جهان در انتظار ناجی صلح در جنگ بزرگ
اسرائیل-حماس: فضای میانجیگری بین المللی
جهان در انتظار ناجی صلح در جنگ بزرگ. این روزها تحلیلگران و کارشناسان مختلف بین المللی درباره واکنش های بینالمللی به تشدید تنش بین اسرائیل و حماس بحث می کنند. در این گزارش سعی شده است در مورد واکنش های بینالمللی به تشدید تنش بین این دو کشور پرداخته شود. تشدید تنش بین اسرائیل و حماس تقریبا در دو هفته اخیر ادامه دارد و چنین به نظر می رسد که بازیگران کلیدی منطقه ای و بین المللی می توانند نقش اساسی در کشف راه حل های بالقوه برای این بحران ایفا کنند. با این حال، تصور اینکه کدام بازیگر بهترین موقعیت را برای ایفای چنین نقشی دارد، دشوار است.
سفر اخیر جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده به اسرائیل، اگرچه در ابراز همبستگی بارانی کشور حائز اهمیت است، اما باعث ایجاد این شبهه شد که سیاست اسرائیل- فلسطین ایالات متحده، یک سیاست یکطرفه است. بطور مشابه، موضع اتحادیه اروپا نیز در این مناقشه تا حدی پیچیده به نظر می آید، بین اعلام همبستگی مقامات کلیدی اتحادیه اروپا نسبت به اسرائیل و مواضع متعددی و متفاوتی که توسط کشورهای مختلف عضو اتخاذ شده است.
همچنین، واکنش روسیه و چین به حمله ۷ اکتبر نیزجنجال ایجاد کرد. مسکو از محکوم کردن حماس خودداری کرد، و چنین به نظر می رسد که روابط دو جانبه با اسرائیل، که همواره بطور سنتی خوب بوده است، در حال تجربه شکست می باشد. چین نیز به نوبه خود، به نظر نمی رسد که علاقه ای به ایفای نقش میانجی در حل و فصل جنگ داشته باشد، زیرا از میانجیگری بین طرف های مخالف خودداری کرده است.
در عوض، به نظر می رسد که مسکو و پکن هر دو قصد دارند از این بحران به عنوان فرصتی دیگر برای انتقاد از سیاست های ایالات متحده استفاده کنند و با امید به جلب حامیان بیشتر در جهان عرب، خود را به عنوان مخالفان” سیاست های متناقض و ریاکارانه غرب” معرفی کنند.
ایالات متحده: اتحاد استراتژیک با اسرائیل؛ اجتناب از اشغال غزه
رئیس جمهور بایدن، با تشبیه اسرائیل به یک دموکراسی تقریبا مشابه به ایالات متحده بر این باور خود تاکید می کند که اسرائیل به جای تاکتیک های تروریستی از ” حکومت قانون” پیروی می کند. این روایت، درگیری را به عنوان مبارزه ای بین ارزش های دموکراتیک و افراط گرایی، به ویژه با نهادهایی مانند حماس، به تصویر می کشد. رئیس جمهور بایدن قصد دارد تا بر حق اسرائیل برای دفاع از خود تاکید کند و همچنین تاکید بر اینکه به چه دلیل مبارزه با حماس باید توسط جهان غرب حمایت شود زیرا که به اعتقاد او این موضوعی فراتر از منافع ایالات متحده است.
علاوه بر این، جوبایدن با ابراز ناامیدی از اقدامات ایالات متحده پس از ۱۱ سپتامبر در عراق و با اذعان به اشتباهات انجام شده، به اسرائیل توصیه می کند که غزه را اشغال نکند. زیرا که به باور او چنین اقدامی می تواند مسیر تشکیل کشور فلسطین را مختل کند و به نوبه خود، اسرائیل را در نقش مراقب از فلسطینی ها قرار می دهد، مسئولیتی که اغلب از آن غفلت کرده است.
اشغال غزه می تواند منجر به انتقاد عمومی قابل توجهی شود و روابط آمریکا با اسرائیل را تحت تاثیر قرار دهد و توجیه پذیری تعهدات آتی آمریکا را برای کنگره و افکار عمومی آمریکا دشوارتر کند.
اتحادیه اروپا: شکست پیمان اسلو
دولت های اروپایی در حالی که تلاش می کنند به پیامدهای غم انگیز حمله غافلگیرانه حماس پاسخ دهند، باید برای آینده برنامه ریزی کنند. زیرا که اکنون بیش از هر زمان دیگری نمی توان و نباید بازگشت به وضعیت قبلی داشته باشند.
خشونت مداوم، وحشتناک ترین جلوه پیمان در حال فروپاشی اسلو است، طرحی که برای مدت سی سال، سکان دیپلماسی بین المللی را در دست گرفته است. پیمان های اسلو به دو موافقتنامه میان حکومت اسرائیل و سازمان آزادیبخش فلسطین( ساف) گفته میشود که آغازگر فرایند صلح اسرائیل و فلسطین شده و موجبات تأسیس حکومت خودگردان فلسطین را فراهم آورد. هدف این فرایند رسیدن به یک معاهده صلح بر مبنای قطعنامههای ۲۴۲ و ۳۳۸ شورای امنیت سازمان ملل و تحقق «حق تعیین سرنوشت مردم فلسطین» بود.
همچنین خطرات استراتژی اسرائیل برای برقراری صلح با جهان عرب- با دور زدن فلسطینی ها- استراتژی که اروپایی ها بسیار از آن حمایت کرده اند، نیاز به پیدا کردن راه حل جدید و طرحی نو را برجسته ترمی کند. در آینده، اروپا باید در فکر ابتکار عمل جدیدی در مورد چگونگی احیای یک مسیر دیپلماتیک معتبر برای تامین آینده ای با عزت برای مردمان غزه و تضمین صلح و امنیت پایدار برای اسرائیلی ها و فلسطینی ها باشد.
روسیه به دنبال کسب سود از تشدید تنش بین اسرائیل و حماس
مسکو همواره بر این نکته تاکید دارد که یکی از معدود قدرت های بین المللی است که با همه طرف های درگیر منطقه وارد گفتگو می شود، از این روی، مناقشه اخیر بین اسرائیل و فلسطین می تواند دیپلماسی کرملین را در معرض آزمایش قرار دهد.
از یک طرف، روسها باید از روابط خود با تل آویو محافظت کنند، شریکی که نمی توان از آن دست کشید، به ویژه برای تلاش های هماهنگ و همکاری های نظامی که در سوریه با یکدیگر داشتند. اسرائیل، شریک استراتژیک مسکو بوده است و کرملین به خوبی به این امر واقف است. از سوی دیگر، آنها نیازی به اتخاذ موضع خیلی تند علیه حماس ندارند، تا حدی به دلیل موضع سنتی خود در مورد این گروه، اما مهمتر از همه به دلیل ارتباط حماس با تهران، که در حال حاضر یکی از شرکای اصلی نظامی مسکو می باشد.
بدین ترتیب، احتمال اینکه روسیه بطور جدی نقش میانجی در مناقشه کنونی را ایفا کند، بسیار کم است. بهترین کاری که روسیه در حال حاضر میتواند انجام دهد این است که از بحران برای دامن زدن به روایت های ضد آمریکایی استفاده کند و ادعا کند که وضعیت فعلی نتیجه سال ها سیاست اشتباه آمریکا است.
دیدگاه ژئوپلیتیک چین در مورد مناقشه
موضع چین در مورد جنگ کنونی اسرائیل و حماس تا حدی پیچیده است. قطعا پکن از فرصت میانجیگری و کمک برای آتش بس استقبال خواهد کرد تا در نتیجه آن اعتبار خود را در نزد جامعه بین المللی افزایش دهد، به ویژه پس از ایفای نقش موثر به عنوان میانجی در توافقنامه احیای روابط دیپلماتیک عربستان سعودی و ایران در اوایل سال جاری. هر چند، موقعیت و جایگاه چین به دلیل حمایت پکن از آرمان و مبارزه فلسطینیان در گذشته، در نزد اسرائیل به خطر افتاده است و این به رغم تبادلات اقتصادی گسترده تر بین چین و اسرائیل نسبت به تبادلات اقتصادی بین فلسطینی ها و چین میباشد.
علاوه بر این، پکن احتمالا این درگیری را از دریچه های منطقه ای و ژئوپلیتیکی بررسی می کند. این کشور می خواهد حمایت از خود را در جهان عرب که از حملات اسرائیل به باریکه غزه خشمگین شده اند، تقویت کرده و افزایش دهد، در نتیجه خود را در مقابل سیاست های متحد اصلی اسرائیل یعنی ایالات متحده آمریکا قرار می دهد.
English
View this article in English