواست دستان خود را از حمله احتمالی به اسرائیل بشوید، امروز ممکن است چیزی تغییر کرده باشد. شروع یک جنگ منطقهای نزدیکتر و محتملتر میشود و بسیاری در مقصر نشان دادن اسرائیل مشکلی نخواهند داشت.
English
View this article in English