ذبح مذاکرات صلح با حذف هنیه
تاثیر حذف هنیه بر حماس و سیاست فلسطین
مرگ اسماعیل هنیه چه تأثیری بر حماس و به طور کلی بر سیاست فلسطین خواهد داشت؟
در شب بین ۳۰ و ۳۱ ژوئیه، اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس، در حالیکه برای شرکت در مراسم تحلیف مسعود پزشکیان رئیس جمهور منتخب در چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری به ایران سفر کرده بود در تهران کشته شد.
قتل او که به اسرائیل نسبت داده می شود هرچند که تاکنون دولت نتانیاهو آن را تایید با تکذیب نکرده است، نشان دهنده ضربه مهلکی برای حماس است که چندین تن از اعضای رهبری خود را در ماه های اخیر از دست داده بود.
اما اسماعیل هنیه که بود؟ مرگ او چه تأثیری بر حماس و به طور کلی بر سیاست فلسطین خواهد داشت؟
هنیه کی بود؟
اسماعیل هنیه که در اردوگاه آوارگان الشاطی در غزه به دنیا آمده و بزرگ شده، مدتهاست یکی از برجستهترین چهرههای حماس بوده است.
هنیه که از زمان تأسیس آن در سال ۱۹۸۷ عضو این سازمان بود، خیلی زود به یکی از قابل اعتمادترین همکاران رهبر معنوی گروه، احمد یاسین تبدیل شد.
در پایان انتفاضه دوم، هنیه یکی از چهره هایی بود که تلاش زیادی را برای متقاعد کردن حماس برای مشارکت در انتخابات قانونگذاری در سال ۲۰۰۶ انجام داد، و سرانجام پس از سالها امتناع از مشارکت در یک نظام سیاسی – تشکیلات خودگردان ملی فلسطین ( Palestinian National Authority) – که جنبش حماس آن را نامشروع می دانست، حماس در این انتخابات پیروز شد، البته به لطف یک سیستم انتخاباتی مختلط که منجر به محرومیت فتح شد، که در آن زمان توسط رئیس جمهور محمود عباس رهبری می شد.
اسماعیل هنیه به این ترتیب نخست وزیر تشکیلات خودگردان شد و تا بهار ۲۰۰۷ این سمت را در اختیار داشت، تا هنگامی که تنش ها با رئیس جمهور عباس – که بدلیل مخالفت های بین المللی با دولتی تحت رهبری حماس تشدید شد – به جنگ علنی بین دو جناح فلسطینی منجر شد. با تسلط حماس بر غزه، هنیه یکی از برجسته ترین چهره های رهبری سیاسی-اداری این گروه در نوار باقی ماند. با این حال، او در سال ۲۰۱۷ بود که رئیس دفتر سیاسی حماس شد، سمتی که بیش از بیست سال در اختیار خالد مشعل بود.
تغییر در رهبری تحول مهمی را در سازمان رقم زد. در مقایسه با شبکه قبلی خود، شبکه شخصی هنیه بسیار بیشتر در غزه ریشه داشت، واقعیتی که به انتقال بخشی از مرکز ثقل سازمان به سمت نوار کمک کرد، پویایی که همانطور که خواهیم دید، امروزه نیز شاهد آن هستیم.
با این حال، در سیاست خارجی جنبش حماس است که رهبری هنیه مهمترین عامل عدم تداوم را مشخص کرد.
مشخصه این امر در واقع گشایش به سوی ایران بود، کشوری که روابط با آن به ویژه پس از امتناع مشعل از حمایت از بشار اسد در چارچوب جنگ داخلی سوریه که در سال ۲۰۱۱ آغاز شد، متشنج شده بود.
مرگ هنیه چه تأثیری بر حماس خواهد داشت؟
اگرچه کشته شدن هنیه هنوز هم نشان دهنده ضربه سختی برای حماس است – به ویژه در سطح نمادین – اما بعید است که قتل او تأثیری بر عملیات نظامی در غزه داشته باشد.
مدیریت شاخه نظامی جنبش همچنان در دست رهبری سیاسی-نظامی ساکن در نوار است که به نوبه خود در ماه های اخیر چهره های برجسته ای مانند مروان عیسی و بنا به ادعای ارتش اسرائیل، محمد دیاب ابراهیم المصری معروف به محمد ضیف را از دست داده است.
بنابراین، بیش از درگیری، تأثیر مرگ هنیه را باید در پیامدهایی که این امر می تواند بر مذاکرات آتش بس که خطر قطع کامل آن در کوتاه مدت وجود داشته باشد، سنجید.
حتی اگر به نظر می رسید که مذاکرات در ماههای اخیر کاملاً بیاثر شده بودند، اما اکنون این نگرانی وجود دارد که قتل هنیه میتواند پایان هر چشماندازی برای توافق با دولت اسرائیل باشد.
این نگرانی در روزهای اخیر از سوی رهبران مختلف بینالمللی از جمله بایدن، رئیسجمهور آمریکا نیز ابراز شده است که اعلام کرد کشته شدن رهبر گروه فلسطینی برای دستیابی به توافق برای آتشبس در غزه مفید نیست.
در واقع، اگرچه مذاکرات عمدتاً توسط خلیل الحیه، معاون دفتر سیاسی حماس در دوحه انجام شد، اما وزن هنیه و تأثیری که او بر رهبری غزه اعمال کرد، به لطف تماس های شخصی او، همواره در سیر تحولات مذاکرات اساسی بسیار حیاتی و ضروری تلقی شده است. علاوه بر این، کشته شدن هنیه علاوه بر کاهش توانایی دفتر سیاسی برای اعمال نفوذ بر رهبری حماس در غزه، منجر به تغییر بیشتر مرکز ثقل جنبش به سمت نوار غزه خواهد شد.
اگرچه این روند برای مدتی در جریان بوده و از ۷ اکتبر سرعت گرفته است، تضعیف رهبری سیاسی در قطر به غزه این فرصت را میدهد تا نقش برتر را بر عهده بگیرد.
مرگ هنیه همچنین در راس سیاسی حماس خلأ ایجاد میکند که بنابراین باید جایگزینی برای آن پیدا کند.
سه نامی که بیش از همه در این ساعات ذکر شده است، نام خالد مشعل و خلیل الحیه است، اما نام موسی ابومرزوق، معاون سابق دفتر سیاسی بین سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۱۴ و رئیس هیئت حماس در مذاکرات آشتی درون فلسطینی نیز وجود دارد. انتخاب رئیس جدید دفتر سیاسی نیز تأثیراتی بر چشم انداز آشتی با فتح و در نتیجه بر پویایی سیاسی گسترده ی فلسطین خواهد داشت.
تاثیر آن بر سیاست فلسطین چه خواهد بود؟
پیامدهای کشته شدن هنیه قبل از هر چیز به مذاکرات شکننده درون فلسطینی مربوط می شود که به نظر می رسید در ماه های اخیر سرعت گرفته است.
از زمان جنگ داخلی کوتاه سال ۲۰۰۷، چندین تلاش برای آشتی بین فتح و حماس صورت گرفته است، روندی که هنیه اغلب نقشی محوری در آن داشته است.
از زمان انتخابش به عنوان رهبر سیاسی، در واقع، هنیه حداقل دو بار با محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین ملاقات کرده است: در ژوئیه ۲۰۲۲ در الجزایر و یک سال بعد در مصر و در همین آخرین دیدار بود که حماس در مورد اصلاح سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) مطالباتی را مطرح کرد، ارگانی که تا زمان تأسیس تشکیلات خودگردان فلسطین در سال ۱۹۹۴ چتر سیاسی اصلی احزاب و گروه های مسلح فلسطینی را به عهده داشت.
ورود حماس به سازمان آزادیبخش فلسطین، احتمالی که همچنان در مرکز مذاکراتی است که با فتح در ماههای اخیر صورت گرفته، گزینهای است که از سوی چند تن از اعضای جناح سیاسی جنبش حمایت میشود.
با این حال، با توجه به اینکه پیوستن به ساف به قیمت دست کشیدن حماس از سلاح و تروریسم تمام می شود، این پیامدهای سیاسی و ایدئولوژیکی قابل توجهی خواهد داشت، و همچنین پذیرش مواضعی که این سازمان در سی سال گذشته اتخاذ کرده است، از جمله به رسمیت شناختن صریح اسرائیل.
اگر چه به نظر می رسد که بخشی از حماس، مانند جریان موسی ابومرزوق، به خوبی به این گزینه تمایل داشته باشد اما نمی توان باور کرد که چهره هایی مانند یحیی سنوار تمایلی به پذیرش چنین شرایطی داشته باشند.
بنابراین مرگ هنیه خطر تشدید بیشتر این تنشهای داخلی را به همراه دارد، تنشهایی که اگرچه قبل از ۷ اکتبر نیز وجود داشته، اما بدون شک با حوادث ده ماه اخیر تشدید شده است.
English
View this article in English