افراطیان جای پای خود را در سیاست آلمانی محکم کردند

افراطیان جای پای خود را در سیاست آلمانی محکم کردند

حزب راستگرای افراطی AFD با کسب بیش از 32 درصد آراء در انتخابات ایالتی در تورینجیا، قدرت اصلی این ایالت در شرق آلمان شد و در ایالت ساکسونی نیز با اختلافی اندک در رده دوم قرار گرفت.

جریان چپگرای افراطی نیز در عین شگفتی توانست به رغم آنکه حزب و جریان متحد خود را به تازگی تشکیل داده است نیز فراتر از 10 درصد آراء را کسب کرد و قدرتمنایی کرد.

یکی از مهمترین تحولات در سیاست آلمانی در دهه اخیر، شکل گرفتن گفتمان مهاجرستیزی در هر دو سوی سیاست آلمان است.

این گفتمان هم راستگرایان نئونازیست را تقویت کرده است و هم جریانی ویژه را در میان چپگرایان تشکیل داده است که به طور خزنده، در بخشی از جامعه لیبرال و چپگرای آلمان که از رشد مهاجرپذیری و ورود پناهجویان، بیش از هر چیز به دلایل اقتصادی، نگران و خشمگینند، جای پایش را محکم کرده است.

پیش از این درباره خطر رفتارهای افراطی مهاجران و بخصوص مسلمانان و حملات تروریستی مختلفی که توسط آنان صورت گرفته است، گزارشی ارائه کردیم و حالا نتیجه آن اعمال را می‌توان در این انتخابات دید.

روند مخرب اقدامات خشونت‌آمیز مهاجران و پناهجویان ادامه دارد و طبیعی است که این بخش از جامعه آلمان، باید راهکارهای مهار خشونت اعضای این جامعه را بیابند. خشم و سرخوردگی از بیگانه‌ستیزی و نژادپرستی، اگر به خشونت ختم شود، امتیاز و هدیه برای نژادپرستان است.

همین چند روز پیش بود که یک پناهجوی افغانستانی به یک عضو نژادپرست AFD در تجمع ضدّ اسلام این حزب حمله برد و باعث مرگ یک مأمور پلیس آلمان شد.

موضوعات و زمینه‌های مختلفی برای نارضایتی از دولت آلمان و احزاب میانه‌رو وجود دارد.

مشکلات اقتصادی، تورم بالا در سالهای قبل که البته حالا تازه به 2 درصد رسیده و اقتصاد راکد آلمان، کام مردم را تلخ کرده است.

سیاستهای پیشروی اروپایی و آلمانی در حمایت حداکثری و پیگیری جدی سیاستهای معطوف به مقابله با تغییرات اقلیمی که سبک زندگی مردم را تغییر می‌دهد و تبعات اقتصادی نیز دارد، برای بسیاری از مردم قابل تحمل نیست و به طور خاص، راستگرایان آلمانی، رأی بالایی از این ناراضیان جلب کرده‌اند.

این پدیده در انتخابات اخیر هلند نیز به طور جدی مؤثر بود و احزاب راستگرا، از آن بهره فراوانی بردند. فراتر از همه اینها، همچنان، بحران اختلافات فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی ناشی از تضادهای قومیتی و نژادی، بر سیاست آلمان حکومت می‌کند.

تجمعات گسترده حمایت از پناهجویان و مهاجران و مخالفت با نژادپرستی که به طور معمول در آلمان برگزار می‌شود نیز تأثیری در رشد و قدرت گرفتن راستگرایان در مناطق شرقی آلمان نداشته است؛ مناطقی که مهاجران کمترند و اکثریت جامعه شرقی آلمان، هم به عدم توازن وضعیت خود با غرب معترض است و هم از “دیگران” نفرت دارد.

تأثیر همدلی این بخش از آلمان با روسها و فعالیت تبلیغاتی آشکارا و پنهان روسها برای به افراط کشاندن مردم این مناطق نیز در کمک به افراطیان مؤثر بوده است. حزب AFD از همدلی آشکار با روسها هیچ ابایی نداشته است.