فیلترینگ در ایران، مسیر کره شمالی یا رویای چین؟

4 دقیقه

فیلترینگ در ایران، مسیر کره شمالی یا رویای چین؟

فیلترینگ در ایران، مسیر کره شمالی یا رویای چین؟

فیلترینگ اینترنت در ایران به یکی از چالش‌های جدی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بدل شده است. این سیاست نه تنها ارتباطات مردم را محدود کرده، بلکه بر اقتصاد دیجیتال و زندگی روزمره تأثیرات عمیقی گذاشته است. اما این رویکرد تا چه حد با سیاست‌های مشابه در کشورهای دیگر همچون چین، روسیه و کره شمالی قابل مقایسه است؟

چین: اینترنت محدود اما با زیرساخت قدرتمند داخلی

چین از دهه ۱۹۹۰ با راه‌اندازی «دیوار آتش بزرگ چین» (Great Firewall)، سیاست‌های سختگیرانه‌ای برای کنترل اینترنت اعمال کرد.

این کشور دسترسی به بسیاری از پلتفرم‌های خارجی مانند گوگل، فیس‌بوک و یوتیوب را مسدود کرده و پلتفرم‌های جایگزین داخلی همچون وی‌چت و بایدو را توسعه داده است.


با این حال، تفاوت کلیدی در زیرساخت قوی فناوری در چین است. این کشور نه تنها توانسته است جایگزین‌هایی کارآمد برای پلتفرم‌های بین‌المللی ارائه دهد، بلکه با سرمایه‌گذاری عظیم در هوش مصنوعی و فناوری، توانسته اقتصاد دیجیتال خود را رشد دهد.

روسیه: کنترلی در تضاد با آزادی ظاهری

روسیه از سال ۲۰۱۲ با تصویب قوانین سختگیرانه، کنترل اینترنت را آغاز کرد. دولت این کشور برای نظارت بر داده‌ها و سانسور محتوا از سیستم‌هایی نظیر «سیستم مستقل اینترنت» (RuNet) بهره برده است.


با این حال، برخلاف چین، بسیاری از پلتفرم‌های غربی همچنان در روسیه فعال‌اند، اما تحت نظارت شدید. درگیری دولت روسیه با غول‌های فناوری مانند گوگل و متا بارها به تحریم و جریمه‌های سنگین انجامیده است.

کره شمالی: قطع کامل از جهان

در کره شمالی، اینترنت جهانی به طور کامل قطع است. تنها قشر بسیار محدودی از مقامات دولتی به اینترنت دسترسی دارند و مردم عادی تنها به شبکه‌ای داخلی موسوم به «کوانگ‌میونگ» متصل هستند.


این سیاست، شاید شدیدترین شکل فیلترینگ باشد، اما هزینه آن برای کره شمالی، قطع کامل از اقتصاد جهانی و فناوری‌های مدرن بوده است.

ایران: نه جایگزین، نه استقلال

ایران در مقایسه با سه کشور مذکور، در میانه راهی متناقض قرار دارد. از سال ۱۳۸۸، سیاست‌های فیلترینگ در ایران شدت گرفت و با انسداد شبکه‌های اجتماعی محبوب همچون فیس‌بوک و توییتر آغاز شد.

این روند در سال‌های اخیر با محدودیت‌های گسترده بر اینستاگرام و واتساپ ادامه یافت.


برخلاف چین، ایران هیچ جایگزین قابل اعتمادی برای پلتفرم‌های مسدودشده ارائه نداده است.

پیام‌رسان‌های داخلی همچون روبیکا و ایتا با استقبال محدودی مواجه شده‌اند و مردم به دلایل امنیتی و کیفیت پایین، اعتماد کمی به این پلتفرم‌ها دارند.

تفاوت در تأثیرات اقتصادی

چین و حتی روسیه توانسته‌اند با وجود سیاست‌های محدودکننده، اقتصاد دیجیتال خود را توسعه دهند، اما در ایران، فیلترینگ ضربه‌ای مستقیم به کسب‌وکارهای آنلاین و استارتاپ‌ها زده است.

طبق گزارش‌ها، پس از فیلترینگ اینستاگرام، حداقل ۴۰ درصد کسب‌وکارهای کوچک فعال در این پلتفرم با کاهش شدید درآمد مواجه شده‌اند.

واکنش مردم: مقاومت یا انزوا؟

در چین، مردم تا حد زیادی خود را با پلتفرم‌های داخلی وفق داده‌اند.

اما در ایران، مقاومت مردم در برابر فیلترینگ با استفاده گسترده از ابزارهای دور زدن فیلتر همچون VPN و پروکسی قابل مشاهده است.

طبق آمار غیررسمی، بیش از ۸۰ درصد کاربران ایرانی برای دسترسی به اینترنت آزاد از این ابزارها استفاده می‌کنند.

نتیجه‌گیری: سیاستی بی‌هدف؟

فیلترینگ در ایران، برخلاف چین و روسیه، نه به استقلال دیجیتال منجر شده و نه زیرساخت‌های جایگزین کارآمدی را فراهم کرده است. این سیاست بیشتر به انزوای اقتصادی و اجتماعی مردم و فشار روانی بر جامعه منجر شده است.

یکی از وعده‌های دولت پزشکیان، رفع فیلترینگ بود که تا این لحظه محقق نشده است، همچنین در روزهای گذشته برخی از مسئولین مجددا درباره اینترنت طبقاتی و تعیین سطح دسترسی برای اقشار مختلف صحبت کردند.

English

View this article in English

اشتراک گذاری این مطلب
خروج از نسخه موبایل