اصلاحطلبان در اندیشه فتح پاستور
اصلاحطلبان در اندیشه فتح پاستور. سقوط بالگرد سیدابراهیم رئیسی و برخی از همراهانش در مسیر بازگشت از مراسم افتتاح سد مشترک با جمهوری آذربایجان، یکی از رخدادهای غیرقابل پیشبینی بود که علاوه بر جامعه، سیاست ایران را هم درگیر خود کرد و به اجبار شرایطی ایجاد شده است که برای سومین بار در تاریخ جمهوری اسلامی ایران، باید شاهد برگزاری انتخابات زودهنگام ریاستجمهوری باشیم؛ موضوعی فورسماژوری که احزاب و گروههای سیاسی را با فشردگی زیاد درگیر خود کرده و آنها در حال رایزنی و برنامهریزی هستند تا تصمیم بگیرند چگونه در انتخابات هشتم تیرماه سال جاری حضور داشته باشند و گزینه مطلوب خود را به صندلی ریاست دولت چهاردهم برسانند.
در بین اصلاحطلبان نیز بهعنوان فعالان سیاسی، بحث انتخابات ریاستجمهوری به صورت طبیعی به جریان افتاده است و احزاب و گروهها جلسههای خود را پیرامون این موضوع برگزار میکنند اما به غیر از احزاب و گروههای اصلاحطلب، جبهه اصلاحات نیز به عنوان مجمع اجماعساز احزاب و گروههای اصلاحطلب حضور دارد؛ مجمع اجماعسازی که در سال ۱۳۹۹ و بهدنبال انحلال شورای هماهنگی جبهه اصلاحات اعلام موجودیت کرد و حالا در آستانه سومین فعالیت انتخاباتی قرار گرفته است و در حال برگزاری جلساتی است تا مشخص کند چه سیاستی را درباره انتخابات پیشرو مدنظر قرار خواهد داد.
جبهه اصلاحات و تجربه سوم
جبهه اصلاحات پس از تشکیل، اولین تجربه انتخاباتی خود را درباره انتخابات ریاستجمهوری دوره سیزدهم در سال ۱۴۰۰ پشت سر گذاشت، آنها از ابتدای اردیبهشتماه آن سال فعالیت خود را در این زمینه آغاز کردند.
جلساتی برگزار شد و آنها اعلام کردند که در انتخابات حضور خواهند داشت و کاندیدای مدنظرشان هم برای کاندیداتوری ثبتنام خواهد کرد اما پس از اینکه شورای نگهبان مهر ردصلاحیت را روی نام گزینههای اصلاحطلب قرار داد، جبهه اصلاحات با انتشار بیانیهای رسماً اعلام کرد که در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰ کاندیدایی نخواهد داشت؛ بیانیهای که در بخشی از آن نوشته شده بود: «شورای نگهبان در اقدامی از پیش زمینهسازیشده، نمایندگان همه جریانهای سیاسی مختلف کشور را به غیر از یک جریان مشخص حذف کرد. از میان نامزدهای معرفیشده توسط اعضای مجمع عمومی جبهه اصلاحات ایران، ۹ نفر ثبتنام کرده بودند و جبهه میخواست از میان آنها نامزد نهاییاش را انتخاب کند.
اما با ردصلاحیت همه آنها، اینک جبهه نامزدی برای معرفی به مردم در انتخابات ۱۴۰۰ ندارد. این اقدام از نظر ما فقط بهمعنای حذف اصلاحطلبان نیست، بلکه پیام اصلی آن حذف مردم از فرآیند تصمیمگیری در امور کشور است.
اصلاحطلبان با معرفی طیف گستردهای از افراد و گرایشها کوشیدند تا از هرگونه تنش در جریان انتخابات جلوگیری کنند اما مشخص شد که گروهی مصرانه میخواهند کاری کنند که شما مردم و صاحبان سلایق مختلف سیاسی در انتخابات شرکت نکنید و انتخابات با حضور حداقلی شرکتکنندگان و یک سلیقه خاص برگزار شود. این گزارش را به ملت بزرگ ایران میدهیم تا بهعنوان مالکان اصلی کشور، در جریان تلاشهای ما و تخریبهای دیگران باشند.»
البته در این میان برخی احزاب و گروههای اصلاحطلب فعالیت خود را حفظ کرده و به حمایت از عبدالناصر همتی پرداختند و همچنین بهزاد نبوی که در آن مقطع ریاست جبهه اصلاحات را برعهده داشت، با انتشار ویدئویی از مردم درخواست کرده بود که در انتخابات شرکت کنند.
دومین تجربه انتخاباتی جبهه اصلاحات، در سال گذشته و در جریان انتخابات دوازدهمین دوره مجلس رقم زده شد؛ تجربهای که یک تفاوت بزرگ با انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰ داشت و البته در پایان با یک نتیجه مشترک همراه بود.
جبهه اصلاحات در بیانیهای که پیش از انتخابات مجلس منتشر کرد، اعلام کرد لیست انتخاباتی در تهران ارائه نخواهد شد اما تصمیمگیری در استانها برعهده جبهههای استانی خواهد بود؛ روندی که البته در استانها هم تکرار شد و آنها همان مسیری را طی کردند که در مرکز از سوی جبهه اصلاحات مورد استفاده قرار گرفته بود.
در بخشی از بیانیهای که جبهه اصلاحات در آن مقطع منتشر کرد، آمده بود: «جبهه اصلاحات ایران پس از ماههاى متمادی بررسی و رصد تحولات سیاسی کشور، عملکرد حاکمیت و دستاندرکاران انتخابات و دریافت نظرات کارشناسان و احزاب در سراسر کشور و بهخصوص با توجه به رویکرد مردم، راهبرد انتخاباتی خود را براى انتخابات پیش رو بر مبناى اینکه نمىتواند در انتخاباتی تهی از معنا، غیررقابتی، غیرمنصفانه و غیرمؤثر در اداره کشور شرکت کند، تعیین کرد…
جبهه اصلاحات ایران همچنین، ضمن هشدار به اینکه مسئولیت تبعات و مخاطرات ناشی از کاهش مشارکت مردم در انتخابات برای اقتدار و امنیت ملی بر عهده نهادها و مقاماتی است که صندوق رأی در کشور را فاقد اثربخشی کردهاند، اعلام میدارد، تنها راهحل مشکلات کشور ایجاد مجلس و دولت قوی و مستقل از طریق برگزاری انتخابات آزاد، منصفانه، رقابتی و مؤثر در اداره امور کشور با حضور نمایندگان همه طیفها و سلایق فکرى است.
از این رو ما، تن دادن حاکمیت به برگزارى انتخابات آزاد، رقابتی و معنادار را در صدر مطالبات خود قرار داده و در کنار فعالیت برای قدرتمند شدن جامعه ایران، سعى خویش را برای برگزاری چنین انتخاباتی در آینده نیز به کار خواهیم بست.»
بر این اساس جبهه اصلاحات در انتخابات اسفندماه سال گذشته لیست انتخاباتی نداد و مانند سال ۱۴۰۰ اقدامی در حمایت از نامزدهای انتخاباتی صورت نداد و تنها تماشاگر صحنه بود.
البته دو حزب عضو جبهه اصلاحات (کارگزاران و ندای ایرانیان) در برخی از استانها اقدام به معرفی و حمایت از برخی نامزدهای کردند که در برخی حوزههای انتخابیه نیز موفق بودند. و حالا جبهه اصلاحات، با برگزاری زودهنگام انتخابات ریاستجمهوری چهاردهم، در آستانه سومین تصمیم انتخاباتی خود قرار گرفته است.
آنها طی روزهای گذشته دو جلسه را برگزار کردهاند و در روزهای آینده نیز جلسههای دیگری خواهند داشت. باید دید اینبار خروجی جلسههای جبهه اصلاحات چه خواهد بود؛ آیا برای اولین بار زمینهای فراهم خواهد شد تا جبهه اصلاحات به صورت رسمی از یک کاندیدای انتخاباتی حمایت کند و یا اینکه دوباره با رویکرد تکراری شورای نگهبان در مسیری قرار خواهد گرفت که حمایتی را انجام نخواهد داد.
English
View this article in English