انقلابی اما واقعگرا
انقلابی اما واقعگرا. عباس عراقچی مانند سلف فقید خود، حسین امیرعبداللهیان، کار خود را بهعنوان یک تحلیلگر سیاسی در وزارت امور خارجه آغاز کرد، اما رتبههای بالاتر را با سرعت بیشتری طی کرد.
انتصاب عراقچی باید بهعنوان یک تحول مثبت در زمان تنش بالا و فزاینده در منطقه تلقی شود.
او علاوه بر تجربه طولانی در امور بینالملل و مذاکرات هستهای، از سابقه قوی «انقلابی» برخوردار است که میتواند تا حدی از او در برابر انتقادات داخلی محافظت کند.
حسین موسویان، سفیر سابق ایران در آلمان و سخنگوی مذاکرات هستهای در اوایل دهه ۲۰۰۰، در مصاحبهای گفته است: «عراقچی یکی از حرفهایترین دیپلماتهای وزارت خارجه است که از شهرت بسیار خوبی برخوردار است.
او هیچ وابستگی به هیچ جناح سیاسی ندارد و مورد احترام اکثریت آنهاست.» عراقچی که یک دیپلمات حرفهای است، چندین نقش مهم از جمله سفیر ایران در فنلاند از سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۳ و رئیس بخش اروپای غربی وزارت امور خارجه از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۴، زمانی که ایران برای اولین بار با انگلیس، فرانسه و آلمان درباره برنامه هستهای خود برای پیشرفت مذاکره کرد، ایفا کرد. او در سال ۲۰۰۵ به سمت معاون حقوقی وزیر امور خارجه ارتقا یافت.
در سال ۲۰۰۸ سفیر در ژاپن شد و این سمت را تا زمان مدیریت امور آسیا و اقیانوسیه از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۳ حفظ کرد.
سپس جواد ظریف وزیر امور خارجه عراقچی را بهعنوان معاون خود در مذاکرات هستهای پس از انتخاب رئیسجمهور حسن روحانی در سال ۲۰۱۳ به خدمت گرفت.
عراقچی که توسط همتای آمریکایی خود، وندی شرمن، در سال ۲۰۱۸ در خاطرات خود به عنوان «سرسخت، مصمم و آرام» و کارشناس جزئیات چرخه سوخت هستهای توصیف شد، نقش کلیدی در مذاکراتی داشت که در سال ۲۰۱۵ به اوج خود رسید.
برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) بین ایران، اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل و آلمان در همان سال امضا شد.
دولت ترامپ در سال ۲۰۱۸ از برجام خارج شد، در حالی که ایران به توافق کاملاً پایبند بود؛ توافقی که کاهش تحریمها را با محدودیتهای قابل راستیآزمایی بر برنامه هستهای ایران مبادله میکرد.
پس از روی کار آمدن دولت بایدن در سال ۲۰۲۱ و تلاش برای احیای این توافق، عراقچی تیم مذاکرهکننده ایران در وین را رهبری کرد.
گفته میشود که او پیشنویسی آماده امضا داشت. با این حال، همانطور که روحانی در ژوئن ۲۰۲۱ پس از ترک سمت خود عنوان کرد، به عراقچی «اختیار» برای نهایی کردن این معامله داده نشد. عراقچی از زمان خروج از قدرت همچنان مدافع سرسخت برجام و مذاکرات هستهای بوده است.
به گفته وی، این توافق سه مزیت متمایز برای ایران داشت. ابتدا تحریمها را لغو کرد.
دوم، برنامه هستهای ایران از جمله غنیسازی اورانیوم را مشروعیت بخشید.
سوم، «پروژه امنیتیسازی» دشمنان ایران را که جمهوری اسلامی را تهدیدی جدی برای صلح بینالمللی معرفی میکردند، خنثی کرد.
عراقچی در رابطه با آمریکا موضع عملگرایانهای اتخاذ کرده است.
وی در ژانویه ۲۰۲۴ اعلام کرد تا زمانی که جمهوری اسلامی به گفتمان انقلابی و ضدامپریالیستی خود پایبند باشد، حل مسائل اساسی با آمریکا امکانپذیر نیست، اما میتوان اختلافات را مدیریت کرد.
وی گفت: یا گفتمان ضدامپریالیستی را کنار بگذارید، یعنی دیگر جمهوری اسلامی نیستید یا باید با آمریکا مقابله کنید.
بنابراین، حل مشکل امکانپذیر نیست، اما مدیریت آن قابل تصور است.»
عراقچی بهرغم تخصص خود، احتمالاً با چالشهای مهمی در وزارت خارجه مواجه خواهد شد. وزرای خارجه ایران حتی بیشتر از وزارت خارجه ایالات متحده نفوذ محدودی در شکل دادن به سیاست خارجی دارند.
آنها باید دائماً با نهادهای عمیق دولت بهویژه سپاه که در فرآیند تصمیمگیری نقش ایفا میکنند، دستوپنجه نرم کنند.
ظریف در سال ۲۰۲۱ از این موضوع به عنوان مبارزه بین «دیپلماسی و میدان نبرد» یاد کرد. عراقچی در مجلس اولویتهای خود را تشریح کرد و وعده دیپلماسی «جامع، فعال و مؤثر» را داد.
او خواستار برقراری رابطه مبتنی بر «احترام متقابل» با اروپاییها و «مدیریت» خصومتها با آمریکا شده است و خواستار لغو «شرافتمندانه» تحریمهای آمریکا از طریق مذاکرات «هدفمند» و جدی است.
دستورکار عراقچی مانند بسیاری دیگر از مقامات ایرانی، «ادامه روابط قوی با چین و روسیه و گسترش همکاری با اقتصادهای نوظهور مانند هند، اندونزی، آفریقای جنوبی و برزیل» است.
English
View this article in English