فراخوان وحدت در دمشق
فراخوان وحدت در دمشق
سوریه: فردای دیگر
سه ماه پس از برکناری بشار اسد، کشور در حال تفکر درباره آینده و چالشهایی است که ممکن است مسیر آن را به سوی دموکراسی تهدید کند، چه چالشهای داخلی و چه خارجی.
بعد از ۱۴ سال جنگ داخلی و برکناری رژیمی که توسط خانواده آلاسد بهطور نسل به نسل با دست آهنین بیش از نیم قرن آن را اداره کرده بود، سوریه با گذشته خود روبرو میشود و در مورد آینده خود سوال میکند.
کشوری که درگیر بحران اقتصادی و درگیری داخلی طولانی است، دارای زیرساخت های ضعیف و فرسوده است در حالی که کل شهرها به عنوان مجازاتی برای شورش علیه رژیم رها شده اند.
بر اساس گزارش بانک جهانی، اقتصاد سوریه ۸۴ درصد سقوط کرده و نزدیک به ۹۰ درصد مردم سوریه را به فقر کشانده است. امروز، علیرغم اطمینانهای مکرر، نگرانیها در مورد مدل حکمرانی “آزادکنندگان” جدید هیئت تحریر شام (HTS) و رهبر آن، احمد الشراعی که خود را رئیسجمهور موقت اعلام کرده است، همچنان باقی است. آیا آنها وعده خود برای حفاظت از حقوق زنان و اقلیتها را حفظ خواهند کرد یا تلاش خواهند کرد رژیم جدیدی با الگوی اسلامگرایانه را به سوریه تحمیل کنند؟
در دمشق، در روزهای اخیر برای اولین بار از سال ۲۰۱۱ اعتراضات طرفدار دموکراسی برگزار شد.
برخی این را نتیجه شگفتانگیز تجدید آزادی بیان و تجمع میبینند؛ و برخی دیگر آن را نشانههای مشکلاتی میدانند که در افق در حال ظهور هستند. چشمانداز اطراف امیدوارکننده نیست: قیامهای بهار عربی در مصر، لیبی، تونس و یمن شکست خوردهاند. و آشفتگیهای جاری در سراسر خاورمیانه ممکن است در نهایت تلاشهای کشور برای ترسیم مسیری متفاوت را تحت تأثیر قرار دهد.
تلاشها برای گفتوگو؟
دوشنبه، برای اولین بار پس از سقوط رژیم، دولت جدید کنفرانسی برای گفتوگوی ملی برگزار کرد و نمایندگانی از جوامع و گروههای مختلف جامعه سوریه را در دمشق گرد هم آورد تا در مورد مسیری که کشور باید طی کند، بحث و تبادل نظر کنند. “سوریه – همانطور که الشراعی گفته است – فرصتی استثنایی، تاریخی و نادر دارد. ما باید از هر لحظه استفاده کنیم تا به نفع مردم و کشور خود خدمت کنیم”.
از حدود ۶۰۰ نماینده حاضر خواسته شد تا پیشنهاداتی در مورد مسائل اصلی دستور کار ارائه دهند: ایجاد سیستمی قضائی که انتقال را تسهیل کند، تدوین یک قانون اساسی جدید، اصلاحات و نوسازی نهادهای دولتی، تضمین آزادیهای فردی و جامعه مدنی و مدل اقتصادی آینده کشور.
بر اساس گفتههای کمیته برگزارکننده، پیشنهادات، اگرچه الزام آور نیستند، توسط دولت جدید انتقالی که از اول مارس آینده به کار خود آغاز خواهد کرد، پذیرفته خواهند شد. الشراعی اظهار داشت که به زودی یک ارگان قضائی انتقالی برای “بازگرداندن حقوق مردم” تشکیل خواهد شد و افرادی که در طول جنگ داخلی علیه مردم سوریه مرتکب جنایت شدهاند، محاکمه خواهند شد.
او همچنین تأکید کرد که گروههای مسلح غیردولتی باید خلع سلاح شوند: “یکپارچگی سلاحها و انحصار آنها توسط دولت یک امر تجملی نیست، بلکه یک وظیفه و تعهد است”- او گفت – “سوریه قابل تجزیه نیست؛ این یک کل کامل است و قدرت آن در وحدتش نهفته است”.
مسئله اقلیت ها؟
اقدامات معرفیشده توسط هیئت تحریر شام و تلاشهای معتدلسازی که الشراعی وعده داده بود، با خوشبینی در بروکسل روبرو شد، جایی که تصمیم گرفته شد چندین تحریم و اقدامات محدودکنندهای که علیه رژیم سوریه وضع شده و بیش از یک دهه اجرا میشود، معلق شوند.
تحریمهای دیگر مربوط به قاچاق اسلحه، مواد مخدر و کالاهای فرهنگی همچنان برقرار خواهد ماند، اما نهادهای اروپایی اعلام کردهاند که وضعیت را زیر نظر خواهند داشت تا روند انتقال در کشور را حمایت و تثبیت کنند.
نتایج کنفرانس و فراخوانهای فراگیر در واقع اولین گام است، اما برخی معتقدند که فرآیند سیاسی فقط ظاهری است و علاوه بر اینکه به درستی به زنان توجه نمیشود، برخی اقلیتها مانند دروزی ها، علویها و کردها واقعاً در فرآیند انتقال گنجانده نشدهاند.
بهویژه، ائتلاف شبهنظامی کرد (SDF) که کنترل بسیاری از شمال شرق سوریه را در اختیار دارد و تاکنون از ادغام نیروهای خود در ارتش جدید سوریه امتناع کرده است، از کنفرانس گفتوگوی ملی کنار گذاشته شده بود، چرا که این امر ممکن بود دولت جدید را در موقعیت دشواری با یکی از متحدان اصلی خود، ترکیه، قرار دهد. آنکارا، در واقع، به طور رسمی در حال جنگ با نیروهای دموکراتیک سوریه است که بیم آن میرود که مناطق کردنشین جنوب شرق کشور را بیثبات کند.
برعکس، ایالات متحده آنها را به عنوان قابل اعتمادترین متحدان خود در مبارزه با دولت اسلامی میداند و امروز صدها سرباز آمریکایی در مناطق تحت کنترل کردها باقی ماندهاند تا با سلولهای پنهان داعش مقابله کنند. با این حال، با ورود دونالد ترامپ به کاخ سفید، حمایت واشنگتن ممکن است کاهش یابد و منطقه را در معرض عملیات نظامی احتمالی ترکیه و احیای مجدد داعش قرار دهد.
جبهه دیگری برای اسرائیل؟
به چالشهای داخلی، باید چالشهایی را که توسط درگیری آغاز شده در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ پس از حمله حماس به جنوب اسرائیل ایجاد شدند، اضافه کرد که عملاً در حال تغییر چهره خاورمیانه است. بلافاصله پس از سقوط رژیم اسد، تانکهای اسرائیلی از بلندیهای جولان اشغالی عبور کرده و کنترل خود را بر منطقه حائل در جنوب سوریه گسترش دادهاند. در میان اقدامات “پیشگیرانه” که تل آویو در ۴۸ ساعت پس از رسیدن شبه نظامیان شورشی به دمشق انجام داد، غرق کردن ناوگان سوری و اشغال کوه هرمان بودند، تپه ای با اهمیت استراتژیک که در حدود ۶۰ کیلومتری از پایتخت سوریه قرار دارد.
حملات هوایی در طول ماه های ژانویه و فوریه ادامه یافت و به ترس از اشغال طولانی مدت نظامی دامن زد. روز یکشنبه گذشته، نخستوزیر بنیامین نتانیاهو خواستار “غیرنظامیسازی کامل” استانهای جنوبی قنیطره، درعا و سویدا شد. وزیر دفاع اسرائیل، اسرائیل کاتز، نیز از این سخنان حمایت کرد و هشدار داد که اسرائیل “اجازه نخواهد داد که جنوب سوریه شبیه جنوب لبنان شود”. رئیسجمهور الشراعی واکنش نشان داد و خواستار مداخله جامعه بینالمللی شد و در چندین شهر کشور مردم به خیابانها آمدند: “سوریه – این شعار پر تکرارترین شعار در اعتراضات بود – متعلق به سوریهایها است”.
بالاخره کوه یک موش به دنیا آورد. کنفرانس ملی سوریه – کوتاه، شتابزده و با نتایج نسبتاً مبهم – و بنظر می رسد که بیشتر یک ترفند تبلیغاتی بود که بر اساس حداقل دو هدف استوار بود. از یک سو، هدف تکمیل پاکسازی تصویر الشراعی و همراهانش بود، تلاش برای فراموش کردن هرچه بیشتر گذشته جهادی آنها؛ از سوی دیگر، نیاز به ارائه تصویری از وحدت و همبستگی کشور بود، که هم به عنوان تبلیغاتی علیه نیروهای جداییطلب داخلی و هم به عنوان ابزاری در سیاست منطقهای تلقی می شود به منظور اطمینانبخشی به همسایگان عرب در آستانه بازسازی پس از جنگ و بازگشت دیپلماتیک دمشق. با این حال، با توجه به مسئله کردها که هنوز حل نشده است و اسرائیل که در مرز فشار میآورد، با ایده ایجاد یک منطقه حائل (اگر نه یک تحت الحمایه واقعی با استفاده از دروزها)، فهرست چالشها برای سوریه پس از اسد روز به روز طولانیتر میشود.
English
View this article in English